در حالی که رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای، در تازهترین سخنرانیاش، مردم را به صرفهجویی در مصرف «آب و نان» توصیه کرد، روایت مردم و تجربه زندگی روزمره در دهها محله تهران و حومه اثبات میکند که آنها ساعتهای طولانی اصلا آب ندارند.
از سوی دیگر در حالی که مسئولان دولتی بهتناوب مدعی شدهاند قطع برنامهریزیشده آب وجود ندارد، گزارشهای میدانی ثابت میکند نهتنها جیرهبندی آب در حال اجرا است، بلکه برای قطعیها هیچ الگوی مشخصی نیز وجود ندارد و آنچه تجربه میشود، قطع پیوسته و بیبرنامه آب است. مردم میگویند امتناع مسئولان از اطلاعرسانی شفاف و تصمیمگیریهای پنهان درباره محدودیتهای آبرسانی بحرانی مضاعف در زندگی روزمره آنان ایجاد کرده است.
زنی ۲۸ ساله، ساکن پردیس در حومه شرقی تهران که کودکی ششماهه دارد، میگوید روزانه بالغ بر ۱۲ ساعت آب ندارند و او طی هفتههای اخیر بارها برای اینکه بتواند کودک ششماههاش را حمام کند، به خانه اقوام در دیگر نقاط تهران رفته است. او که در طبقه هشتم یک ساختمان زندگی میکند، این را هم اضافه میکند که خانه آنها از مجموعههای موسوم به «مسکن مهر» است که هنوز تکمیل نشدهاند و چون منبع آب ندارند، مدت قطعی آب بیشتر هم میشود.
فرد دیگری ساکن فاز ۸ پردیس نیز میگوید که طی روزهای اخیر مواردی پیش آمده که آب خانهاش ۱۵ ساعت قطع شده و تا ساعت ۱۰ صبح روز بعد وصل نشده است. حتی یک بار برای یک روز کامل قطع بود. او نیز تاکید میکند که در این مدت زمان طولانی، مقدار آبی که ذخیره کرده بودند، هم تمام شده و آنها برای نظافت و شستوشوی روزانه هم آب ندارند.
این وضعیت کمابیش در دیگر نقاط تهران و حومه نیز وجود دارد. فردی ساکن منطقه ۷ تهران میگوید که آب معمولا شبها از ساعت ۱۰ شب قطع میشود و تا ساعت ۶ صبح روز بعد ادامه دارد. او نیز به این موضوع اشاره میکند که قطعی آب برای ساختمانهایی که منبع آب ندارند، طولانیتر است.
مرد جوانی ساکن غرب تهران نیز خبر داد که آب خانهاش معمولا هر شب از ساعت ۲۲ تا ۷ صبح روز بعد قطع میشود. او نیز به این نکته اشاره کرد که در قطعیهای آب هیچ الگوی مشخصی وجود ندارد، به طوری که آب خانه یکی از دوستانش در چند خیابان آنطرفتر هر شب از ۲۲ تا ۱۰ صبح روز بعد قطع است.
فرد دیگری ساکن منطقه ۲ تهران نیز گفت که تعداد ساعات قطعی آب در منطقه آنها به شکلی عجیبی در حال افزایش است، به طوری که ابتدا روزانه چهار ساعت قطع میشد، اما حالا گاهی پیش میآید که ۱۰ ساعت در روز آب ندارند. او گفت در ساعتهایی که آب وصل میشود، اغلب مردم سر کار و بیرون از خانهاند و عملا امکان نظافت و دوش گرفتن در ساعتهای عصر و شب از آنها سلب شده است. او که از وضعیت موجود بسیار عصبانی است، قطعیهای بدون برنامه آب را آزار سازمانیافته مردم توصیف میکند و میگوید در این هوای بسیار آلوده مجبور است فقط برای اینکه بتواند دوش بگیرد، مسیری زیادی تا خانه مادر یا مادرشوهرش طی کند.
روایتهایی که مردم با ایندیپندنت فارسی در میان گذاشتهاند، نشان میدهد که بهرغم انکار مسئولان، جیرهبندی یا قطع شبانه آب در مناطق مختلف تهران و حومه ادامه دارد و این در حالی است که مردم هنوز هیچ جدول رسمی از وزارت نیرو درباره نوبتبندی قطع آب مناطق تهران در اختیار ندارند و بهصورت تصادفی متوجه میشوند که آب ندارند.
پایتخت بحرانزده ایران
تهران این روزها وضعیت بحرانی بیسابقهای را سپری میکند؛ آلودگی هوا به مرحلهای بسیار خطرناک رسیده و ذخایر سدها نیز روبهپایان است. تورم فزاینده هم هر روز سفره مردم را کوچکتر میکند و در این شرایط، توصیه علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، این است که مردم «آب و نان» کمتری مصرف کنند.
