وعدههای دولت جدید لبنان بزرگ و بلندپروازانه بود. علت این وعدهها موجی از خوشبینی بود که در پی تغییر در توازن قدرت در منطقه، شکست رژیم جمهوری اسلامی در جنگ ۱۲روزه و تارومار شدن گروههای شبهنظامی وفادار به رژیم ایران در منطقه پدید آمد؛ تحولاتی که به انتخاب رئیسجمهوری جدیدی برای لبنان انجامید که انتظار میرفت دیگر فرمانبردار تهران نباشد. نشانههای این تغییر در سخنرانی سوگند ریاستجمهوری و نیز در بیانیههای دولت هم آشکار بود. از جمله صحبت درباره لزوم انحصار سلاح در دست دولت و پایان دادن به پوشش رسمی بر سلاح حزبالله؛ اقدامی که برای نخستین بار پس از چند دهه در لبنان مطرح شد.
اما با گذشت زمان، رژیم جمهوری اسلامی بار دیگر توانش را بازیافت و این بار با بهرهگیری از حزبالله بهمنظور مقابله با تصمیم حصر سلاح در لبنان، برای جلوگیری از شکلگیری یک دولت مستقل در لبنان وارد عمل شد. این حزب که هم عضو دولت است و هم در پارلمان حضور دارد، در مراسم تحلیف و هنگام تصویب بیانیههای دولت کنار دیگران ایستاد، اما بعدها موضعش را تغییر داد و توافقهای بهدستآمده را یکی پس از دیگری رد کرد.
هرچند از توافق آتشبسی که ۲۶ نوامبر ۲۰۲۴ میان اسرائيل و لبنان برقرار شد، یک سال میگذرد، اسرائیل همچنان به حملاتش به لبنان ادامه میدهد و این اقدام را با هدف قرار دادن مواضع نظامی حزبالله توجیه میکند. بهویژه اینکه دولت لبنان هنوز نتوانسته است در راستای خلع سلاح حزبالله گامی بردارد. بدین ترتیب بهانه اصلی اسرائیل برای حمله به لبنان ادامه حضور نظامی حزبالله و تهدید سلاحهای بیضابطه است که دولت لبنان در جمعآوری آنها ناکام بوده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به همین دلیل لبنان تا پیش از پایان سال جاری با نگرانی جدی از احتمال ازسرگیری جنگی گستردهتر با اسرائیل روبرو است؛ جنگی که مهار آن بسیار دشوارتر از گذشته خواهد بود. موضع آمریکا نیز روشن است: یا دولت لبنان برای خلعسلاح حزبالله اقدام کند و سلاح را در انحصار خود قرار دهد یا انتظار نداشته باشد که واشینگتن مانع اقدامهای اسرائیل در قبال این کشور شود.
بنابراین تردیدی نیست که پس از گذشت یک سال از تشکیل دولت جدید لبنان، اگر دولت این کشور برای اجرای وعدهاش درباره خلع سلاح حزبالله بهطور جدی اقدام نکند، لبنان قربانی جنگ ویرانگر دیگری میشود. علاوه بر آن، با وجود گذشت یک سال از زمان تشکیل دولت جدید در لبنان، هنوز بسیاری از تعهدات مهم دولت از جمله مواردی که در زیر به آنها اشاره میشود، تحقق نیافتهاند.
جدال میان سلاح رسمی و سلاح موازی
دولت جدید لبنان تلاش دارد اصل تمرکز سلاح در اختیار دولت را بهعنوان یک قانون اساسی عملی تثبیت کند؛ اقدامی که میتواند هم بر روابط لبنان و اسرائیل اثر و هم بر توازن داخلی قدرت بگذارد. با این حال، حزبالله همچنان سرسختانه بر موضع خود ایستاده است و خلع سلاحش را «گناهی نابخشودنی» میخواند. حتی اگر اسرائیل با دور شدن سلاح حزبالله از مرزهایش موافقت کند، پرسش مهمتری باقی میماند: سرنوشت سلاحهای پراکنده در بیروت، بقاع و سایر مناطق لبنان چه میشود؟ ادامه حضور این سلاحها به این معنی است که تهدید علیه دولت نهتنها از بیرون مرزها، بلکه از درون کشور نیز ادامه دارد.
