عباس میلانی: احتمال سازش سپاه با آمریکا بعد از خامنه‌ای

«سپاه بدون خامنه‌ای وجود و قدرت دارد، اما خامنه‌ای بدون سپاه قدرتی ندارد»

عباس میلانی معتقد است، سپاه در عین این ‌که به ظاهر کاملا مطیع است، سیاست‌های خود را دارد - عکس از وبسایت رهبر جمهوری اسلامی

پایه‌های رهبری ۳۱ ساله علی خامنه‌ای بر دشمنی با آمریکا نهاده شده است. از نگاه رهبر جمهوری اسلامی، آمریکا حکومتی است که مدام جمهوری اسلامی ایران را تهدید می‌کند، علیه آن توطئه می‌کند و نمی‌توان به آن اعتماد کرد. این بدبینی تاریخی علی خامنه‌ای را می‌توان در سخنان سه دهه رهبری او از جمله در اظهارات اخیرش بعد از همه‌گیری کرونا به وضوح دید. زمانی که در پاسخ به پیشنهاد کمک آمریکا در زمینه دارو و تجهیزات پزشکی گفت که ممکن است آمریکا در قالب کمک دارویی محصولاتی به ایران بفرستد که ویروس را «ماندگار» کند.

اما نقش شخص رهبر جمهوری اسلامی، در تداوم دشمنى ايران با آمريكا چیست؟ عباس میلانی، مورخ و مدیر برنامه مطالعات ایرانی در دانشگاه استنفورد کالیفرنیا، در گفتگو با «ایندیپندنت فارسی» نقش رهبر جمهوری اسلامی را در این زمینه نقشی اساسی می‌داند و می‌گوید: «یک فکر جزمی در ذهن آقای خامنه‌ای وجود داشته و این به زمان‌های قبل از جمهوری اسلامی برمی‌گردد. زمانی که او شیفته کارهای سید قطب (از نظریه‌پردازان اخوان‌المسلمین در مصر) بود، شاهد بودیم که چقدر در او عناد با آمریکا نقش محوری داشته است.»

میلانی معتقد است: «عنادی که خمینی به آمریکا داشت یک عناد سیاسی و عصبی بود، ولی آقای خامنه‌ای در دوران رهبری‌اش آن را بدل به یک مسئله جزمی و یک وحی منزل کرد.» به عقیده میلانی، «در این سی سال نیز کمتر کسی جرات کرده از علی خامنه‌ای بپرسد که بر چه اساسی این حرف را می‌زند؟ قهر با یک دولت، در هیچ جای جهان نشان مقاومت نیست و می‌توان گفت که این دشمنی بسیار زیانبار بوده است.»

با وجود این رهبر جمهوری اسلامی در مقاطعی و به دلایل خاص به کنترل و مدیریت کوتاه‌مدت چالش‌ها با آمریکا میدان داده است. برای مثال، تاثیر فشار تحریم‌ها بر ایران در مقاطعی باعث شده که علی خامنه‌ای در حالی که همچنان در ذهن خود، آمریکا را از اصلی‌ترین دشمنان جمهوری اسلامی قلمداد می‌کند، ظاهری متفاوت‌تر از خود نشان دهد.

از مثال‌های تاریخی چنین مقاطعی می‌توان به چراغ سبز علی خامنه‌ای به توافق هسته‌ای بین ایران و آمریکا در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما اشاره کرد که بسیاری معتقدند نتیجه فشار شدید تحریم‌ها بر جمهوری اسلامی بود. اما رهبر جمهوری اسلامی اجازه نداد توافق هسته‌ای به گشایش در روابط دوجانبه ایران و آمریکا گسترش یابد.

اما آیا ممکن است علی خامنه‌ای در آینده مجددا به چنین مذاکراتی تن دهد؟ عباس میلانی معتقد است چنین اتفاقی محتمل است. به عقیده این استاد علوم سیاسی، «کسی که پشتش به دیوار باشد برای حفظ وضعیت خود و وضعیت رژیمی که فعال مایشا آن است هر کاری می‌کند.» به اعتقاد عباس میلانی، نظام مانند گذشته، «خودش نرمش حسنی می‌کند و ملت را به جنگ حسینی می‌فرستد.»

