دارایی‌های ایران در جهان؛ میراثی که پهلوی ساخت و جمهوری اسلامی به باد داد

در چهار دهه گذشته شمار قابل‌توجهی از دارایی‌های ملی ایران در جهان به دلیل سیاست‌های تنش‌زای جمهوری اسلامی مصادره و فروخته شد

نمایی از سفارت ایران در واشینگتن، پایتخت آمریکا‌ــ ویکی‌پدیا

مصادره‌ ساختمان شرکت ملی نفت ایران در لندن، به نفع شرکت اماراتی کرسنت پترولیوم که ارزش آن حدود ۱۲۵ میلیون دلار براورد شد، بار دیگر مسئله‌ به تاراج رفتن دارایی‌ها و سرمایه‌های ملی ایران در خارج از کشور را به دلیل سیاست‌های تنش‌زا، ناکارآمدی مدیریتی و فساد ساختاری در جمهوری اسلامی در کانون توجه قرار داد؛ هرچند رخداد اخیر تنها یکی از ده‌ها مورد از دست رفتن بخشی از سرمایه‌های تاریخی، اقتصادی و دیپلماتیک ایران در جهان به شمار می‌رود.

بخش عمده‌ای از این دارایی‌ها در دوران پهلوی و به‌ویژه با ابتکار و اهتمام شخص محمدرضاشاه و شهبانو فرح پهلوی، خریداری، احداث یا اجاره شدند تا بازتابی از حضور فرهنگی و سیاسی ایران مدرن در عرصه‌ بین‌المللی باشند، اما پس از انقلاب ۱۳۵۷، بسیاری از این اموال یا در نتیجه‌ رفتارهای تنش‌آفرین جمهوری اسلامی مصادره و فروخته شدند، یا به دلیل قطع روابط دیپلماتیک و تحریم‌های بین‌المللی، دسترسی به آن‌ها قطع شد تا در سکوت و بی‌توجهی به حال خود رها و به مرور زمان ویران شوند.

نمونه‌ بارز این املاک، ساختمان سفارت ایران در محله‌ اعیان‌نشین ماساچوست واشینگتن دی‌سی است؛ بنایی که بیش از شش دهه پیش با الهام از عناصر فرهنگی و هنری ایرانی، به‌ویژه آرامگاه سعدی، ساخته شد و جلوه‌ای از شکوه معماری ایرانی در غرب بود، اما حالا امکان استفاده از آن به دلیل تعطیلی سفارت ایران در آمریکا، وجود ندارد.

سفارت ایران در واشینگتن دی‌سی، یادگار شکوه از‌دست‌رفته

ساخت ساختمان سفارت ایران در واشینگتن‌دی‌سی سال ۱۳۳۸ آغاز شد؛ همان سالی که اردشیر زاهدی پس از ازدواج با شاهدخت شهناز، دختر بزرگ محمدرضاشاه، به عنوان سفیر ایران راهی آمریکا شد. این ساختمان که در محله ماساچوست بنا شد، نمادی از فرهنگ، هنر، ادبیات و معماری ایران بود و در میان بناهای دیپلماتیک سرد و سنگی «محله سفارت‌ها» در واشینگتن، چون نگینی فیروزه‌ای می‌درخشید، اما حالا بیش از چهار دهه است که درهایش بسته مانده، هرچند هنوز از جلوه‌ نیفتاده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

ورودی‌های سفارت مزین به کاشی‌های فیروزه‌ای است و سالن اصلی آن با آیینه‌کاری‌هایی الهام‌گرفته از کاخ‌های گلستان و سعدآباد، زینت یافته است. این بنای باشکوه ۴۴ تالار دارد که هر یک بازتاب بخشی از فرهنگ و هنر ایران‌اند. تابلوهای مینیاتور، فرش‌های نفیس و آثار دست‌ساز هنرمندان اصفهانی و شیرازی این تالارها را آذین کرده‌اند و سقف‌های بلند و مقرنس‌کاری‌های ظریف آن‌ها نیز یادآور وسعت و عمق زیبایی‌شناسی ایرانی‌اند.

اردشیر زاهدی، آخرین سفیر ایران در آمریکا، در دهه ۱۹۶۰ (۱۳۴۰)، این عمارت را به صحنه‌ دیپلماسی فرهنگی بدل کرد و با برگزاری مهمانی‌های باشکوه، میزبان سیاستمداران، هنرمندان و چهره‌های سرشناس آمریکایی بود. به‌ طوری‌ که سال‌ها بعد رسانه‌های آمریکایی از جمله آسوشیتدپرس اذعان کردند که در واشینگتن آن روزگار، هیچ سفارتی به اندازه‌ سفارت ایران جلوه و جلال نداشت. هنری کیسینجر و الیزابت تیلور از جمله مهمانان پرآوازه‌ سفارت ایران در آن روزها بودند.

با این حال این شکوه دیری نپایید. پس از انقلاب ۱۳۵۷ و اشغال سفارت آمریکا در تهران، روابط دیپلماتیک دو کشور قطع شد و سفارت ایران در واشینگتن هم تعطیل شد. روح‌الله خمینی دستور پاکسازی ساختمان را صادر کرد و از آن پس، عمارت در اختیار دولت آمریکا قرار گرفت تا صرفا نگهداری شود.

