در سال ۱۹۴۰، هالی فلاناگان نویسنده گفت دموکراسی «هیچ وقت کاملا پیروز نشده است و همواره باید به پیروزی برای آن دست یافت». امروز در دورهای که دموکراسی تحت حمله مدام است، وقتی چند مرد قدرتمند بنا دارند با فرسایش بنیادهای آن قدرت بیشتری برای خود کسب کنند، وقت آن رسیده که آرزویی بزرگتر داشته باشیم. برای این که دموکراسی برنده شود، رهبران شاخص دنیا باید با یکدیگر متحد شوند و با هم کار کنند تا نظام دموکراتیک جهانی برای حکومتداری تدوین کنند.
امروز روز بینالمللی دموکراسی است و با فرا رسیدن این روز وضعیت ما هم در حالی اضطراری است: دموکراسی در دنیا از سال ۲۰۱۵ رو به افول گذاشته است. به مثال درگیری برای آزادی و دموکراسی در هنگکنگ نگاه کنید. بعد از بیش از یک دهه اعتراض و علیرغم جذب حمایت بینالمللی، چین سرکوب معترضان را شدت بخشیده تا قبل از آن که آخرین آزادیهای باقیمانده در این شهر را نیز نابود کند.
در واقع اعتراضات موفق سال ۲۰۱۹ برای جلوگیری از گسترش قانون استرداد چین در هنگکنگ یک پیروزی به قیمتی گزاف بود. اول ژوئیه ۲۰۲۰، اعمال این قانون امنیتی سختگیرانه نشانی بود بر پایان چارچوب «یک کشور دو نظام» که آخرین ابزار برای حفاظت از دموکراسی در هنگکنگ بود.
متاسفانه هنگکنگ تنها مثال موجود نیست، بلکه بخشی از سرکوب گستردهتر حزب کمونیست چین درباره هرگونه نارضایتی است، از تبت تا شینجیانگ، از خود چین تا هنگکنگ. در حالی که این رژیم ظاهرا در سکوت به نسلکشی گروهی از شهروندان دست برده است، دنیا به طور عمده ساکت است. توسعه اقتصادی و رشد جمعیت چین، که از مجموع آمریکا و اروپا بیشتر است، بدان معنی است که کشورها از ناراحت کردن «اژدهای سرخ» نگران هستند.
چین بزرگترین قرضدهنده به کل قاره آفریقا است و بندر اصلی یونان نیز هم اینک به عنوان بخشی از پروژههای بلندپروازانه سرمایهگذاری بینالمللی پکن به بندری برای چین تبدیل شده است و این تنها شروع ماجرا است. در سپتامبر ۲۰۲۰ طی سفر وزیر امور خارجه چین به اروپا، آلمان خودکامگی پکن را محکوم کرد ولی در همان حال روابط تجاری خود با چین را تقویت کرد و به همین خاطر این دو کشور بیش از همیشه به یکدیگر نزدیک شدند. این روابط تجاری با هزینه حقوق بشر، دموکراسی و آزادی مردم اتفاق میافتد. هزینه این روابط جان انسانها است.
واقعیت امر این است که هر کشور به تنهایی نمیتواند اقدامی معنادار در قبال قدرتهای خودکامه عمده دنیا انجام دهد و معمولا بیش از حد نیز هراس آن را دارد که چنین کاری انجام دهد. یک کشور به تنهایی نمیتواند بر سیاست مشت آهنین چین تاثیر گذارد یا هیچ گونه شانسی در مقابل قدرت اقتصادی این کشور داشته باشد.
مشکل اساسی قرن بیست و یکم این است که افراد از رویاپردازیهای بزرگ دست برداشتند. گرچه خلق سازمان ملل، گام رو به جلوی بزرگی بود اما تنها گام اول بود. چگونه آییننامه تاسیس سازمان ملل حتی یکبار نام دموکراسی را نمیآورد؟ در شورای امنیت که به نظر ما هم غیردموکراتیکترین بخش سازمان ملل و هم قدرتمندترین بازوی آن است، دو عضو از پنج عضو دائمی رژیمهایی خودکامهاند. به رویکرد دیگری نیاز است، رویکردی که دموکراسی را در مرکز خود قرار دهد. دنیا باید به سرعت نظام دموکراتیکی جهانی برای حکومتداری تدوین کند.