اما در چنین شرایط مفروضی در آینده، موضع سپاه چه خواهد بود؟ عباس میلانی در این خصوص معتقد است که «در آن مقطع بخش عمده‌ای از سپاه هم چاره‌ای جز نرمش نخواهند داشت. بخش عمده‌ای از سپاهی‌ها الان سرمایه‌دار شده‌اند، شرکت دارند، فرزندان آنها در کانادا و اروپا مخارج گرانی دارند. آنها حتما با آن نرمش کنار خواهند آمد. تنها اقلیت کوچکی که فکر می‌کنند این حرفها وحی منزل است ممکن است به جزم‌اندیشی خود ادامه دهند یا سعی کنند خرابکاری کنند.»

به عقیده این مورخ ایرانی، «تا زمانی که این وضع حاکم است و علی خامنه‌ای فعال مایشاء سیاست خارجی و داخلی ایران است این کوتاه آمدن‌ها موقتی خواهد بود، تا دور بعد که دوباره اقتصاد را به گل بنشانند و تصمیم بگیرند نرمش حسنی بکنند.» عباس میلانی با یادآوری این نکته که آقای خامنه‌ای و جمهوری اسلامی نشان داده‌اند که در مقاطعی حاضر به مذاکره هستند، می‌گوید: «متاسفانه به حدی بر موضع خود پافشاری می‌کنند که در ضعیف‌ترین موقعیت که راه پس و پیش ندارند، یک ترکمانچای  دیگری امضا می‌کنند.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اما در حال حاضر مواضع سپاه و آقای خامنه‌ای در مورد ضدیت با آمریکا چقدر همسو است؟ آیا سپاه در این زمینه از ديدگاه‌هاى خامنه‌اى پیروی می‌کند یا سیاستی مستقل دارد؟

عباس میلانی با بیان این که سپاه در عین این‌که به ظاهر کاملا مطیع است، سیاست‌های خود را دارد می‌گوید: «سپاه بدون خامنه‌ای وجود و قدرت دارد، در حالی که خامنه‌ای بدون سپاه قدرتی ندارد.»

او همچنین در خصوص تفاوت سیاست‌های ضد آمریکایی علی خامنه‌ای و سپاه می‌گوید: «ضدیت خامنه‌ای با آمریکا یک ضدیت جزمی و تاریخی است، اما این سیاست در مورد سپاه موضعی و سیاسی است. وقتی بسیاری از سران سابق و لاحق سپاه صحبت استراتژیک می‌کنند بیشتر به شعار می‌ماند، نه شعور استراتژیک.» برای مثال عباس میلانی به صحبت‌های محسن رضایی که گفته بود برای کمبود بودجه، هزار آمریکایی را گروگان می‌گیریم و برای آزادی آنها هزاران میلیارد غرامت می‌گیریم، اشاره کرد و آن را یک بلاهت استراتژیک دانسته و می‌گوید: «پشت این نوع صحبت‌های فرماندهان سپاه نشانی از فرهیختگی یا حتی واقع‌بینی استراتژیک نیست. شعار عاری از شعور است.»

اما بعد از درگذشت علی خامنه‌ای سیاست آمریکاستیزی جمهوری اسلامی به چه سمت و سویی خواهد رفت؟

به عقیده عباس میلانی، «بعد از درگذشت خامنه‌ای سپاه دست بالا را خواهد داشت و از آنجا که ممکن است سپاه به طور غیرمستقیم قدرت را در دست بگیرد، احتمال دارد برای حفظ منافع اقتصادی خود دست به سازش و نرمش جدی بزند، حتی نرمش در داخل کشور.»

به عقیده این مورخ ایرانی، «اگر علی خامنه‌ای در صحنه نباشد، این سد جزمی که جمهوری اسلامی با آمریکا قهر است و هر کس با آمریکا حرف بزند دشمن مردم است، از بین می‌رود و منافع سپاه حتما اقتضا خواهد کرد که با آمریکا مذاکره کند.» او در این مورد به سوابق مذاکراتی قاسم سلیمانی فرمانده کشته شده نیروی قدس سپاه با آمریکا اشاره می‌کند و می‌گوید: «خود آقای قاسم سلیمانی که اینها این قدر سنگ او را به سینه می‌زنند با آمریکا مذاکره کرده و در زمینه هدف قرار دادن طالبان در افغانستان، اطلاعات امنیتی به آمریکا داده است. شواهد زیادی نشان می‌دهد که او در زمینه‌های دیگر هم با آمریکایی‌ها مذاکره کرده است.»

