کنشگران بینالمللی غیردولتی در قالبهای متنوعی ظهور میکنند؛ از شرکتهای فراملی و سازمانهای بینالمللی گرفته تا افرادی که در سالهای اخیر، با انباشت ثروتی چشمگیر، به سطحی از نفوذ و اثرگذاری جهانی دست یافتهاند که تاثیر آن نهتنها در کشورهای خودشان، بلکه در عرصه بینالمللی نیز بهوضوح مشهود است. هرچند پرداختن به این موضوع مستلزم شرح و بسط بیشتری است، در مجموع میتوان گفت همه این بازیگران، به شیوههای مختلف، به توانمندیها و عناصر قدرت نرم و سخت کشورهای خاستگاهشان میافزایند.
اما در خاورمیانه، با نوعی دیگر از کنشگران اثرگذار مواجهیم که نقش آنها اغلب ویرانگر است؛ کنشگرانی که حضورشان نهتنها به ثبات و توسعه کمکی نمیکند، بلکه برای دولتها و حتی منطقهای که در آن فعالیت میکنند، پیامدهایی مخرب و ویرانگر دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این گروهها عمدتا در قالب شبهنظامیان نیابتی مانند حزبالله در لبنان، حماس در فلسطین، حوثیها در یمن، حشدالشعبی در عراق و نمونههای مشابه دیگر ظاهر شدهاند؛ بازیگرانی کلیدی که خارج از چارچوب قدرت سیاسی قانونی و مشروع عمل میکنند. این گروههای شبهنظامی با بازتعریف مفهوم «مقاومت»، آن را با مفهوم دولت در تقابل قرار دادهاند؛ دولتی که باید دربرگیرنده ملت و جامعه باشد و در چارچوب قلمرو و مرزهای مشخص، حیات سیاسی خود را سامان دهد.
در سالهای اخیر، دولت لبنان عملا دچار شکافی عمیق شده: در یک سو ساختار رسمی و قانونی قدرت، شامل ریاستجمهوری، دولت و مجلس نمایندگان قرار دارد و در سوی دیگر، حزبی که با وارد کردن طایفه شیعه به معادلات سیاسی، به بازیگری جدا از دولت تبدیل شده است. این شکاف است که اینک باعث شده نهادهای دولتی مسیر مذاکره، تلاش برای صلح و انعقاد توافقهای اقتصادی را دنبال کنند، در حالی که حزبالله همچنان به تهدید و نمایش آمادگی برای جنگ با اسرائیل ادامه میدهد؛ جنگی که اسرائیل با ویرانسازی ضاحیه جنوبی بیروت، آن را به نمادی از قربانی شدن پایتخت لبنان تبدیل کرد. در حالی که تهدید به جنگ داخلی، حلقه پایانی چرخه ویرانگر دولت ازهمگسیخته را شکل میدهد.
اوجگیری قدرت گروههای شبهنظامی فلسطین را هم در وضعیتی دشوار قرار داد و به وقوع نزاع و کشمکش میان رامالله و نوار غزه انجامید. حماس با مذاکره غیرمستقیم با اسرائیل از طریق «میانجیها»، واقعیتی جدید ایجاد کرد و با این اقدام، نقش و جایگاه سازمان آزادیبخش فلسطینــ عضو ناظر سازمان ملل متحدــ را به چالش کشید.
در یمن، نیز گروه حوثی وضعیتی شبهجداییطلبانه ایجاد کرد؛ وضعیتی که در آن، همزمان با جهان وارد تقابل نظامی میشود، با ایالات متحده بر سر توقف درگیری به توافق میرسد و در عین حال، روابط مبهم و چندپهلو با جمهوری اسلامی را حفظ میکند. بنابراین، دولت قانونی یمن، که از سوی اتحادیه عرب، سازمان ملل متحد و کشورهای جهان به رسمیت شناخته شده است، باید برای پاسداری از جایگاه و هویت بینالمللی کشوری که از کهنترین کشورهای جهان به شمار میآید، به پا خیزد و مبارزه خود را از عدن آغاز کند.
در عراق، هرچند با تکیه بر توسعه، نفت و رهبری سنجیده، شرایط نسبتا بهتر است، شبهنظامیان حشدالشعبی و کتائب حزبالله عراق همچنان با ایجاد «دولتی در دل دولت»، از تنشآفرینی و اخلال دست برنمیدارند و ثبات این کشور را به چالش میکشند.
برگرفته از الاهرام

