داستان خودویرانگری در فوتبال ایران

اعتباری به ارزش دو هزار میلیارد با هر خبر ذره‌ذره از دست می‌رود

 پرونده ادعای خسارت استراماچونی از باشگاه استقلال همچنان باز است -MARCO BERTORELLO / AFP

در فوتبال ایران با اعتباری که طبق ادعای وزارت ورزش و جوانان دو هزار میلیارد تومان ارزش دارد بازی می‌شود، یک بازی روزمره، یک سوء‌رفتار با خبرسازی و شایعه و افشاگری‌های زرد به دست مدیران که توسط وزیر انتصاب می‌شوند.

میزان اعتباری که با هر خبر، تصمیم، ماجرا و افشاگری در فوتبال ایران از دست می‌رود، قابل محاسبه نیست. اما می‌توان تصور کرد که قیمت این اعتبار در همان بازار فوتبال ایران چیزی در اندازه ارزش نشان تجاری این باشگاه‌ها است. اگر وزارت ورزش و جوانان و سازمان خصوصی‌سازی طبق ادعاهای خود -که البته مبتنی بر منطق اقتصادی نیست- ارزش نشان تجاری پرسپولیس و استقلال را هزار میلیارد تومان ارزیابی می‌کنند و با چنین ادعایی می‌خواهند دو باشگاه را وارد بورس کنند، باید به اتفاقاتی فکر کرد که هر روز با دو هزار میلیارد تومان سرمایهٔ فوتبال ایران بازی می‌کند.

واگذاری نشان تجاری دو باشگاه پرسپولیس و استقلال به کارگزار، در ذات خود نشانه منفعل بودن مدیریت این دو باشگاه است. درآمدسازی با نشان تجاری به جای آن که به دست تیم اقتصادی باشگاه انجام شود، نشان باشگاه در معامله‌ای تردیدبرانگیز به حراج گذاشته می‌شود و باشگاه را به ابزار سخیف‌ترین راه‌های درآمدزایی در اینستاگرام تبدیل می‌کند. شرح این موضوع که ستاره‌های سابق باشگاه در کارزارهای مجازی باید تن به چه نقش‌آفرینی دور از شخصیت حرفه‌ای خود بدهند، برای هر کاربری که سری به فضای ورزشی اینستاگرام زده باشد، روشن است.

دو باشگاه تحت مالکیت وزارت ورزش و جوانان ذره‌ذره اعتباری که طی شش‌هفت دهه در ورزش ایران به دست آورده‌اند، تبدیل به مبالغ ناچیز حاصل از این روش‌های مجازی درآمدزایی می‌کنند تا چرخ باشگاه بچرخد اما این درآمدزایی نیست بلکه حراج اعتبار است.

حراج اعتبار در استقلال و پرسپولیس جلوه‌های دیگری نیز دارد. در همین یک ماه اخیر احمد سعادتمند، مدیرعامل باشگاه استقلال و مهدی رسول‌پناه، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس بزرگ‌ترین ضربات را به اعتبار این دو باشگاه زدند. آن‌ها علیه باشگاهی که خود مدیریتش را برعهده دارند، تصمیم گرفتند، مصاحبه کردند و سرانجام مجبور به استعفا شدند. سعادتمند در آستانه لیگ قهرمانان آسیا، با طرح بیهوده بازگشت آندره‌آ استراماچونی به استقلال، فرهاد مجیدی را از استقلال راند و تیم را بدون سرمربی به لیگ قهرمانان آسیا فرستاد، مهدی رسول‌پناه نیز با طراحی جدل رسانه‌ای با یحیی گل‌محمدی چیزی نمانده بود که پرسپولیس را در آستانه فینال لیگ قهرمانان آسیا به تیمی بدون سرمربی تبدیل کند. این دو رفتار مشابه از دو مدیر استقلال و پرسپولیس فقط یک پرده از خودویرانگری استقلال و پرسپولیس و لطمه به اعتبار حرفه‌ای باشگاه است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

از طرح موضوع قلیان کشیدن بازیکنان استقلال در اردو که سعادتمند مطرح کرد و سوژه رسانه‌های بازاری شد تا آن چه رسول‌پناه درباره یحیی گل‌محمدی و همکاری‌اش با یک فعال نقل و انتقالات مطرح کرد که شائبه‌هایی درباره سرمربی باشگاه را در پی دارد، فقط چند نمونه از اقدام مدیران علیه باشگاه تحت مدیریت آن‌ها است.

خودویرانگری به مسئله‌ای جدی در فوتبال ایران تبدیل شده است. اگر پی مثال‌های دیگر بگردیم به قراردادهایی می‌رسیم که مدیران استقلال و پرسپولیس با مربیان و بازیکنان امضا می‌کنند و توان پرداخت آن را ندارند و از پنحره نقل و انتقالات محروم می‌شوند، جریمه می‌شوند و تا مرز کسر امتیاز و سقوط هم راه طولانی در پیش ندارند. باشگاه هر روز اعتبار مالی خود را از دست می‌دهد و بازیکنان و مربیان فقط قراردادهای کوتاه‌مدت امضا می‌کنند و پیش‌شرط هر قرارداد، بند فسخ و جدایی با پرداخت مبالغ اندک به باشگاه است. این هربار آینده باشگاه را از نظر نیروی انسانی به خطر می‌اندازد و باشگاه را از درآمد فروش بازیکن محروم می‌کند. بازیکنان و مربیانی که اعتباری برای باشگاه قائل نیستند، هرگز تن به قراردادهای بلندمدت نمی‌دهند.

وزارت ورزش و جوانان در انتصاب این مدیران استقلال و پرسپولیس که در جریان بی‌اعتباری باشگاه یک روز بیکار نمی‌نشینند، نقش اصلی را دارد. شخص وزیر ورزش و جوانان رییس مجمع هر دو باشگاه است و از انتخاب مدیرعامل تا انتخاب کارگزار زیر نظر او انجام می‌شود و هیات مدیره که به دست وزیر ورزش انتخاب می‌شود نیز نقش چندانی در تصمیمات مهم باشگاه ندارند.

فروش اعتبار و حراج نشان تجاری و خودویرانگری و تخریب جایگاه اجتماعی باشگاه و ورزشکاران خوشنام، جریانی است که پشت اخبار روزمره پنهان شده است. اخبار و اتفاقات هر دم توجه مخاطبان ورزش را به سمتی می‌کشد و جریان تخریب به سرعت پیش می‌رود، هر خبر انگار پرتاب سنگی به سوی چهره ورزش است.

بیشتر از فوتبال