ماراتن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به ایستگاه پایانی رسید و شاید در ساعتها و روزهای آینده برنده این انتخابات رسما اعلام شود. نتایج اولیه انتخابات حاکی از پیشتازی جوبایدن نامزد دموکرات در این انتخابات است. صرف نظر از این که چه کسی روز ۲۰ ژانویه در کاخ سفید به عنوان رییس جمهورایالات متحده آمریکا حضور خواهد یافت، مشخص است که دولت جدید آمریکا در بعد داخلی و بینالمللی با مسایل زیادی روبرو خواهد بود و دولت جدید باید برنامه مدون و مشخصی برای غلبه بر مشکلات داخلی و خارجی تهیه و اجرا کند.
میتوان به جرات ادعا کرد که بزرگترین مشکل داخلی آمریکا شیوع ویروس کرونا و افزایش تدریجی آمار ابتلا به کرونا و تاثیر تدریجی پاندمی بر اقتصاد آمریکا است. شیوع کووید-۱۹ تاثیر خود بر آرای مردم آمریکا در انتخابات اخیر را بر جا گذاشت.
آخرین آماری که از سوی دانشگاه جان هاپکینز در مورد آمار ابتلا به این بیماری منتشر شد نشان میدهد که در روز انتخابات و پس از آن، به طور متوسط ۱۲۰هزار نفر روزانه به این ویروس مبتلا شدهاند و پیش بینی میشود که این آمار همچنان در هفتههای جاری روند افزایشی داشته باشد. کمپینهای انتخاباتی یکی از عوامل افزایش شیوع ویروس کرونا در هفتههای اخیر بودهاند.
در بعد بینالملل، دولت جدید باید استراتژی نوینی برای حفظ هژمونی و برتری خود در برخی مناطق، تدوین کند. نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که استراتژی اصلی دولت آمریکا یعنی «گرند استراتژی» بدون تغییر باقی خواهد ماند و دولت جدید در مواجهه با بحرانهای بینالمللی و همچنین در روابط این کشور با قدرتهای بزرگ و منطقهای، نیازمند تدوین استراتژی میانمدت خواهد بود.
یکی از مهمترین ایراداتی که از سوی منتقدان ترامپ به سیاست خارجی وی وارد شد این بود که دولت وی در روابط با سایر کشورها میباید به اصول سیاست خارجی توجه بیشتری میکرد. موضوع دخالت احتمالی روسیه و چین و ایران در روند برگزاری انتخابات از مواردی بود که مخالفان ترامپ وی را مقصر اصلی بروز آن اعلام کردند. مخالفان ترامپ بر این باور بودند که سیاست خارجی او باعث شد تا موقعیت جهانی و هژمونی آمریکا صدمه ببیند و فرصت برای سایر قدرتهای جهانی و منطقهای به منظور مداخله در انتخابات آمریکا فراهم شود.
چین
ترامپ بسیار تلاش کرد تا در روابط اقتصادی چین و آمریکا، کسری تراز تجاری را کاهش و یا به نفع آمریکا تغییر دهد اما علیرغم تلاش دولت وی، بازهم تراز تجاری به نفع چین بود. ژانویه قبل ترامپ موفق شد جنگ تجاری با چین را به صورت موقت با امضای قراردادی تجاری پایان دهد و زمینه افزایش صادرات به این کشور را فراهم نماید و حتی در فاز اول قرارداد تجاری قرار بود آمریکا در عرض دو سال، بیش از ۵۰ میلیارد دلار نفت آلان جی و زغال سنگ به چین صادر کند اما آمار گمرک چین نشان میدهد که تا ماه نوامبرامسال، آمریکا نتوانست بنابر جدول زمانبندی شده به میزان لازم انرژی به چین صادر کند.
با پیروزی احتمالی بایدن، دولت وی با استفاده از ابزار دیپلماسی درصدد کاهش حضور و نفوذ چین در بعد جهانی خواهد بود. افزایش حجم تجارت وجبران کسری تراز تجاری نیز از اولویتهای آمریکا در رابطه با چین خواهد بود. واشنگتن مساله دریای جنوبی چین و پروژه یک جاده و یک کمربند چین را هم به دقت رصد خواهد کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
روسیه
دولت جدید آمریکا برای ثبات در بازار نفت و تداوم تولید اقتصادی نفت شیل، نیازمند همکاری روسیه و عربستان خواهد بود. با توجه به هژمونی روسیه در آسیای میانه، دریای خزر و قفقاز، نباید انتظار داشت دولت جدید آمریکا حضور فعالی در این مناطق داشته باشد.
