جمهوری اسلامی و اسرائیل همواره در زمینه حملههای سایبری مقابل هم قرار گرفتهاند. اکنون با افزایش تنشها میان تهران و تلآویو، این رقابت میتواند وارد ابعادی خطرناک شود و زیرساختها و شبکههای تجاری را مختل کند.
در درگیریهای نظامی متعارف، حملات سایبری معمولا برای ایجاد ترس و سردرگمی میان مردم به کار گرفته میشود؛ اما حملات بزرگتر، مانند فلج کردن تاسیسات زیربنایی، اغلب نشانهای از وقوع یک عملیات نظامی بزرگ در آینده نزدیک است؛ مانند آنچه پیش از حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ رخ داد.
با توجه به کاهش روزافزون تواناییهای نظامی جمهوری اسلامی در میدان رویارویی مستقیم با اسرائیل، خطر انتقامگیری نامتقارن از سوی تهران روبهافزایش است. برخلاف پایگاههای نظامی یا سکویهای پرتاب که اهدافی مشخص و ثابتاند، شبکههای پیچیده سایبری جمهوری اسلامی بهسادگی قابل شناسایی و نابودی نیستند و این بازیگران سایه با وجود عقبنشینیهای نظامی و از دست دادن فرماندهان ارشد و شخصیتهای برجسته جمهوری اسلامی، همچنان فعال باقی ماندهاند.
با وجود برقراری آتشبس موقت میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، کارشناسان امنیت سایبری هشدار میدهند که ممکن است جنگی دیگر در پشت پرده در جریان باشد؛ جنگی که صدای انفجار آن شنیده نمیشود، اما توانایی ویران کردن زیرساختها ومختل کردن زندگی روزمره را دارد. در حالی که توجه همگان به سمت موشکها و پهپادها معطوف است، تهدیدهای سایبری بهعنوان خطری قریبالوقوع پدیدار میشوند؛ خطری که نهفقط اسرائیل، بلکه ایالات متحده و متحدانش را نیز هدف قرار میدهد.
چرا حمله سایبری جمهوری اسلامی تهدید بهشمار میآید؟
جمهوری اسلامی در حوزه جنگ سایبری، به ابزارها و تیمهایی مجهز است که بهطور مستقیم از سوی دولت حمایت و هدایت میشوند. این توانایی به تهران امکان میدهد تا زیرساختهای حیاتی همچون شبکههای برق، آب، ارتباطات و حملونقل را در کشورهای موردنظر هدف قرار دهد. آنچه این تهدید را از سلاحهای متعارف خطرناکتر میکند، دشواری در شناسایی منبع حمله، سهولت اجرا با هزینهای اندک نسبت به رویارویی نظامی و همچنین قدرت آن در ایجاد خساراتی ماندگار و بلندمدت است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در سال ۲۰۱۲، یکی از بزرگترین بانکهای آمریکا هدف حملهای سایبری قرار گرفت. این اقدام فعالیتهای مالی میلیونها نفر را مختل کرد. هرچند بهطور رسمی نامی از عامل حمله برده نشد، اما همه نگاهها به سمت جمهوری اسلامی معطوف شد. در سالهای بعد نیز چندین شرکت فعال در حوزه نفت و انرژی در آمریکا از سوی هکرهای وابسته به جمهوری اسلامی هدف قرار گرفتند؛ واقعیتهایی که نشان میدهد تهران از تبدیل فضای مجازی به میدان جنگ، هیچ ابایی ندارد.
تشدید تنش
پس از وقوع حملات اخیر اسرائیل به تاسیسات نظامی و هستهای ایران، شرکت امنیت سایبری رادویر (Radware) از افزایش ۷۰۰ درصدی حملات سایبری جمهوری اسلامی به اسرائیل خبر داد. البته این تهدید به قلمرو اسرائيل محدود نمیشود؛ زیرا با توجه به دخالت پررنگ ایالات متحده در درگیری اخیر میان تهران و تلآویو، ممکن است جمهوری اسلامی در واکنش به حملات ویرانگر ایالات متحده به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی، درصدد هدف قرار دادن زیرساختهای آمریکا برآید.
