سوداگران همه ۲۰ هزار محوطه تاریخی ثبت ملی را تاراج کرده‌اند

آیا تفاهم‌نامه‌ میراث فرهنگی و فراجا می‌تواند ضامن حفاظت از آثار تاریخی باشند یا تنها رویکرد امنیتی را در این محوطه‌ها پررنگ‌تر می‌کنند؟

تصویری از تخریب محوطه تاریخی با حفاری‌های غیرمجاز‌ــ قدس‌آنلاین

حفاری‌های سوداگران گنج در محوطه‌های تاریخی و باستانی حالا به یکی از جدی‌ترین چالش‌های میراث فرهنگی ایران تبدیل شده است؛ پدیده‌ای که هر روز ابعاد تازه‌تری می‌یابد و عملا هیچ یک از محوطه‌های تاریخی را از آسیب مصون نگذاشته است. گزارش‌های میدانی و تایید کارشناسان هم نشان می‌دهد که تقریبا تمام محوطه‌های تاریخی ایران در معرض این حفاری‌های غیرمجاز قرار دارند.

در چنین شرایطی، یگان حفاظت میراث فرهنگی که مسئولیت اصلی پاسداری از این محوطه‌ها را بر عهده دارد، با کمبود شدید نیرو، محدودیت بودجه و نبود قوانین بازدارنده دست‌وپنجه نرم می‌کند که نتیجه آن روشن است: بسیاری از محوطه‌های باستانی عملا به حال خود رها شده‌اند و حفاران غیرمجاز بی‌هیچ نگرانی از پیگرد قانونی، به جان آن‌ها می‌افتند و حتی در فضای مجازی تبلیغ هم می‌کنند.

به‌تازگی، عبدالرضا مهاجری‌نژاد، از مدیران پیشین وزارت میراث فرهنگی و باستان‌شناس، در گفتگویی با خبرگزاری ایلنا اذعان کرد که از میان ۱۹ هزار و ۷۲۷ محوطه، تپه و گورستان تاریخی ثبت ملی‌ در ایران، هیچ‌کدام سالم نمانده و همه هدف هجوم سوداگران قرار گرفته‌اند. اینکه چرا چنین اتفاقی می‌افتد، در وهله نخست، نگاه‌ها را متوجه یگان حفاظت میراث فرهنگی می‌کند؛ یگانی که به تعبیر مهاجری‌نژاد، «بدون مطالعه» تشکیل شده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به گفته این باستان‌شناس، در دهه ۱۳۷۰، حدود سه هزار نفر به‌عنوان نیروی یگان حفاظت میراث فرهنگی جذب شدند، بی‌آنکه پیش‌تر آمار دقیقی از محوطه‌ها و بافت‌های تاریخی در دست باشد یا این نیروها آموزش‌های لازم را دیده باشند و حتی جایگاه سازمانی مشخصی داشته باشند.

او این وضعیت را «فاجعه» توصیف کرد و با اشاره به وعده معاون میراث فرهنگی برای افزودن هزار نیروی دیگر گفت: «پیش از انقلاب، تنها در هر استان حدود ۱۰ نیروی ژاندارمری حضور داشت و با همین ظرفیت اندک، هم چنین حجم گسترده‌ای از حفاری‌های غیرمجاز رخ نمی‌داد.»

او در ادامه تاکید کرد که وزارت میراث فرهنگی هیچ‌گاه از بنیان به‌صورت تخصصی شکل نگرفت و یکی از پیامدهای آن نیز این است که امروز سه هزار نیروی یگان حفاظت نه از نظر لجستیکی امکانات کافی دارند و نه بسیاری از آنان در جایگاه اولیه خود باقی مانده‌اند.

نکته قابل‌توجه اینکه یگان حفاظت میراث فرهنگی نه‌‌تنها کارآمدی لازم را نداشت، بلکه باعث تضعیف نقش انجمن‌ها و تشکل‌های مردمی نیز شد؛ گروه‌هایی که به گفته مهاجری‌نژاد «از بطن جامعه برآمده بودند و حساسیت بیشتری به میراث تاریخی داشتند، اما با گسترش نیروهای رسمی، عملا بی‌اثر شدند».

کارکرد یگان حفاظت میراث فرهنگی

یگان حفاظت میراث فرهنگی نهادی انتظامی‌ــ‌حفاظتی زیر نظر وزارت میراث فرهنگی است که وظیفه اصلی آن پاسداری از محوطه‌ها، بناها و آثار تاریخی در سراسر ایران است. این یگان با الگوبرداری از ساختار نیروهای انتظامی تشکیل شد و ماموریتش جلوگیری از حفاری‌های غیرمجاز، مقابله با قاچاق اشیای تاریخی و مراقبت از موزه‌ها و سایت‌های باستانی تعریف شد.

اعضای این یگان عمدتا نیروهای استخدامی با آموزش‌های محدود نظامی و انتظامی‌اند که به‌عنوان ضابط قضایی نیز شناخته می‌شوند. با این حال، به دلیل کمبود بودجه، فقدان آموزش‌های تخصصی مرتبط با میراث فرهنگی و نبود تجهیزات و امکانات کافی، عملکرد آن‌ها در عمل کمتر از سطح انتظار بود و همین امر باعث شد حفاری‌های غیرمجاز و تخریب آثار تاریخی روزبه‌روز گسترده‌تر شود.

برخلاف یگان حفاظت که ساختاری دولتی و متمرکز دارد، انجمن‌ها و تشکل‌های مردمی میراث فرهنگی در جوامع محلی ریشه دارند و اغلب با انگیزه‌های داوطلبانه و دلسوزانه شکل گرفته‌اند. این انجمن‌ها در دهه‌های گذشته در شناسایی محوطه‌های باستانی، اطلاع‌رسانی درباره آسیب‌ها و جلوگیری از حفاری‌های غیرمجاز نقشی اساسی ایفا می‌کردند.

حساسیت و پیوند مستقیم آن‌ها با جوامع محلی سبب می‌شود که بسیاری از آثار تاریخی پیش از آنکه تخریب شوند، موردتوجه قرار گیرند. اما با گسترش یگان حفاظت و جذب نیروهای رسمی، نقش این انجمن‌ها کمرنگ شد و بسیاری از آن‌ها عملا بی‌اثر شدند. در صورتی‌ که به گفته کارشناسان، نیروهای یگان حفاظت به دلیل نداشتن آموزش‌های تخصصی و محدودیت امکانات نتوانستند جای خالی این تشکل‌های مردمی را پر کنند و همین امر موجب شد که بسیاری از محوطه‌های تاریخی بدون پشتوانه واقعی رها شوند.

حالا در شرایطی که نیروهای یگان حفاظت میراث فرهنگی کارآیی لازم را ندادند و انجمن‌ها و فعالان محلی را نیز به عقب رانده‌ شده‌اند، وزارت میراث فرهنگی گام دیگر در جهت بی‌اثر کردن فعالیت‌های داوطلبانه و گسترش نگاه امنیتی در محوطه‌های تاریخی برداشته است.

تفاهم‌نامه وزارت میراث فرهنگی و نیروی انتظامی

روز چهارم مهر ۱۴۰۴، رضا صالحی، وزیر میراث فرهنگی و احمدرضا رادان، فرمانده نیروی انتظامی، تفاهم‌نامه‌ای امضا کردند که موضوع آن «حفاظت مشترک از آثار تاریخی» و «پشتیبانی کامل از یگان حفاظت میراث فرهنگی» بود. در جریان امضای این تفاهم‌نامه، وزیر میراث فرهنگی این همکاری را «الگویی از هم‌افزایی ملی» خواند و فرمانده فراجا نیز اعلام کرد که حفاظت از میراث فرهنگی تنها ماموریت یک نهاد نیست، بلکه وظیفه‌ای ملی است.

