کوه دماوند، نماد باشکوه طبیعت و هویت ملی ایران، امروز درگیر بحرانی عمیق است؛ بحرانی که حاصل دههها سهلانگاری، مدیریت چندپاره، کوهخواری و بهرهبرداری بیرویه است.
از شکافتن قلب این کوه در مازندران بر اثر فعالیت معادن گرفتن تا دفن شدن دامنههای آن زیر انبوه زبالههای کوهنوردان و گردشگران و از دعوای نهادی بر سر مالکیت این میراث طبیعی تا نبود برنامه مدیریتی یکپارچه همگی موجب شدهاند مسیر ثبت جهانی دماوند و قله پنج هزار و ۶۰۹.۲ متری آن در یونسکو به مانعی پیچیده و پرحاشیه تبدیل شود.
علیرضا ایزدی، مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی و طبیعی ایران، بهصراحت میگوید که «دست ما برای تکمیل پرونده ثبت جهانی دماوند میلرزد». او تاکید میکند که کوه دماوند در غیاب «مدیریت واحد» و وضعیت بحرانی کنونی، در شرایطی نیست که بتوان آن را برای ثبت جهانی به یونسکو معرفی کرد.
در حالی که در ایران دوران پادشاهی رضاشاه و محمدرضاشاه پهلوی برای حفاظت از آثار طبیعی و باستانی الگوهای مدیریتی یکپارچه وجود داشت و در بسیاری از کشورهای جهان نیز چنین است، کوه دماوند امروز میان نهادهای مختلف از جمله وزارت میراث فرهنگی، سازمان محیط زیست، سازمان منابع طبیعی و وزارت صنعت، معدن، تجارت (صمت) دستبهدست میشود و نبود یک متولی مشخص این میراث طبیعی را به قربانی اختلافات نهادی تبدیل کرده و حفاظت از آن را از یک برنامه عملیاتی به سردادن شعارهای توخالی تنزل داده است.
ایزدی با اشاره به اینکه میزان تردد در کوههای آلپ بهمراتب بیشتر از دماوند است، اما وضعیت آنجا بسیار بهتر است و قابلمقایسه با ایران نیست، افزود: «رفتاری که با دماوند شده، مصداق بارز بهرهبرداری بدون برنامه است. معادن، طبیعتگردی و کوهنوردی بیضابطه و نبود آموزش، دماوند را به نقطه خطرناک رساندهاند.»
ضربه معادن به قلب دماوند
دماوند نه فقط از گردشگری غیرمسئولانه، بلکه از هجوم معادنکاوان نیز بهشدت آسیب دیده است. به گفته کوهنوردانی که برای صعود، دورتا دور دماوند را پیمودهاند، فعالیتهای معدنی در جبهههای مختلف این کوه، به شکل افقی پیشروی کرده و بخشهایی از کوه را شکافته است. بسیاری از این معادن هم بدون رعایت اصول بازسازی و ایجاد پوشش گیاهی پس از برداشت، منطقه را رها کردهاند و رد زخمهایشان بر پیکره کوه باقی مانده است. ساکنان استان مازندران طی ماههای اخیر نیز بارها با برگزاری تجمعهایی، به رشد چشمگیر تعداد معادن در دامنه دماوند اعتراض کردهاند.
ایزدی تاکید کرد: «برداشت معدنی یک اصولی دارد. مالکان معادن نباید فقط به برداشت فکر کنند. آنها موظفاند دیواره سبز ایجاد و تخریبها را ترمیم کنند. اما این کارها بهندرت انجام شده است.»
این معادن نهتنها ارتفاعات دماوند را تخریب میکنند، بلکه به گفته کارشناسان محیط زیست، موجب کاهش ارتفاع طبیعی کوه نیز شدهاند؛ پدیدهای که اگر در گزارشهای یونسکو ثبت شود، میتواند به معنای از دست رفتن شانس ثبت جهانی دماوند باشد.
زبالهها کوه را خفه کردهاند
دماوند سالانه میزبان هزاران کوهنورد و طبیعتگرد است که متاسفانه بسیاری از آنها بدون آموزشهای لازم و بدون تعهد به حفاظت از طبیعت، قدم به این منطقه میگذارند. فقط در سال گذشته، حدود ۱۰ تن زباله از دامنه و مسیرهای اصلی صعود دماوند جمعآوری شد. شاهرخ رامین، نماینده دماوند در مجلس، تایید کرده که وضعیت انباشت زباله به جایی رسیده است که حتی رئیس سازمان محیط زیست و وزیر ورزش نیز به آن اعتراض کردهاند.
