تنش در بازارها؛ بهار داغ ارز

رسیدن نرخ تورم به ۲۵ درصد تا پایان سال چندان دور از ذهن نیست

عکس آرشیوی از قیمت ارز در صرافی‌ای در تهران، ۹ مه- ATTA KENARE / AFP

این‌روزها دوباره زمزمه‌های افزایش در بازار ارز ایران شنیده می‌شود. قیمت دلار از ابتدای سال جاری با رشد حدود ۱۰ درصدی به قیمت  ۱۷۶۰۰ تومان رسیده است. این خلاف روندی است که قیمت دلار عموماً در این فصل از سال طی می‌کند. به‌رسم هرسال قیمت ارز در نیمه‌های فصل بهار و هم‌زمان با کاهش تقاضای واردات، در فصل دوم سال با افت محسوسی همراه می‌شود. در اردیبهشت سال گذشته قیمت دلار تا ۱۵۵۰۰ تومان نیز رشد کرد اما با شروع خردادماه و کاهش تقاضای وارداتی روند نرخ ارز کاهشی شد و در برهه‌ای از تابستان قیمت دلار  به ۱۱۵۰۰ تومان نیز رسید.

به نظر می‌رسد این بار وضعیت کمی متفاوت است. بیماری کرونا به سایر بحران‌های اقتصادی کشور اضافه شده است و شرایط را برای رشد قیمت‌ها تا سطح نزدیک به ۱۸ هزار تومان آماده کرده است. صحبت‌های رییس کل بانک مرکزی مبنی بر تأمین تنها ۳٫۷ میلیارد دلار ارز جهت واردات کالا نشان از سختی شرایط می‌دهد. می‌توان گفت افزایش کنونی قیمت ارز ناشی از عواملی است که سبب کاهش عرضه و افزایش تقاضا شده است. در این مقاله به این موضوعات خواهیم پرداخت.

عامل مؤثر در سمت عرضه: کاهش شدید صادرات غیرنفتی 

بعد از تحریم‌های شدید ایالات‌متحده آمریکا علیه ایران، صادرات نفتی ایران کاهش محسوسی را تجربه کرد و عمده نیاز ارزی کشور از طریق صادرات غیرنفتی تأمین می‌شد. با جهانی‌شدن بیماری کرونا و ورود آن به داخل مرزهای کشور، کشورهای همسایه ایران از جمله عراق و ترکیه به‌صورت موقت مرزهای خود را بر ایران بستند که نتیجه آن کاهش شدید صادرات غیرنفتی کشور بود. بنابر آماری كه گمرک جمهوری اسلامی ایران منتشر کرده است، مجموع صادرات و واردات غیرنفتی کشور طی دو ماه ابتدای سال جاری به ترتیب ۴ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار و ۵ میلیارد و ۴۱ میلیون دلار بوده است. در واقع تراز تجاری کشور در دو ماه ابتدایی سال جاری منفی ۷۴۱ میلیون دلار شده است. در مقام مقایسه میزان صادرات و واردات کشور در سال گذشته به ترتیب ۸ میلیارد و ۴۱۰ میلیون دلار و ۶ میلیارد و ۷۶۰ میلیون دلار بوده است که این یعنی تراز تجاری دو ماه ابتدایی سال گذشته ۱ میلیارد و ۶۵۰ میلیون دلار مثبت بوده است که نشان از وضعیت بسیار بد تراز ارزی کشور در سال جاری نسبت به سال گذشته می‌دهد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

با توجه به کاهش شدید قیمت نفت و کاهش صادرات نفتی کشور از نظر مقداری می‌توان انتظار داشت عملاً درآمدهای نفتی کشور نیز به صفر رسیده است، از این‌رو کشور وابستگی زیادی به صادرات غیرنفتی پیدا کرده است. شاید بتوان عامل اصلی افزایش قیمت ارز طی دو ماه ابتدایی سال جاری را کاهش شدید صادرات غیرنفتی عنوان کرد.

البته به نظر می‌رسد با بازگشایی مرزهای عراق و سایر کشورهای همسایه، وضعیت صادرات غیرنفتی کشور بهبود پیدا کند و می‌توان انتظار داشت از تیرماه روند بازگشت ارزهای صادراتی به کشور سرعت بیشتری بگیرد و شاهد افزایش عرضه در بازار باشیم.

از طرفی دیگر رکود بی‌سابقه در جهان سبب کاهش شدید قیمت‌ کالاهای صادراتی ایران در بازارهای جهانی شده است. از آن‌جایی که عمده صادرات غیرنفتی کشور ایران شامل محصولات پتروشیمی و فولادی است، این کاهش قیمت یکی از دلایل کاهش درآمدهای ارزی کشور شده است. این عامل نیز طی روزهای اخیر در حال برطرف شدن است و قیمت کالاها با رشد قیمت همراه بوده است.