امروز سفارت ایران در محله ماساچوست خالی است و وظیفه‌ حفظ منافع جمهوری اسلامی در آمریکا به سفارت پاکستان واگذار شده و عمارت تاریخی سفارت ایران نیز همچنان تحت حفاظت دولت ایالات متحده است.

هرچند امکان دسترسی به سفارت ایران در آمریکا وجود ندارد، از آنجا که این ساختمان تحت حفاظت دولت آمریکا است، هنوز به سرنوشت دارایی‌های ایران در گوشه‌وکنار جهان که مصادره و فروخته شدند، دچار نشده است.

جست‌وجویی کوتاه در میان خبرهای چهار دهه اخیر نشان می‌دهد که بخش زیادی از اموال ایرانیان به دلیل شکایت نهادها و دولت‌های مختلف مصادره و فروخته شده‌اند که همه این موارد از یک‌ جا ناشی می‌شوند که آن هم سیاست‌های تنش‌آفرین جمهوری اسلامی در دنیا و تحریم‌های بین‌المللی است.  

بنیاد پهلوی، آسمان‌خراش ایرانی در قلب نیویورک

در واپسین سال‌های دهه ۱۹۷۰ (۱۳۵۰)، هنگامی که اقتصاد ایران در حال گسترش حضورش در بازارهای جهانی بود، بنیاد پهلوی تصمیم گرفت نماد این شکوفایی را در قلب منهتن بسازد. حاصل آن برجی ۳۶ طبقه در پلاک ۶۵۰ خیابان پنجم نیویورک بود؛ ساختمانی شیشه‌ای و باشکوه که قرار بود درآمدهای حاصل از آن صرف آموزش، فرهنگ و فعالیت‌های خیریه ایرانیان در خارج از کشور شود. این بنا در زمان خود نشانه‌ای از رشد اقتصادی و جایگاه جهانی ایران بود.

با انقلاب ۱۳۵۷، بنیاد پهلوی به «بنیاد علوی» تغییر نام داد و سرنوشت این برج نیز در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت. بخش عمده‌ای از مالکیت همچنان در اختیار بنیاد باقی ماند، اما ۴۰ درصد از سهام آن متعلق به شرکتی به نام «آسا کورپوریشن» بود که بعدها مشخص شد وابسته به بانک ملی ایران است. همین ارتباط زمینه‌ساز یکی از پیچیده‌ترین دعاوی حقوقی میان جمهوری اسلامی و آمریکا شد.

در دهه‌های بعد، با تشدید تحریم‌های ایالات متحده علیه تهران، دادستان‌های فدرال مدعی شدند که بنیاد علوی در واقع پوششی برای فعالیت‌های دولت ایران است و درآمد حاصل از اجاره دفاتر این برج از مسیر شرکت آسا به بانک ملی و سپس به نهادهای حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران منتقل می‌شود که از نگاه واشینگتن، نقض آشکار تحریم‌ها بود.

پس از سال‌ها کشمکش، هیئت منصفه دادگاه فدرال نیویورک در ژوئن ۲۰۱۷ (خرداد ۱۳۹۶) به مصادره کامل برج و املاک وابسته رای داد؛ حکمی که اگر اجرا می‌شد، بزرگ‌ترین مصادره اموال خارجی در تاریخ قضایی آمریکا محسوب بود، اما دو سال بعد، دادگاه تجدیدنظر این حکم را به دلیل ایرادهای دادرسی لغو کرد و پرونده را بازگرداند. از آن زمان تاکنون، برج منهتن همچنان در مالکیت بنیاد علوی باقی مانده، ولی همچنان محل مناقشه است.

حراج املاک ایران در کانادا

دامنه از دست رفتن دارایی‌های خارجی ایران پس از انقلاب، به ایالات متحده محدود نماند و بخشی از اموال ایران در کانادا نیز مصادره شدند؛ رویدادی که پیامد مستقیم دو تصمیم سیاسی بود: قطع کامل روابط دیپلماتیک کانادا با تهران و تصویب قانونی که مصونیت قضایی جمهوری اسلامی را لغو کرد.

ماجرا از این قرار بود که در سپتامبر ۲۰۱۲ (شهریور ۱۳۹۱)، دولت وقت کانادا، به‌طور ناگهانی، روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی را قطع و در بیانیه رسمی، تهران را به «حمایت از تروریسم»، «نقض حقوق بشر» و «تهدید علیه اسرائیل» متهم کرد.

چند ماه پیش از این اقدام، پارلمان کانادا قانونی را تصویب کرده بود که به موجب آن قربانیان تروریسم امکان شکایت از دولت‌های خارجی حامی تروریسم را پیدا می‌کردند. از آنجا که مصونیت قضایی جمهوری اسلامی در قلمرو کانادا نیز لغو شده بود، به استناد همین قانون، چندین خانواده آمریکایی که در دادگاه‌های ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی حکم غرامت گرفته بودند، شکایتشان را به دادگاه عالی انتاریو بردند.