واضح است که نظام دموکراتیک جهانی برای حکومتداری ظرف یک شب تدوین نمیشود اما قدرتهای اقتصادی اصلی دنیا میتوانند با متحد شدن و گردهم آمدن با یکدیگر کار کنند تا شروع طرحی برای دفاع و پاسداری از آزادیهای فردی و اجتماعی را کلید زنند. ساختارهای فعلی میتواند سنگ بنای چنین اتحادی باشد. برای مثال، گروه ۷ که گروهی قدیمی متشکل از کشورهایی است که دیگر آنها را نمایندگی نمیکنند و حتی هدف مشخصی ندارد میتواند تغییر کاربری داده و به گروه دموکراتیک ۱۰ تبدیل شود که هدفش حفاظت از دموکراسی است. با اضافه کردن استرالیا، هند و کره جنوبی به گروه ۷ (کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا و ایالات متحده) گروه جدید از نظر اقتصادی و دیپلماتیک تقویت خواهد شد. از بازماندههای ساختاری قدیمی میتوان سنگری برای امید ساخت.
نیازی به ذکر این نیست که بازیگران کلیدی دنیا از فهرست بالا جا ماندهاند. در بهترین حالت ممکن، در آینده تمام کشورهای دموکراتیک به این اتحاد خواهند پیوست و دولتی بینالمللی متشکل از مردم و برای مردم تشکیل خواهند داد. با این حال این کار باید از جایی شروع شود. به اقدامی مبرم نیاز است و گروه دموکراتیک ۱۰ میتواند مدافع دنیایی بیشتر دموکراتیک باشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دقیقا همانطور که جنگ جهانی دوم علاوه بر تخریب و ویرانی، میلی برای همکاری بینالمللی ایجاد کرد، درگیریهای فعلی برای آزادی از بلاروس گرفته تا هنگکنگ نیز ممکن است باعث احیای این اشتیاق شود. دوباره هنگکنگ مثالی خوب برای این مورد است. در ۳ ژوئیه، تنها دو روز بعد از آن که قانون امنیتی ملی جدید شروع به محدود کردن آزادیهای هنگکنگ کرد، کارزاری بینالمللی توسط جنبش جهانی کارزار «اکنون!» ایجاد شد تا مردم را برای اعتراض مقابل سفارتخانهها و کنسولگریهای چین بسیج کند. هر جمعه، تحت شعار «آدینهها برای آزادی» مردم از استرالیا و آرژانتین گرفته تا آفریقای جنوبی و کانادا در این اعتراضات شرکت میکنند. تنها طی دو ماه این کارزار به بیش از دو میلیون نفر در فضای مجازی رسیده است. خواسته آنها واضح است: گروه دموکراتیک ۱۰ باید متحد شده تا بتواند تحریمهایی اقتصادی و دیپلماتیک را علیه چین و برای حفاظت از هنگکنگ وضع کند.
همان طور که شیرین عبادی، کنشگر ایرانی گفته است: «دموکراسی چیزی نیست که یک شبه اتفاق افتد. هدیهای نیست که در طبق طلا تقدیم شود. دموکراسی روند طولانی مبارزه، به چالش کشیدن آرای پذیرفته شده و تلاش تدریجی برای دستیابی به آزادی است. مانند یک دانه که باید آب داده شود تا روزی گل دهد، دموکراسی نیز به توجه و مراقبت همیشگی ما نیاز دارد.» زمان آن رسیده که دانهای جدید بکاریم تا مطمئن شویم دموکراسی تحت مراقبت دائمی بشریت رشد کرده و شکوفه خواهد داد. زمان آن رسیده که نظام دموکراتیکی جهانی برای حکومتداری و پاسخگو نگه داشتن حاکمان داشته باشیم. زمان آن رسیده که به عرصههای ناشناخته وارد شویم و وقت آن رسیده که گروه دموکراتیک ۱۰ را تاسیس کنیم.
آندریا ونزون و کلمبی کاهن سالوادور از موسسان کارزار «اکنون!» هستند، که جنبشی جهانی برای اتحاد انسانها به منظور حل بزرگترین چالشهای این دوران است.
© The Independent