فساد، لبنان را به زانو درآورد و انفجار تیر خلاص بود

«ما لبنانی‌ها فکر کردیم می‌توانیم هر چیزی را تاب بیاوریم؛ ما اشتباه می‌کردیم»

صبح روزی که انفجار اتفاق افتاد، ده‌ها تظاهرکننده به وزارت انرژی هجوم برده بودند تا اعتراض خود را به جیره‌بندی افزایشی برق نشان دهند - STR / AFP

برای درک واقعی تاثیر بلندمدت انفجاری که روز سه‌شنبه قلب لبنان را پاره کرد، باید زمان را به عقب برگرداند و روزهای گذشته را مرور کرد.

پیش از آن‌که هزاران پنجره در سراسر شهر و تپه‌های اطراف بشکند، لبنان موج‌های شوک جدی را تحمل می‌کرد که موجب شد اوضاعی پیدا کند که ورای درک همه است.

پیش از آن‌ که تعداد ناگفته‌ای زندگی از دست برود، این کشور گرفتار فروپاشی اقتصادی بی‌سابقه‌ای بود که طبقه متوسط را نابود کرده و فقرا را به فلاکت کشانده‌بود.

برخی اقتصاددانان پیش‌بینی می‌کنند که نرخ فقر در این کشور تا ۸۰ درصد بالا برود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)


پیش از آن ‌که بیروت در سیاهی این انفجار غوطه‌ور شود، در بیشتر کشور اوضاع این‌طور بود که اگر چند ساعت در روز برق داشتند خوش‌شانس بودند. به دلیل نداشتن پول، دولت نمی‌توانست سوخت کافی تامین کند. صبح روزی که انفجار اتفاق افتاد، ده‌ها تظاهرکننده به وزارت انرژی هجوم برده بودند تا اعتراض خود را به جیره‌بندی افزایشی برق نشان دهند.

پیش از آن‌ که انفجار، بیماران مبتلا به سرطان را مجبور کند از بیمارستان‌های تخریب شده فرار کنند، امکانات پزشکی در اختیار همه‌گیرشدن ویروس کرونا قرار گرفته‌بود که روزبه‌روز بدتر می‌شد. همین یک هفته پیش، به دلیل افزایش دوباره موارد ابتلا، در این کشور مقررات قرنطینه دوباره برقرار شد.

پیش از آن‌ که ستونی از گازهای سمی ناشی از انفجار شیمیایی به آسمان بلند شود، آب‌ها و سواحل لبنان به‌طور خطرناکی آلوده شده‌بود. فاضلاب به دریا می‌ریخت؛ جایی که از محل شنای ساکنان زیاد دور نبود.

و پیش از آن ‌که بندری که غذای بیشتر لبنانی‌ها را تامین می‌کرد تخریب شود و سیلویی که گنجایش۱۲۰ هزار تن غلات را داشت از بین برود، لبنان با «بحران جدی غذا» مواجه بود. این بحران «جرایم گرسنگی» خوانده می‌شد – اشاره به شرایطی که در آن دزدیدن اجناسی همچون شیرخشک بچه، غذا و دارو افزایش پیدا می‌کند.

کشورهای زیادی شاهد جنگ بوده‌اند، اما این سطح ویرانی شش ماه اخیر لبنان را تجربه نکرده‌اند. این بحران‌های مضاعف موجب می‌شود که انفجار بیروت نه یک فاجعه، بلکه یک تیر خلاص باشد. کشوری که به زانو درآمده بود، به انفجاری مرگ‌بار دچار شد و دشوار است تصور کنیم چگونه بهبود پیدا می‌کند.

اما چه کسانی مسبب این انفجار بودند؟ پاسخ این پرسش، قبل از این‌که گردوخاک فروبنشیند روشن شده‌بود.

درحالی‌که تحقیق درباره دلیل انفجار هنوز ادامه دارد، محمد فهمی، وزیر کشور لبنان گفت که احتمالا بیش از دو هزار و ۷۰۰ تن نیترات آمونیوم که در سال ۲۰۱۴ مصادره و در انبار بندر نگهداری شده، عامل انفجار بوده‌است.

تنها دو دلیل وجود دارد که چنین حجمی از مواد منفجره برای مدتی طولانی در این بندر نگهداری شود؛ یکی بی‌توجهی، و دیگر فساد. در لبنان، هر دوی این‌ها بخشی از زندگی روزمره‌اند، این همان روشی است که طبقه حاکم کشور دهه‌هاست از طریق آن شهروندانش را می‌کشد.