انتخابات و شکاف عمیق سیاسی
لبنان در میانه بحرانی سیاسی قرار دارد که ریشه آن در شکاف عمیق میان دوگانه شیعی (حزبالله و جنبش امل) و سایر بازیگران حاضر در دولت و پارلمان نهفته است. این دو قطب هر یک در سنگر خود محکم ایستادهاند. افزون بر آن، با وجود تندتر شدن لحن مخالفان، آنها هنوز جرات پیدا نکردهاند به یک رویارویی واقعی وارد شوند. از این رو معادله همچنان ثابت میماند: نه اکثریت تازه میتواند حکومت کند و نه دوگانه شیعی حاضر است از نفوذش عقبنشینی کند و نتیجه آن است که بنبست همچنان بر صحنه سیاسی لبنان حاکم است.
ساختار اداری لبنان و قوه قضائیه
ساختار اداری لبنان نیز در وضعیت رکود و ناتوانی به سر میبرد. دولت پیشین با همکاری نزدیک حزبالله، عملا بسیاری از موسسات را از کار انداخت و اداره کشور را به شکل فردمحور پیش برد. دولت جدید نیز همین میراث سنگین را تحویل گرفت، اما تا این لحظه نتوانست گرههای ایجادشده در نهادهای دولتی و دستگاه قضایی را باز کند یا اصلاحات لازم را انجام دهد.
بحران مالی و اقتصادی
بحران مالی که از سال ۲۰۱۹ آغاز شد، همچنان بیراهحل باقی مانده و تلاشها برای ازسرگیری گفتگو با صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی هیچ نتیجه ملموسی در پی نداشته است. در حالی که فروپاشی نظام بانکی، بلوکه شدن سپردههای مردم و ورشکستگی دولت، ضربهای ویرانگر به اقتصاد لبنان وارد کرده، دولت لبنان تاکنون هیچ اقدام عملی و موثری در این زمینه انجام نداده است.
روابط لبنان با کشورهای منطقه و جهان
دولت لبنان تاکنون نتوانسته است در عرصه روابط خارجی گشایشی جدی ایجاد کند. با وجود گذشت نزدیک به یک سال از فروپاشی رژیم اسد، روابط بیروت و دمشق همچنان پرتنش است. قاچاق سلاح و مواد مخدر از مرزها ادامه دارد و رفتوآمد هیئتهای رسمی هم نتوانسته است فضای بیاعتمادی را کاهش دهد. در سطح بینالمللی، نیز روابط لبنان با ایالات متحده در وضعیتی ناپایدار قرار دارد. نه فقط به دلیل مواضع لبنان در قبال اسرائیل، بلکه به دلیل گسترش دامنه فساد ساختاری، شبکههای قاچاق و موج تازه تحریمهایی که واشینگتن علیه برخی شخصیتهای لبنانی اعمال کرده است.
لبنان زمانی میتواند از این بنبست عبور کند که سلاح تنها در اختیار دولت قرار گیرد و بهانهای که اسرائیل برای تهدید به جنگ از آن استفاده میکند، از میان برداشته شود. آنگاه میتوان به برگزاری انتخاباتی واقعی امید داشت؛ انتخاباتی که در آن مردمــ حتی در مناطق تحت نفوذ حزباللهــ بتوانند دور از هرگونه تهدید رای بدهند. اما تا زمانی که حزبالله بر ادامه وضعیت موجود و جلوگیری از شکلگیری یک دولت واقعی پافشاری میکند، چالشهای یادشده همچنان باقی خواهند ماند، زیرا پایان دادن به این بحران عمیق مستلزم یک دولت قدرتمند است.