عامل مؤثر در سمت تقاضا: کاهش نرخ سود بانکی

عموماً بانک‌های مرکزی از طریق نرخ بهره، سیاست‌های انبساطی و انقباضی مناسب با شرایط اعمال می‌کنند. کاهش نرخ بهره، سیاست انبساطی و افزایش نرخ بهره، سیاست انقباضی نامیده می‌شود. می‌توان گفت بانک مرکزی جمهوری اسلامی طی دو سال گذشته یکی از انبساطی‌ترین شرایط تاریخ خود را تجربه کرد. در شرایطی که نرخ تورم ۱۲ ماهه اردیبهشت‌ماه توسط مرکز آمار در حدود ۳۰ درصد و نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه در همین ماه، در حدود ۲۱ درصد عنوان شده است، نرخ بهره بانکی به سطح ۱۵ درصد رسیده است. این به معنی نرخ بهره واقعی «منفی» در اقتصاد است. در این شرایط نگهداری پول در بانک، انگیزه چندانی در سرمایه‌گذار ایجاد نمی‌کند و فرد به دنبال تبدیل پول خود به کالا است.

سیاست انبساطی بانک مرکزی سبب شده است که بازارهای دارایی از جمله بازار سرمایه و حتی ارز تحریک‌شده و سرمایه‌گذاران بخشی از ثروت خود را به بازارهای مختلف وارد کرده‌اند. البته به نظر می‌رسد اثر این عامل تا حد خوبی در تمامی بازارها دیده‌شده و اکثر بازارهای کشور به وضعیت اشباع قیمتی رسیده است.

پول‌هایی که کماکان بلوکه است!

البته جنس بحران ارزی در کشور ایران با بحران‌های ارزی کشورهایی هم‌چون ترکیه و لبنان متفاوت است. ایران کشوری با بدهی خارجی بسیار پایین است. شرایط ارزی کشور ایران بیشتر از جنس عدم دسترسی به ارزهای موجود در حساب‌های خود است. از جمله این طلب‌ها می‌توان به رسوب ۵ میلیارد دلار پول صادرات گاز و برق ایران را به عراق مثال زد که با وجود ادامه صادرات ایران به عراق هم‌چنان در حساب‌های عراق بلوکه شده است. علاوه بر عراق، ایران در حساب‌های کشورهای دیگری هم‌چون کره، کشورهای عضو اتحادیه اروپا و.. حساب‌های بلوکه شده زیادی دارد. اگر دسترسی به بخشی از این پول‌ها نیز آزاد شود، می‌توان امید داشت وضعیت قیمت ارز بهبود زیادی داشته باشد و تا مدت‌ها بتوان حول ثبات قیمت آن اطمینان پیدا کرد.

مجلس جدید چه تاثیری دارد؟

با شروع به کار مجلس جدید در روزهای اخیر، عده زیادی از مردم نسبت به اثرات آن بر قیمت دلار نگرانی‌هایی دارند. بیم اختلاف میان مجلس و دولت می‌تواند منجر به افزایش تنش در کشور و رشد قیمت دلار شود. استیضاح حتی یک وزیر از دولت روحانی منجر به از حد نصاب افتادن کابینه و رای‌گیری دوباره برای کل کابینه روحانی می‌شود. در این دولت چهار استعفا، سه استیضاح و یک برکناری طی سه سال گذشته رخ داده است. از این رو عده‌ای از تحلیل‌گران اعتقاد دارند ممکن است نیمه دوم سال جاری، در سطح اجرایی کشور وضعیت پرتنشی رخ دهد.

قیمت تعادلی دلار چقدر است؟

یکی از شیوه‌های تعیین قیمت دلار، استفاده از روش تعدیل قیمت همراه با تورم است. در صورتی که سال پایه را ۸۱ در نظر بگیریم، قیمت تعادلی ارز در خردادماه سال جاری در حدود ۱۵ تا ۱۷ هزار تومان تخمین زده می‌شود. این عدد نشان می‌دهد قیمت ارز در بازار آزاد در نزدیکی قیمت تعادلی معامله می‌شود و نمی‌توان انتظار کاهش قیمت دلار به زیر ۱۵ هزار تومان را داشت.

بازار ارز به کجا می‌رود؟

در ابتدا باید گفت، رشد قیمت دلار در سطح تورم یک امر طبیعی و مناسب برای اقتصاد کشور است و عموم مردم نباید نگران رشد ۱۰ درصدی دلار در یک فصل باشند. اما همان‌طور که در این گزارش نیز به آن اشاره شد، نرخ بهره منفی در اقتصاد شرایطی را فراهم کرده است که عموم مردم با هراس بسیار زیادی در بازارهای مختلف به خرید و فروش مشغول باشند. این هیجانات یک روز خود را در بازار ارز، روز دیگر در بازار ملک و روز دیگر در بازار دلار نشان می‌دهد. با توجه به رشد قیمت‌ها و شاخص کل بازار سرمایه کشور در فصل بهار، به نظر می‌رسد عمده فشارها بر بازارهای مختلف در سمت تقاضا تخلیه شده است، از طرفی دیگر بازگشایی مرزهای ایران با کشورهای همسایه زمینه را برای افزایش صادرات غیرنفتی کشور و بازگشت ارز آماده کرده است و این به معنی کاهش فشارها در سمت عرضه ارز به کشور است. به همین دلیل به نظر می‌رسد انتظار جهش قیمتی (رشد بیش از ۳۰ درصد از قیمت‌های کنونی تا پایان سال) در بازار ارز امر محتملی نباشد. از این‌رو به نظر می‌رسد اقتصاد ایران بعد از سه سال به مرحله‌ای رسیده است که می‌توان گفت به آرامش دست پیدا می‌کند. شاید دور از ذهن نباشد که نرخ تورم در پایان سال به حدود ۲۵ درصد برسد.

بیشتر از اقتصاد