به همین دلایل است که فساد در یک قرارداد دفع زباله بحث‌برانگیز شده و زباله‌ها در خیابان‌های لبنان جمع می‌شود. به همین دلایل است که کشور نمی‌تواند برق کافی تامین کند و سالانه هزاران جوان لبنانی، این کشور را ترک می‌کنند.

طبقه نخبه سیاسی فاسد که از زمان پایان جنگ داخلی کشور را اداره کرده، و از همان نخستین روزها، جنگ‌سالاران را جذب کرده، چندین نسل از شهروندان لبنان را غارت کرده و به آن‌ها این حق را نداده که «شهروند» باشند، نه «وابسته».

اگر آن‌ها موفق شدند، به این دلیل نبود که درگیری پیش نیامد. پیش از آن‌که ویروس کرونا و سقوط اقتصاد، لبنان را فرابگیرد، در سراسر کشور، علیه رهبران فاسد اعتراضات بزرگی صورت گرفت. معترضان شعار می‌دادند: «همه آن‌ها یعنی همه آن‌ها». به شعار به معنای آن بود که بر خلاف نمایش ساختگی اختلافات در مجلس، همه احزاب و رهبران سیاسی کشور مثل هم‌اند. این شعار، فراخوانی برای پایان دادن به فرقه‌گرایی بود که به آن رهبران اجازه می‌دهد مدتی بسیار طولانی در قدرت بمانند.

اعتراض‌های اخیر، بزرگ‌ترین و متنوع‌ترین اعتراض‌ها در دهه‌های اخیر بود. اما زیر فشار بحران‌های متعدد لبنان فروکش کرد. پس از این اتفاق، آن خشم دوباره برمی‌گردد. درواقع، برای بعضی‌ها این بحران امتداد همان فسادی است که سال‌هاست آن‌ها را کشته‌است.

سارا عاصف، یک فعال لبنانی، چند ساعت پس از انفجار، حرف‌هایش را در چند حمله خلاصه می‌کند: «آن‌ها ما را از لحاظ مالی کشتند. آن‌ها ما را از لحاظ اقتصادی کشتند. آن‌ها ما را از لحاظ فیزیکی کشتند. آن‌ها ما را از لحاظ اخلاقی کشتند. آن‌ها ما را با مواد شیمیایی کشتند. دیگر هیچ نوع مرگی وجود ندارد که علیه ما استفاده نکرده‌باشند. لعنت به طبقه سیاسی ما!»

مقاله‌ای به قلم لینا مونزر که شب انفجار منتشر شده‌بود، این احساس بیچارگی را که لبنانی‌ها به آن دچار شده‌اند به خوبی توصیف کرده‌بود. او نوشته‌است که اسطوره مقاومت لبنان به این کشور خیانت کرده، و امروز «در صدا و صورت‌هایی که من می‌بینم درماندگی سنگینی وجود دارد».

او افزود: «شاید مقاومت دروغی بیش نبوده که همیشه به خورد ما داده‌اند و ما هم به خودمان گفته‌ایم تا همیشه ادامه می‌دهیم، آن‌هم با وجود دولتی فاسدی که حداقل‌های خدمات عمومی یا اجتماعی را نمی‌تواند فراهم کند.»

عنوان مطلب لینا مونزر این است: «ما لبنانی‌ها فکر کردیم می‌توانیم هر چیزی را تاب بیاوریم؛ ما اشتباه می‌کردیم.»

این‌ها مربوط به گذشته است. حالا که بیروت، قلب کشور، ویران شده آن‌ها چطور دوام می‌آورند؟ چطور برق به خانه‌هایشان می‌رسد؟ حالا که بزرگ‌ترین بندر این کشور خراب شده، چطور غذا به این کشور صادر شود؟ خدمات پزشکی که باید به مجروحان انفجار رسیدگی کند، چطور به بیماران مبتلا به ویروس کرونا برسد؟ وقتی مردم پولی ندارند و مغازه‌ها هم بسته‌است، چطور وسایل مورد نیازشان را به‌دست آورند؟

اگر قبل از انفجار همه این بحران‌ها غیرقابل عبور به‌نظر می‌رسید، حالا چطور می‌شود؟

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه