سیاست دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، از جنگ تعرفههای گمرکی به میدانی تازه در عرصه انرژی منتقل شده است. ترامپ که در پی تثبیت سلطه اقتصادی کشورش است، دیگر به وضع تعرفههای گمرکی یا بستن قراردادهای تجاری بسنده نمیکند، بلکه بازار انرژی را همچون ابزاری راهبردی به کار میگیرد تا رقبایش را تحت فشار قرار دهد و متحدانش را در مسیری همسو با منافع آمریکا بکشاند.
هدف اصلی ترامپ این است که قدرتهای نوظهور مانند چین و ائتلافهایی چون بریکس و شانگهای، نتوانند به جایگاهی همسنگ اقتصاد آمریکا برسند. بازتاب این رویکرد را میتوان در اظهارات کریس رایت، وزیر انرژی آمریکا، هم مشاهده کرد که از اروپاییها خواست به جای تکیه بر گاز و نفت روسیه، نیازشان را از آمریکا تامین کنند.
چنین موضعی تنها در چارچوب تنبیه مسکو به دلیل ادامه جنگ اوکراین قابلتفسیر نیست و ابعادی فراتر دارد. این سخنان درست زمانی مطرح شدند که پهپادهای اوکراینی پالایشگاههای روسیه را هدف قرار دادند و نزدیک به ۲۰ درصد ظرفیت پالایشگاههای این کشور را از کار انداختند و این یعنی ترامپ نیز از این جنگ بهعنوان فرصتی برای تامین منافع ایالات متحده بهرهبرداری میکند.
از سوی دیگر، واشینگتن با لغو معافیتهای تحریمی بندر چابهار ایران، فشار بر این بندر را تشدید کرده است. هدف از این اقدام، اعمال فشار بر هند برای کاهش وابستگی به نفت روسیه و ایجاد سردرگمی در قدرتهای اقتصادی است که از این بندر سود میبرند.
ترامپ در دیدار اخیرش با رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، در استفاده مستقیم از سلاح انرژی تردید نکرد و لغو تحریمها و فروش جنگندههای افــ۳۵ به ترکیه را به توقف واردات نفت از روسیه ربط داد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با وجود تنشهای ناشی از انتقاد اردوغان از ناکامیهای ترامپ در توقف جنگها در غزه و اوکراین، آمریکا همچنان بر ملاحظات اقتصادی تمرکز دارد. واردات نفت از روسیه که زمانی ترکیه را به سومین خریدار بزرگ از این کشور تبدیل کرده بود و نیمی از گاز موردنیازش از آنجا تامین میشد، به میزان قابلتوجهی کاهش یافته است. ترکیه همچنین به سمت گاز مایع آمریکا گرایش پیدا کرده است و تلاش میکند پروژههای هستهای خود را با کمک واشینگتن از سر بگیرد. بهویژه پس از آنکه نیروگاه هستهای آققویو به دلیل مصادره دو میلیارد دلار از منابع روسیه مربوط به این پروژه، متوقف شد.
حل اختلاف نفتی میان بغداد و کردستان و از سرگیری صادرات نفت به ترکیه پس از وقفهای بیش از دو سال، هم تصادفی نیست. این امر نشان میدهد که واشینگتن همچنان کنترل جریانهای بازار انرژی را در دست دارد و آن را در مسیر منافع خود هدایت میکند.
هند نیز در این معادله جایگاهی ویژه دارد. این کشور بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت روسیه از راه دریا شناخته میشود و همین آن را به هدف فشارهای مستقیم واشینگتن تبدیل کرده است. آمریکا با وعده کاهش تعرفههای گمرکی بر صادرات هند، تلاش دارد دهلینو را به کاهش وابستگی به نفت روسیه ترغیب کند. در عین حال، چشمپوشی ایالات متحده از بازگشت هند به واردات نفت و پتروشیمی ایران در سال ۲۰۲۵ــ پس از وقفهای که از سال ۲۰۱۸ ادامه داشتــ نشان میدهد که واشینگتن بهدنبال استفاده از نفت ایران بهعنوان جایگزین تدریجی برای نفت روسیه است.
در همین راستا، اظهارات پیوش گویال، وزیر بازرگانی هند، که در آن بر تمایل کشورش برای افزایش خرید نفت و گاز از آمریکا تاکید کرد، میتواند نشانهای آشکار از فهم پیام آمریکاییها در دهلینو تلقی شود.
«حفاری کن، فقط حفاری!»
با آنکه جهان در مسیر گذار به انرژیهای پاک گام برمیدارد، ترامپ در سخنرانی خود در سازمان ملل، تغییرات اقلیمی را «بزرگترین فریب» توصیف کرد. او پس از بازگشت به کاخ سفید در سال ۲۰۲۴، بار دیگر شعار معروف خود «حفاری کن، فقط حفاری» را احیا کرد؛ شعاری که نشان میدهد نفت و گاز همچنان در مرکز ثقل راهبرد اقتصادی او قرار دارند. این نگاه، در واقع بخشی از چارچوب سیاست خارجی ترامپ در قبال کشورهایی چون لیبی، ایران، پاکستان و منطقه حساس آسیای میانه است.
در فرجام، رویکرد ترامپ در بازار انرژی را میتوان راهبردی دوپهلو دانست؛ او از یک سو با استفاده از تحریمها، فشار بر رقبای اصلی خود را افزایش میدهد و از سوی دیگر میکوشد همپیمانانش را به خرید انرژی از آمریکا وادارد؛ حتی اگر این امر به معنای پرداخت هزینه بیشتر باشد.
دیمتری پسکوف، سخنگوی کرملین، وضعیت را چنین خلاصه کرده است: «ترامپ تاجری است که میخواهد تمامی کشورهای جهان را به خرید نفت و گاز آمریکا وادارد.»
برگرفته از النهارالعربی