اعلام آمار کشته شدگان روزانه کرونا در بخش خبری تلویزیون رسمی ایران  و مقایسه آن با تعداد کشته شدگان در یک سقوط هواپیما موجی از اعتراض را در بین کاربران شبکه های اجتماعی ایجاد کرده است. گوینده خبر می گوید:« بیش از ۵ هزار فوتی کرونا در ایران، معادل هر روزه سقوط یک هواپیمای ۱۷۰ تا ۱۸۰ نفره!»

با انتشار یک عکس در حساب شخصی یک کاربر درتوتیتر به نام «نون» که  زیرنویس برنامه بولتن خبری در تلویزیون رسمی در ایران را نشان می داد و نوشته بود :« پنج هزار و ۱۲۷ تن قربانیان کرونا در تیرماه(معادل سقوط ۳۰ هواپیمای ۱۷۰ نفره)» و با نوشتن این جمله که «بچه ها این یعنی چه؟» واکنش های بسیاری در رسانه های مجازی در خصوص این قیاس آماری درگرفت. در پی انتشار این عکس ویدئویی هم از اعلام خبر مقایسه جانباختگان کرونا و کشته شدگان هواپیما در صدا و سیمای رسمی ایران  در فضای مجازی منتشر شد. کابران بسیاری در اعتراض به نوع مقایسه صدا و سیما از ارزش نداشتن جان انسان ها در این کشور و کوچک نشان دادن شلیک به هواپیمای مسافربری، نسبت به عملکرد صدا و سیما و جمهوری اسلامی ایران در بی مسوولیت بودن در قبال جان آدم ها واکنش نشان دادند. همین مساله را با آمار جانباختگان در حوادثی مثل اعدام ها، آلودگی هوا، سیل، تصادفات جاده ای، زلزله و کرونا مقایسه کرده و نوشته اند :« لابد مقصر همه این مرگ ها خود مائیم.» کاربری هم نوشته است :« واحد شمارش بی مسولیتی در ایران هواپیماست»

عکس از شبکه‌های اجتماعی 

دولت ایران در دوران شیوع کرونا با قرون وسطائی خواندن قرنطینه در این کشور و بازگشائی زود هنگام ادارات و کسب و کارهای غیرضروری در تمام کشور، بازگشائی مساجد و اماکن متبرکه و حسینیه ها، متوقف نکردن انجام اعمال مذهبی در ماه رمضان  و اعمال طرح ترافیک در شهر تهران که موجب افزایش استفاده مردم از مترو و اتوبوس بود و عدم فروش طرح ترافیک موجب شیوع گسترده تر کرونا و افزایش مبتلایان و مرگ و میرها طی ماه های اخیر بوده است. ولی همواره در رسانه های وابسته به دولت و صدای و سیمای رسمی در این کشور مردم را به عدم استفاده از ماسک و رعایت نکردن اصول بهداشتی متهم کرده و کم کاری را نه متوجه سیاست های خود بلکه متوجه مردم دانست.

با اعلام چندباره آمار جانباختگان کرونا و مقایسه آن با کشته شدگان پرواز هواپیما به درستی مشخص نیست که جمهوری اسلامی ایران در تلاش برای عادی سازی تعداد بالای جانباختگان بر اثر کرونا در این کشور با روبروی هم قرار دادن  مرگ ۱۷۶ مسافر هواپیمای اوکراینی است یا می خواهد شلیک به هواپیما در آسمان ایران توسط سپاه را عادی سازی کند. مقایسه مرگ بیش از۵ هزار نفر در مقابل مرگ ۱۷۶ نفر!

این مقایسه آماری واکنش های اعتراضی بسیاری را در فضای مجازی به همراه داشته است. در حوادث مشابه نیز مقام های رسمی در ایران همواره سیاست عادی سازی در مواردی که منجر به مرگ مردم در این کشور شده است را در پی گرفته اند. در سیل سال ۹۸ درجنوب و غرب ایران که بسیاری از مردم جان خود را در تعطیلات نوروز از دست دادند هجوم مردم به شهرشیراز برای سفر عامل مرگ آنها شناخته شد نه اشتباه مسوولان شهری در بستن یک آب راه مهم در ورودی این شهر. در این حادثه و حوادث مشابه آن در ایران هیچ مسوولی از مقام خود کنارگذاشته نشد. به طور کلی می توان گفت در ایران طی سالهای اخیر آمار تلفات و کشته های انسانی صرفا در حد باج گیری سیاسی یا اعلام آمار کلی در جهت رفع تکلیف در ایران بوده است.

چنانچه حتی آمار تصادفات جادهای هم در واقع نه فقط به جهت هشدار برای واکاوی چرائی تصادفات و بررسی زمینه های ایجاد آن جهت رفع مشکل بلکه بیشترآمارگویی برای پرکردن بولتنهای خبری و سازمانی در نهادهای مختلف در این کشور صورت گرفته است. شاید بتوان گفت رویکرد مسئولین دولتی و تصمیم گیران در خصوص اعلام آمار اینچنینی نشان از سلب مسوولیت مقامات رسمی از آنچه در کشور اتفاق افتاده حکایت می کند.

طی سالهای گذشته همواره این مساله به وضوح دیده شده است که مقام های رسمی در ایران علاقه ای تاریخی  در به گردن نگرفتن مسئولیت خود و مقصر شناختن مردم در اتفاقات این چنینی داشته اند. در حوادث جاده ائی که سالهاست آمار مربوط به آن را هشدارگونه اعلام می کنند مقصر اصلی مردمی هستند که قوانین راهنمائی و رانندگی را رعایت نکردند. این در حالی است که جاده های غیر ایمن و محصولات غیراستاندارد کارخانه های تولید اتومبیل در ایران عامل اصلی مرگ و میر جاده ای در این کشور است.