این سخنان خامنهای در شامگاه پنجشنبه ۶ آذرماه در شرایطی که مردم از حق بدیهی داشتن آب و هوای پاک محروم شدهاند، بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشت و بسیاری آن را «وقاحت» رهبر جمهوری اسلامی و زیردستانش دانستند که پیشتر قطع آب را انکار کرده بودند.
اواسط آبانماه، با تشدید بحران کمبود آب در تهران، عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب گفت: «حدود ۱۲ شب تا حدود نزدیک صبح، که مردم در ساعات آسایش و در خواباند، فشار آب را کم میکنیم تا هم نشت شهری را کمتر و هم برای آبگیری مخازن شهری فرصتی ایجاد کنیم تا در طول روز کمککننده باشد.»
سخنگوی صنعت آب اینگونه وانمود کرد که آب در ساعتهایی که مردم به آن نیازی ندارند و در خواباند، کمفشار میشود. پیش از او، عباس علیآبادی، وزیر نیرو، نیز از «صفر کردن فشار آب» به جای عبارت «قطع آب» استفاده کرده بود. اما آنچه در عمل اتفاق افتاده، قطع آب در مناطق مختلف، در حدود نیمی از ساعات شبانهروز است.
بحران آب و تولد یک اضطراب جمعی
بر اساس دادههای رسمی، پاییز امسال کمبارشترین فصل در ۵۸ سال اخیر بوده و میزان بارشها نسبت به میانگین بلندمدت، ۸۱ درصد کاهش داشته است. پیامد این وضعیت سقوط ذخایر سدهای تهران به تنها ۳۲ درصد ظرفیت، تقریبا یکسوم حجم موردنیاز شهر، است؛ رقمی که برای کلانشهری مثل تهران به معنای ورود به مرحلهای بیسابقه از کمآبی است.
این اعداد و گزارشها تنها شاخصهای فنی نیستند؛ بازتابی از وضعیتیاند که حالا در زندگی روزمره مردم دیده میشود: شهر بیآب، سدهای خالی و آیندهای که بهشدت مبهم و نگرانکننده است.
این شرایط نوعی تازه از نگرانی را برای مردم رقم زده که روانپزشکان آن را «اضطراب اقلیمی» مینامند؛ مفهومی نوظهور که در سالهای اخیر موضوع پژوهشهای گستردهای بوده است. مطالعات نشان میدهد بسیاری از افراد، حتی اگر بهطور مستقیم در معرض بلایای طبیعی یا مخاطرات محیطزیستی قرار نگیرند، صرفا بر اثر اطلاعات موجود در رسانهها، شبکههای اجتماعی یا افزایش آگاهی عمومی، دچار احساساتی همچون ترس، نگرانی، خشم، گناه یا درماندگی میشوند. این احساسات انعکاسی از تجربه جمعی جوامعی است که آینده محیطزیست خود را در معرض تهدید میبینند.
درباره ماهیت این اضطراب نیز دیدگاههای متفاوتی وجود دارد: برخی متخصصان آن را اختلالی مستقل در حوزه اضطراب میدانند و برخی دیگر آن را مشابه دیگر واکنشهای اضطرابی و پاسخی طبیعی در برابر شرایط بیرونی قلمداد میکنند.
روزنامه هممیهن اواخر آبان، در گزارشی با عنوان «اضطراب آب/درباره نوع جدیدی از ناامنی روانی که این روزها مردم را درگیر کرده است» به این موضوع پرداخت و به نقل از مهتاب معتمد، روانپزشک و استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران نوشت: «در این نوع از اضطراب، فرد نگران چیزی است که قبلا در محیطزیست خودش وجود داشته و حالا در حال فروپاشی است.»
کارشناسان میگویند طی بیش از چهار دهه گذشته، صدها سد بدون مطالعه کافی و بدون توجه به ظرفیتهای بومشناختی ساخته شدند؛ سدهایی که رودخانهها را نابود کردند، تالابها را خشکاندند و توازن طبیعی سرزمین را بر هم زدند. بسیاری از این پروژهها نهتنها توجیه اقتصادی نداشتند، بلکه با ایجاد مخازن کمعمق و پهن، تبخیر را تشدید کردند و در پی کاهش آب سطحی، فشار بر سفرههای آب زیرزمینی را افزایش دادند. حالا کار به جایی رسیده است که براوردها نشان میدهد بیش از ۴۰ درصد جمعیت ایران را خطر فرونشست تهدید میکند.