دادگاه کانادایی هم با پذیرش استدلال آنان که جمهوری اسلامی ایران را حامی مالی گروه‌هایی چون حماس و حزب‌الله می‌دانستند، به توقیف و فروش املاک غیر‌دیپلماتیک ایران حکم داد. در نتیجه، دو ملک شاخص ایران یعنی مرکز فرهنگی ایران در اتاوا و مرکز مطالعات ایرانیان در تورنتو مصادره شدند. علاوه بر این، حدود ۲.۶ میلیون دلار از حساب‌های بانکی متعلق به ایران هم توقیف و دو خودرو دولتی نیز مصادره شدند. مجموع این دارایی‌ها بیش از ۳۰ میلیون دلار کانادا براورد شد و عواید حاصل از این فروش‌ها به خانواده‌ آمریکایی‌های قربانی حملات تروریستی رسید.  

مصادره و توقیف به نام کرسنت از روتردام تا لندن

ماجرای از دست رفتن سرمایه‌های دولتی ایران در عرصه بین‌المللی تنها مربوط به پرونده‌های سیاسی یا امنیتی نیست، بلکه در حوزه قراردادهای تجاری نیز تبعات سنگینی داشته است. یکی از برجسته‌ترین آن‌ها پرونده جنجالی «کرسنت» است؛ اختلافی حقوقی که بر پایه قرارداد فروش گاز میان شرکت ملی نفت ایران و شرکت اماراتی کرسنت پایه‌ریزی شد و در نهایت به توقیف و فروش املاک شرکت نفت ایران در قلب اروپا انجامید.

در روزهای اخیر، ماجرای توقیف ساختمان شرکت ملی نفت ایران در لندن به نفع شاکی اماراتی با حکم دادگاه استیناف بریتانیا خبرساز شد. ساختمانی که در دهه ۱۳۵۰ و در دورانی خریداری شد که ایران یکی از بازیگران اصلی در بازار تولید و فروش نفت بود.

پیش از آن و در فروردین ۱۴۰۲ نیز ساختمان شرکت ملی نفت ایران در روتردام هلند با نفع شرکت اماراتی کرسنت مصادره و طی مزایده‌ای به شرکت هوفل (Heuvel) واگذار شد. شرکت کرسنت حدود یک سال قبل از آن، از دادگاه هلند مصادره ساختمان شرکت ملی نفت را درخواست کرده بود؛ درخواستی که در دادگاه هلند نیز تایید شد.

افول همای ایران از شانزه‌لیزه تا وین

در روزهای پایانی تیرماه امسال، ویدیویی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که از عاقبتی تلخ برای یکی از نمادهای قدیمی حضور ایران در اروپا خبر می‌داد: دفتر نمایندگی شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) در وین کمتر از یک سال پس از اعمال دور تازه تحریم‌های اتحادیه اروپا، به شعبه یک رستوران زنجیره‌ای محلی تبدیل شد.

در تصاویر منتشرشده، تابلو آبی‌رنگ «Iran Air» هنوز بر سردر ساختمان دیده می‌شد، اما پشت شیشه‌های آن، دیگر خبری از کانتر فروش بلیت و تابلوهای پرواز نبود، زیرا فضای داخلی به‌طور کامل تغییر کرده و جایش را به یک واحد تجاری غذایی داده بود.

تبدیل دفتر فروش وین به رستوران که در فضای مجازی هم  بازتاب فراوانی داشت، نشانه‌ای از افول تدریجی شرکت هواپیمایی ایران‌ایر در سال‌های پس از انقلاب بود.

سرنوشت این دفاتر که زمانی در معتبرترین نقاط جهان فعالیت داشتند، امروز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. بیشتر آن‌ها در دهه‌های پیش از انقلاب ۱۳۵۷ تاسیس شدند و در کنار ایفای نقش تجاری، نماینده‌ای از چهره مدرن ایران به شمار می‌رفتند. برخی از آن‌ها به صورت استیجاری در اختیار این شرکت هواپیمایی بودند و برخی نیز خریداری شده بودند.

این ساختمان‌ها در محله‌های گران و شناخته‌شده شهرهای جهان قرار داشتند. مثلا دفتر ایران‌ایر در پاریس در خیابان شانزه‌لیزه افتتاح شد. ساختمان‌هایی مشابه هم در نیویورک، لس‌آنجلس، هوستون، شیکاگو، لندن، فرانکفورت، هامبورگ، کلن، رم، میلان، آمستردام و وین احداث شدند که امروز سرنوشت بیشتر آن‌ها با توجه به تحریم ایران‌ایر، در هاله ابهام است. حال‌ آنکه پیش از انقلاب، دفاتر هما در آمریکا و اروپا مرکز فعالیت‌های گسترده‌ این شرکت بود، اما با گذر زمان، تحریم‌ها، انزوای سیاسی و کاهش ارتباطات بین‌المللی، این دفاتر یکی پس از دیگری یا تعطیل شدند و یا دیگر آن شکوه گذشته را ندارند.