اما تاثیر دولت‌ها در جمهوری اسلامی به ویژه رئیس جمهور و وزیر خارجه بر سیاست مخاصمه با آمریکا چگونه است؟ از اول انقلاب تا ابتدای دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد حتی حرف زدن از بهبود روابط با ایالات متحده بسیار دشوار بود و از جمله معدود موارد موجود گفت‌و‌گوهای مخفیانه آمریکا و جمهوری اسلامی به ماجرای مک‌فارلین در دوران جنگ برمی‌گردد.

در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، تمایل برای عادی‌سازی روابط با آمریکا از سوی دو کشور دست‌کم در ظاهر دیده شد. این روند در دوره اول ریاست جمهوری حسن روحانی نیز ادامه داشت تا نهایتا به توافق هسته‌ای میان ایران و پنج قدرت جهانی از جمله ایالات متحده آمریکا انجامید.

اما سوال اینجاست که جايگاه دولت، مخصوصا حسن روحانى و محمدجواد ظریف، وزیر خارجه، در سياست ضد آمريكايى نظام چگونه است؟ عباس میلانی با بیان این که مذاکرات هسته‌ای به گفته طرفداران خامنه‌ای یک ترکمانچای بود، راهبرد سیاست خارجی ایران در قانون اساسی ایران را در اختیار علی خامنه‌ای می‌داند و می‌گوید: «رهبر جمهوری اسلامی عملا دولت را کارگزار سیاست‌هایش نمی‌داند، بلکه دولت را مجری برخی از سیاست‌ها می‌کند. آقای خامنه‌ای دیدارهای مهم خود را از طریق علی‌اکبر ولایتی مشاور بین‌الملل خود انجام می‌دهد، نه از طریق رئیس جمهور یا وزارت خارجه.»

به عقیده عباس میلانی، «امثال محمدجواد ظریف و حسن روحانی چهره‌هایی هستند که علی خامنه‌ای در هر زمان به اقتضای منافع خود انتخاب می‌کند تا آن سیاست را به ظاهر اجرا کنند، زیرا در عمل وزیر خارجه ایران در خاورمیانه محمدجواد ظریف نبود، بلکه قاسم سلیمانی بود.»

عباس میلانی با بیان این که محمدجواد ظریف سعی می‌کند با خنده و کلمات زیبا، از سیاست‌های غیر قابل دفاع نظام، در داخل و خارج کشور، دفاع کند، می‌گوید: «شما هر چقدر هم انگلیسی خوب صحبت کنید و چهره خندانی داشته باشید، گفتن این حرفها بزک کردن یک چهره بسیار زشت است.»

با وجود توافق هسته‌ای  بین ایران و آمریکا در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، عدم تمایل علی خامنه‌ای به بهبود رابطه دوجانبه با آمریکا با روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا، بر تنش‌های دو کشور افزود. دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای با ایران خارج شد و رهبر جمهوری اسلامی هم  بیش از پیش به سمت آمریکاستیزی رفت.

آمریکا با خروج از برجام ، سیاست اعمال فشار حداکثری برای تغییر اساسی در رفتار جمهوری اسلامی را مطرح کرد. اگرچه برخی معتقدند سیاست دولت دونالد ترامپ در مقابل ایران سیاست واحدی نیست و از تهدید به نابودی تا مذاکره بی قید و شرط را دربرمی‌گیرد. عباس میلانی ضمن تایید این مسئله می‌گوید: «این نوسانات پیش‌بینی را دشوار می‌کند.»

وی تصور این که فشارهای اقتصادی و شورش مردم در اثر این فشارها، باعث فروپاشی نظام خواهد شد را یک کج‌فهمی در مورد رژیم جمهوری اسلامی دانسته و اضافه می‌کند: «سیاست آمریکا نوساناتی داشته که دشوار است بتوان برنامه درازمدت آن را متوجه شد. مگر این که فرض را بر این بگذاریم که اینها فکر می‌کنند وضع مردم به لحاظ اقتصادی آن قدر بد می‌شود که شورش می‌کنند، که به گمان من این یک کج‌فهمی از ماهیت این رژیم است. این رژیم حاضر است دهها هزار نفر را بکشد تا سر کار بماند، کما این که در آبان گذشته دیدیم چند صد نفر را کشت برای این که شورش کارگران و زحمتکشان را سرکوب کند. این تحلیل وضعیت موجود بین جمهوری اسلامی ایران و دولت دونالد ترامپ است، اگرچه من شخصا با تحریم دارو و غذا مخالف هستم.»

بیشتر از