آغاز پروژه ریلی ترکیه در نخجوان؛ کاهش نقش تاریخی ایران در اتصال شرق به غرب

از دست رفتن این موقعیت ترانزیتی، ضربه‌ای سنگین به آینده اقتصادی و سیاسی ایران خواهد بود

مراسم افتتاح پروژه خط راه‌آهن به نخجوان در استان قارص ترکیه-۲۳ اوت ۲۰۲۵-X.com/igdir_uni

دولت ترکیه روز شنبه اول شهریور اعلام کرد که عملیات احداث خط راه‌آهن از استان قارص به منطقه نخجوان را آغاز کرده است؛ اقدامی که در پی توافق صلح با میانجی‌گری آمریکا میان آذربایجان و ارمنستان صورت می‌گیرد.

این خط ریلی به طول ۲۲۴ کیلومتر، دروازه مرزی دیلوچو در ترکیه را به نخجوان و سپس به راه‌آهن قارص متصل خواهد کرد و ظرفیت جابه‌جایی سالانه ۵.۵ میلیون مسافر و ۱۵ میلیون تن بار را خواهد داشت. عبدالقدیر اورالوغلو، وزیر حمل‌ونقل ترکیه در مراسم کلنگ‌زنی اعلام کرد: «این گذرگاه همکاری اقتصادی میان ترکیه، آذربایجان و ارمنستان را تقویت و صلح منطقه‌ای را تحکیم خواهد کرد.»

اما در پس این پروژه، تحولی راهبردی نهفته است که می‌تواند به زیان مستقیم ایران تمام شود. خط آهن تازه، بخشی از «گذرگاه قفقاز جنوبی» و «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» است که با عبور از جنوب ارمنستان، نخجوان را به خاک اصلی آذربایجان متصل می‌کند. در عمل، این مسیر جایگزینی است برای دالان‌های ترانزیتی سنتی ایران، که تاکنون یکی از مهم‌ترین مسیرهای حمل‌ونقل و تجارت بین آسیای مرکزی، قفقاز و اروپا به شمار می‌رفت.

ایران همواره از موقعیت جغرافیایی خود به‌عنوان یک مزیت ژئوپلیتیکی یاد می‌کرد؛ مسیری کوتاه‌تر و ارزان‌تر برای اتصال چین، آسیای مرکزی و قفقاز به اروپا، اما با فعال شدن گذرگاه‌های جدید از مسیر نخجوان و سیونیک، این برتری به‌شدت تهدید می‌شود. در همین رابطه خبرگزاری مهر، رسانه وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی در ایران در گزارشی نوشت: «کریدور می‌تواند موازنه ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی را تغییر دهد.»

برآوردها نشان می‌دهد مسیرهای تازه می‌توانند زمان حمل‌ونقل آسیا-اروپا را تا دو هفته کاهش دهند و میلیاردها دلار سود به تجارت منطقه بی‌افزایند. این جذابیت برای ترکیه، آذربایجان و ارمنستان روشن است، اما برای ایران به معنای از دست دادن بخش بزرگی از درآمدهای ترانزیتی خواهد بود.

دست برتر ترکیه و میانجی‌گری آمریکا

تامین مالی ۲.۴ میلیارد یورویی این پروژه از سوی بانک‌های ژاپن، سوئد، اتریش و بانک توسعه اسلامی، نشان می‌دهد که ترکیه موفق شده حمایت مالی و سیاسی بین‌المللی گسترده‌ای به دست آورد. آمریکا نیز با کسب حق توسعه انحصاری این کریدور، جایگاه خود را در قفقاز جنوبی تثبیت کرده است؛ منطقه‌ای که ایران و روسیه آن را حیاط خلوت سنتی خود می‌دانستند. به همین دلیل، کارشناسان معتقدند این پروژه صرفا اقتصادی نیست، بلکه ابزار تازه‌ای برای افزایش نفوذ غرب در قفقاز جنوبی است.

اورالوغلو، وزیر حمل‌ونقل ترکیه همچنین تاکید کرد زمانی که بخش‌های این خط‌آهن در نخجوان، ارمنستان و سرزمین اصلی آذربایجان تکمیل شود، مسیر تجاری بین‌المللی از چین تا بریتانیا کارآمدتر خواهد شد.

جمهوری اسلامی بارها مدعی شده‌اند که هیچ تغییر مرزی و حضور نظامی خارجی در قفقاز را نمی‌پذیرد و رزمایش‌های ارتش و سپاه در شمال‌غرب ایران نیز چنین پیامی برای باکو و آنکارا داشت. اما با این حال، جمهوری اسلامی ایران عملا در معادلات جدید به حاشیه رانده شده است. همان‌طور که در سفر اخیر مسعود پزشکیان به ایروان گزارش شد، نگرانی اصلی ایران از این تحولات آن است که ارمنستان، تحت فشار توافق صلح و سرمایه‌گذاری‌های خارجی، به تدریج نقش ایران را در ترانزیت منطقه‌ای بی‌اهمیت کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

دگرگونی معادلات منطقه

جمهوری اسلامی طرح گذرگاه زنگزور را که در کاخ سفید، به «مسیر ترامپ» تغییر نام یافت، عامل تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه توصیف می‌کند، با این حال به نظر می‌رسد برای مقابله با آن، وحدت رویه‌ای در نهادهای قدرت وجود ندارد.

علی‌اکبر ولایتی، مشاور امور بین‌الملل علی خامنه‌ای، ادعا کرد که جمهوری اسلامی با یا بدون روسیه، مانع اجرای این طرح خواهد شد. این در حالی‌ است که فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، هفته پیش با آوردن یک نقشه ایران به نشست مطبوعاتی هفتگی خود، گفت: «جوری درباره این مسیر صحبت می‌کنند که انگار کل مرزهای ایران است. زنگزور فقط ۴۰ کیلومتر از مرز ما را تشکیل می‌دهد.»

اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، هم روز دوشنبه گفت که تهران از صلح جمهوری آذربایجان و ارمنستان حمایت می‌کند.

بر اساس توافق صلح اخیر میان ایروان و باکو، مسیرهای تازه‌ای برای اتصال دو کشور در نظر گرفته شده که می‌تواند مرزهای بسته را باز کند و روابط خصمانه دیرینه را به همکاری اقتصادی بدل سازد. اما به نظر می‌رسد همین روند برای جمهوری اسلامی ایران دو پیامد دارد که یکی، از دست رفتن نقش ترانزیتی و کاهش چشمگیر درآمدهای حوزه حمل‌ونقل است و مورد دوم هم به افزایش حضور غیرمستقیم ناتو و اسرائیل در منطقه از طریق همین پروژه‌های زیرساختی ربط خواهد داشت.

در شرایطی که ایران به‌دلیل تحریم‌های بین‌المللی و سیاست‌های پرهزینه در حوزه‌های هسته‌ای و موشکی با بحران‌های اقتصادی عمیق دست‌وپنجه نرم می‌کند، از دست دادن این موقعیت ژئوپلیتیکی یک ضربه مضاعف به آینده اقتصادی ایران خواهد بود. منتقدان بر این باورند که بدون تغییر بنیادین در سیاست خارجی و بازنگری در اولویت‌های منطقه‌ای یا تغییر نظام جمهوری اسلامی، ایران به‌تدریج جایگاه تاریخی خود در مسیرهای ترانزیتی جهان را واگذار خواهد کرد؛ جایگاهی که روزی می‌توانست ایران را به پل اصلی میان شرق و غرب بدل کند، اما اکنون در سایه رقابت ترکیه، آذربایجان و حمایت غرب، به سرعت در حال فروپاشی است.