این تفاهم‌نامه در حالی به‌عنوان راهکاری تازه معرفی شد که آمارهای رسمی از رشد ۸۳۷ درصدی حفاری‌های غیرمجاز در سال ۱۴۰۳ خبر می‌دهند و این یعنی دستگاه‌های متولی در حفاظت از محوطه‌های تاریخی عملا ناتوان بوده‌اند. اینک پرسش اینجا است که آیا چنین تفاهم‌نامه‌هایی واقعا می‌توانند ضامن حفاظت از آثار تاریخی کشور باشد یا صرفا رویکرد‌ها و برخوردهای امنیتی در محوطه‌های باستانی را پررنگ‌تر می‌کنند و اصل مشکل، یعنی کمبود نیرو، ضعف بودجه و نبود قوانین بازدارنده، همچنان به حال خود باقی می‌ماند؟

تفاوت یگان حفاظت میراث فرهنگی با نیروی انتظامی

یگان حفاظت میراث فرهنگی گرچه زیرمجموعه‌ای از ساختار انتظامی محسوب می‌شود و ماموران آن ضابط قضایی شناخته می‌شوند، از نظر ماهیت و کارکرد تفاوت‌های مهمی با نیروی انتظامی دارند. ماموریت اصلی نیروی انتظامی حفظ نظم عمومی و امنیت اجتماعی است، در حالی‌که وظیفه یگان حفاظت به‌طور خاص پاسداری از آثار تاریخی، محوطه‌های باستانی و موزه‌ها است.

نیروهای انتظامی آموزش‌های عمومی پلیسی و نظامی می‌بینند، اما ماموران یگان حفاظت علاوه بر این آموزش‌ها باید با اصول اولیه حفاظت از میراث فرهنگی، شیوه‌های مقابله با حفاری‌های غیرمجاز، قاچاق اشیای عتیقه و مراقبت از بناهای تاریخی نیز آشنا باشند.

با وجود این تفاوت ماموریتی، یگان حفاظت نه از نظر امکانات و تجهیزات و نه از نظر آموزش‌های تخصصی قابل‌مقایسه با نیروی انتظامی نیست و به دلیل همین تفاوت‌ها است که فعالان میراث فرهنگی به تفاهم‌نامه وزارت میراث فرهنگی با نیروی انتظامی نگاه مثبتی ندارند و آن را کارآمد نمی‌دانند.

بر اساس داده‌های رسمی، تنها در سال ۱۴۰۳ بیش از دو هزار و ۵۰۰ حفار غیرمجاز در کشور دستگیر شده‌اند و از آن‌ها بیش از هزار دستگاه فلزیاب کشف شد. نمونه‌های متعددی هم از حفاری‌های غیرمجاز در محوطه‌های تاریخی ایران طی سال‌های اخیر گزارش شده است.

در استان همدان، تپه‌های باستانی اطراف هگمتانه بارها هدف هجوم حفاران قرار گرفته‌اند و بخش‌هایی از بافت تاریخی آن آسیب دیده است. در فارس، سوداگران گنج به محوطه‌های کمتر شناخته‌شده حوالی پاسارگاد و نقش رستم نفوذ کرده‌اند و گودال‌هایی کنده‌اند که هیچ‌گاه پر نشدند.

در خوزستان نیز بسیاری از تپه‌های باستانی شوش، به‌ویژه در مناطق حاشیه‌ای، از حفاری‌های غیرقانونی آسیب دیده‌اند. حتی مناطقی چون جیرفت در کرمان و تپه‌های باستانی لرستان هم از این آسیب‌ها در امان نمانده‌اند و قاچاقچیان اشیای تاریخی برای دسترسی به سفالینه‌ها و اشیای مفرغی، خاک محوطه‌های چند هزارساله را زیرورو کرده‌اند.

این نمونه‌ها تنها بخشی از واقعیتی گسترده‌ترند که آشکار می‌کنند تقریبا هیچ محوطه تاریخی در ایران از تیغ حفاری‌های غیرمجاز در امان نمانده است؛ وضعیتی حیرت‌انگیز که نشان می‌دهد حجم دست‌اندازی‌ها به محوطه‌های تاریخی از کنترل خارج شده و سوداگران گنج بی‌پروا در جستجوی اشیای عتیقه‌اند و وزارت میراث فرهنگی نیز برای محافظت از یادگارهای تاریخی راهکار موثری ندارد.

بیشتر از فرهنگ و هنر