رامین میگوید: «نمیشود هر روز به دماوند رفت و زباله جمع کرد. باید از مردم خواست زبالههایشان را با خود پایین بیاورند. رفتن به دماوند باید با آموزش قبلی و گواهینامه صعود انجام شود تا از ورود افراد نابلد جلوگیری شود.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نکته دردناک برای علاقهمندان به منابع طبیعی این است که علاوه بر زباله، فضولات انسانی نیز در ارتفاعات دماوند رها میشود و در مناطق یخزده رسوب میکند. کارشناسان هشدار دادهاند که این وضعیت به آلودگی خاک و منابع آب زیرزمینی دماوند منجر شده است و ظرفیت اکولوژیک این کوه را تهدید میکند.
کوهخواری حکومتی و پرونده جنجالی وقف دماوند
دماوند فقط قربانی معدنکاوی برخی افراد وابسته به حکومت یا زباله کوهنوردان نیست؛ بخشی عمدهای از مشکلات این کوه در ساختار حکمرانی جمهوری اسلامی ریشه دارد. بهطور مثال در مرداد ۱۳۹۹، ماجرای «وقف بخشی از قله دماوند» رسانهای شد؛ اقدامی که موجی از اعتراضها را برانگیخت. طبق گزارش همشهری، قله دماوند به ۱۱ پلاک ثبتی تقسیم شده و اداره اوقاف با اخذ رای از دیوان عالی کشور، برای یکی از این پلاکها، سند وقفی گرفته است.
سازمان منابع طبیعی ایران بارها اعلام کرده که جنگلها و مراتع مشمول وقف نمیشوند و وقف اراضی مرتعی و قلههای طبیعی فاقد وجاهت قانونی است، اما صدور این سند راه را برای مداخله نهادی دیگر در مدیریت دماوند باز کرد و چالشهای مالکیتی را هم به بحران اضافه کرد.
در حالی که قرار بود تمام پلاکهای ثبتی دماوند در اختیار سازمان منابع طبیعی باقی بماند، این اقدام اداره اوقاف یک پیام واضح داشت؛ اینکه حتی بلندترین قله ایران هم از دستاندازی و فساد مالی نهادهای حکومتی در امان نیست.
آغاز یک تصمیم؟
کوه دماوند سال ۱۳۸۷ بهعنوان نخستین میراث طبیعی ملی ایران ثبت شد و از آن زمان در فهرست انتظار ثبت در یونسکو قرار دارد. اما مسیر ثبت جهانی این کوه نهتنها پیش نرفته، بلکه اکنون با چالشهای بیشتری مواجه است. نبود مدیریت یکپارچه، حضور معادن فعال، گردشگری بیقاعده، زباله و پروندههای قضایی و وقفی، تصویری نگرانکننده از آینده دماوند ساختهاند.
کارشناسان حوزه میراث فرهنگی و محیط زیست تاکید دارند که ثبت جهانی دماوند بدون اصلاح ساختار مدیریتی آن، تقریبا غیرممکن است. ایزدی با صراحت هشدار داده است: «اگر مدیریت یکپارچهای برای دماوند ایجاد نشود، در زمان ارزیابی یونسکو با حاشیههایی فاقد توجیه روبرو خواهیم شد و پاسخی برای مردم نخواهیم داشت.»
دماوند فقط یک کوه فیزیکی نیست و در فرهنگ، شعر و تاریخ ایران جایگاهی ارزشی معنوی و نمادین دارد. از اشعار فردوسی تا نیما و از ادبیات کهن تا روایتهای معاصر، دماوند همواره نماد استواری، شکوه و تاریخ پرفرازونشیب ایران بوده، اما واقعیت امروز این است که این نماد اسطورهای زیر فشار معدنکاوی، زباله و وقف حکومتی در حال فروپاشی تدریجی است و اگر روند فعلی ادامه یابد، نهتنها فرصت ثبت جهانی دماوند در یونسکو برای همیشه از دست خواهد رفت، بلکه از میراثی که نسلهای گذشته آن را بهخوبی پاس داشتند، برای نسلهای آینده، چیزی جز تصویری مخدوش باقی نخواهد ماند.