بایدن و ترامپ در جریان کمپین انتخاباتی به این مناطق بیتوجه بودند. این مناطق جزو اولویتهای سیاست خارجی هیچ یک از دو کاندید نبود. حتی آتش بسی که به میانجیگری دولت ترامپ بین آذربایجان و ارمنستان برقرار شد، چند ساعت بعد نقض شد. روابط با روسیه در دولت جدید در سطح دولت قبلی میتواند ادامه یابد.
ایران
انتخاب بایدن فرصت مناسبی برای ایران برای امضای توافق جدید با آمریکا خواهد بود. انتخاب مجدد ترامپ به معنای تداوم سیاست فشار حداکثری و تداوم تحریمها بود. با انتخاب بایدن، ایران امیدوار است تحریمها برداشته شود و تهران بتواند به بازار نفت بازگردد؛ هر چند در دوران تحریم هم ایران در بازار خاکستری به فروش نفت ادامه داد.
اما حتی در صورت توافق جدید بین دو کشور، اگر سیاست خارجی ایران تغییر پیدا نکند و برنامه موشکی و حمایت از گروهای مسلح در برخی کشورها تداوم یابد، تهران نباید امیدوار باشد که توافق جدید تمام نیازهایش را برآورده سازد. نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که در توافق جدید، سختگیری بیشتری بر ایران اعمال خواهد شد تا مثل دوران برجام نتواند برخی سیاستهای منطقهای و برنامههای موشکی خود را ادامه دهد.
ترکیه
با توجه به فراز و نشیبهای زیاد در روابط آمریکا و ترکیه در زمان ترامپ، میتوان انتظار داشت روابط دو کشور در زمان دولت جدید هم در مواردی چون خرید و نصب سیستم دفاع موشکی اس ۴۰۰ روسیه، فروش جنگندههای اف ۳۵ به ترکیه، حمایت آمریکا از گروههای کرد سوری، حمایت آمریکا از مواضع یونان و قبرس در دریای مدیترانه و مسله «هالک بانک» با تنش همراه خواهد بود.
خاورمیانه
حفظ امنیت اسرائیل همواره مورد توجه و اولویت دولت آمریکا بوده است و دولت جدید هم از این قاعده مستثنی نخواهد بود. دولت جدید تلاشها برای تداوم روند عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل را ادامه خواهد داد.
در این بین، انرژی نقش مهمی در عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل خواهد داشت. ماه گذشته، پیشنویس قرارداد همکاری استراتژیک بین آمریکا، امارات و اسرائیل در زمینه انرژی به امضا رسید. روابط واشنگتن و ریاض هم در سطح فعلی میتواند ادامه یابد.
صنعت شیل آمریکا و ثبات بازار نفت، نیازمند همکاری ریاض است. با استقلال انرژی آمریکا، نیاز این کشور به منابع انرژی خاورمیانه به کمترین میزان خویش رسیده است اما مساله کنترل منابع تولید آن و مسیرهای انتقال انرژی توسط قدرتهای بزرگ، از عواملی است که باعث میشود واشنگتن تحولات خاورمیانه را به دقت رصد کند و در برخی مناطق خاورمیانه حضور خود را تداوم ببخشد.
اروپا
«شارل میشل»، رییس شورای اروپا، در پیام توییتری خود در مورد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تاکید کرد که شب انتخابات آمریکا، لحظه مهمی برای تأمل در روابط ما از طریق ناتو و ارزشهای مشترک اتحادیه اروپا با آمریکا است. روابط آمریکا با اروپا در حوزه ناتو و صادرات انرژی به این قاره ادامه خواهد داشت.
دولت جدید همانند دولتهای قبلی آمریکا در سیاست خارجی دو کارکرد مهم پیشرو خواهد داشت: حفظ منافع ملی آمریکا و تداوم هژمونی آمریکا در سطح بینالملل. ناتوانی دولت ترامپ در کاهش تاثیر شیوع کرونا و افزایش روزانه تعداد بیماران مبتلا به کرونا بحران جدی برای دولت جدید خواهد بود.
قرنطیه جدید در صورت اجرایی شدن به معنی کاهش رشد اقتصادی وافزایش بیکاری خواهد بود و دولت جدید پیش از شروع کار باید با چنین مواری دست و پنجه نرم کند. تبدیل شدن چین به یک ابرقدرت، در تضاد با منافع ملی و هژمونی آمریکا است.
رشد اقتصادی چین این امکان را برای پکن فراهم کرده است تا با استفاده از عنصر سرمایه گذاری، در اکثر مناطق جهان حضور فعالی داشته باشد. چین، روسیه، کره شمالی و ایران، اولویتهای سیاست خارجی آمریکا خواهند بود. در مواجهه با قدرت روزافزون چین، واشنگتن میتواند با افزایش سطح روابط با کشورهایی چون ژاپن، هند و استرالیا، موازنه قدرت در منطقه را تسریع کند.