در روزهای اخیر احسان مومنی رییس اداره تصادفات پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ اعلام کرد که ۵۶ درصد تصادفات موتورسیکلت سواران در معابر بزرگراهی پایتخت رخ داده است. آقای مومنی با نگران کننده توصیف کردن مرگ و میر میان عابران پیاده و موتورسواران گفت :« متاسفانه عمده دلایل این تصادفات نیز عدم رعایت قوانین و مقررات رانندگی بوده است. عدم استفاده از کلاه ایمنی نیز بر افزایش شدت جراحات و مرگ موتورسواران تاثیر زیادی دارد.» طبق آمار رسمی حدود ۵۰ درصد از جانباختگان در این تصادفات در سنین بین ۱۸ تا ۳۰ سال بوده اند. آمار بالای مرگ و میر در میان جوانان نشان دهنده خلاء آموزش در این حوزه و نهادینه نشدن مقررات راهنمائی و رانندگی در میان نسل جوان است.

رئیس اداره تصادفات پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ، با عنوان اینکه تردد موتورسیکلت سواران در تونل های شهری ممنوع است و تردد در این تونل ها نیز در مواردی می‌تواند منجر به سرگیجه و از دست رفتن تعادل موتورسیکلت سواران و تصادف آنان شود گفته است ۵۶ درصد از تصادفات موتورسیکلت سواران در معابر بزرگراهی پایتخت رخ داده است. این آمار هم نشان دهنده این است  که در تهران و سایر شهرهای بزرگ ایران قوانین سخت گیرانه برای عبور و مرور در بزرگراه ها و معابر عمومی برای موتوسیکلت سواران و عابران پیاده در نظر گرفته نشده است. 

طبق آمار رسمی سازمان پزشکی قانونی کشور، در ۱۰ ماه اول سال ۹۸ تا اسفند ماه ۱۴ هزار و ۸۰۰ نفر یعنی روزانه ۴۸ ایرانی در تصادفات رانندگی جان خود را از دست داده اند. بیش از سه هزار نفر نیز مصدوم بوده‌اند.

یکسال قبل تر از آن در سال ۹۷  ایوب سلطانی فرمانده ناجا گفت ۲۸ هزار نفر در تصادفات در ایران کشته شده اند و با هشدار در خصوص افزایش این آمار به وضوح اعلام کرد :« به دلایل مختلف ظرفیت‌های موجود پاسخگوی نیازهای آینده نیست».

آقای سلطانی از «سازمان‌های ذیربط» برای کمک به پلیس درخواست کمک کرده و هشدار داده بود:« اگر یک پشتیبانی جدی صورت نگیرد ما در آینده با افزایش تلفات مواجه خواهیم بود» این گفتهها به درستی نقش مردم و مسولان را در کاهش تلفات در تصادفات نشان می دهد.

آنچه مسلم است طی سالهای گذشته افزایش حوادث جاده‌ای و سوانح رانندگی در ایران ناشی از استاندارد نبودن جاده‌ها و معابر در این کشور بوده است.

در حالی که بر اساس جداول آماری سازمان بهداشت جهانی، سومین عامل مرگ و میر در ایران مربوط به تصادف جاده‌ای در این کشور است ولی همواره مقام های رسمی به جای آموزش، فرهنگ سازی و ایمن سازی جاده‌ها از پذیرفتن نقش خود شانه خالی می کنند.

در ساقط کردن هواپیمای مسافری و نبستن آسمان ایران در شبی که احتمال حمله آمریکا به این کشور را می داده اند مقصر یک شلیک کننده موشک و کارش خطای انسانی عنوان شد. در خصوص شیوع کرونا نیز توجه نکردن مردم به هشدارها و جدی نگرفتن این ویروس عامل تلفات بالای انسانی در این کشور مطرح شد. واضح تر اینکه با مقصر جلوه دادن مردم بار همه کاستی‌ها و خطاها از شانه دولت در ایران برداشته می شود.

همزمان با ارسال جعبه سیاه هواپیمای اکراینی به کشور فرانسه  بعد از ۶ ماه تاخیر از سوی حکومت ایران شائبه هایی به همراه داشته است؛ اینکه آیا ایران اطلاعات جعبه سیاه را دستکاری کرده یا اینکه دولت فرانسه به دلیل معذوریت های دیپلماتیک همه واقعیت را اعلام نکند. خانواده قربانیان پرواز ۷۵۲ اوکراین نیز در خواست حضور نماینده‌ای از سوی خود در تیم بررسی صدای جعبه سیاه هواپیما را داشتند که مورد موافقت واقع نشد.

شش ماه پیش هواپیمای مسافربری اکراین توسط نیروهای سپاه در آسمان تهران مورد هدف قرار گرفته و هر ۱۷۶ مسافر آن کشته شدند تلویزیون رسمی ایران در بخش های مختلف خبری خود با اعلام ان مقایسه و استفاده از زیرنویس تعداد کشته شده های کرونا در ایران را برابر با سقوط ۳۰ هواپیمای ۱۷۰ نفره عنوان کرد.

یک کاربر در حساب توئیتر خود نوشت:« به نظر میرسه اطلاعات خاصی از جعبه سیاه قراره بیرون بیاد که از الان دارن ۱۷۶ نفر انسان بیگناهی که کشتند را کوچک نمایی می کنند و میگن ما هر روز بیش از اینا با کرونا کشته میدیم اون ۱۷۶ نفر چیزی نبودند. سیاست است دیگر، زمینه را آماده می کنند.»