در همین راستا، سازمان امنیت سایبری و زیرساختهای حیاتی ایالات متحده (CISA) همراه با پلیس فدرال (FBI) در بیانیهای مشترک هشدار دادند که جمهوری اسلامی احتمالا در آینده نزدیک بخشهای حساسی چون انرژی، آب و بهداشت را هدف قرار خواهد داد. البته جمهوری اسلامی سابقهای طولانی در استفاده از بدافزارهای پیشرفته دارد؛ یکی از معروفترین آنها ویروس «شمعون» است که قادر به تخریب کامل سامانههای کامپیوتری در مراکز دولتی و خصوصی است. علاوه بر آن، رژیم ایران ابزارهای سایبری خطرناک دیگری در اختیار دارد که میتوانند سیستمهای کامپیوتری را بهطور کامل از کار بیندازند.
جنگ اطلاعاتی
علاوه بر حملات تخریبی، جمهوری اسلامی در حوزه «جنگ اطلاعات» نیز سرمایهگذاری کرده است. تهران با هدف ایجاد بیثباتی در قلمرو طرف مقابل، از شبکههای اجتماعی برای انتشار اخبار جعلی و راهاندازی کارزارهای فریبکارانه استفاده میکند.
در پی آخرین حملات اسرائیل، کاربران اسرائیلی پیامکهایی دریافت کردند که در آنها از حملات قریبالوقوع یا کمبود سوخت هشدار داده شده بود؛ پیامهایی ساختگی با هدف ایجاد آشوب، بیاعتمادی و وحشت. چنین تاکتیکهایی، گرچه ساده بهنظر میرسند، میتوانند اعتماد مردم به حکومت را متزلزل کنند و نظم اجتماعی را برهم زنند.
آیا آمریکا توان مقابله با حملات سایبری جمهوری اسلامی را دارد؟
با وجود اینکه ایالات متحده یکی از پیشرفتهترین سامانههای دفاع سایبری جهان را در اختیار دارد، زیرساختهای دیجیتال این کشور همچنان در معرض آسیب قرار دارند. بسیاری از سامانههای انرژی و آب را شرکتهای خصوصی اداره میکنند که ظرفیت امنیتی محدودی دارند و به همین دلیل، هدفی آسان برای حملات محسوب میشوند. همچنین وابستگی روزافزون به اینترنت اشیا (IoT) در آمریکا، دریچههایی جدید برای نفوذ به شبکههای خدمات عمومی فراهم کرده است.
کارشناسان هشدار میدهند که جمهوری اسلامی ممکن است از «گروههای هکری سایه» استفاده کند؛ گروههایی غیررسمی که در ظاهر ارتباطی با دولت ندارند، اما در عمل اهداف جمهوری اسلامی را پیاده میکنند. این امر امکان انکار مسئولیت را برای رژیم ایران فراهم میکند. همکاری احتمالی میان جمهوری اسلامی و هکرهایی از روسیه یا کره شمالی هم میتواند میزان تهدید را دوچندان کند.
در دنیایی که جنگ سایبری به بخشی جداییناپذیر از درگیریهای مدرن تبدیل شده، تقویت زیرساختهای دفاع سایبری، وضع استانداردهای امنیتی سختگیرانه برای بخشهای حیاتی و افزایش همکاری میان بخشهای دولتی و خصوصی، میتوانند بخشی از اقدامهای پیشگیرانه باشند.
نقش افراد و شرکتها را در ایمنسازی خودشان هم نباید دستکم گرفت: بهروزرسانی نرمافزارها، استفاده از رمزهای عبور قدرتمند و فعالسازی احراز هویت دومرحلهای، همگی از ابزارهای موثر دفاعی به شمار میروند؛ بهویژه اینکه در جنگ سایبری، نفوذ به یک رایانه میتواند دروازه ورود به سراسر یک شبکه باشد.
در فرجام، باید خاطرنشان کرد که تهدید سایبری جمهوری اسلامی یک احتمال نظری نیست، بلکه خطری واقعی و قریبالوقوع است که شاید پیامدهای آن از تهدید موشکهای متعارف هم خطرناکتر باشد. پرسشی که اکنون مطرح میشود، این نیست که آیا جمهوری اسلامی، آمریکا را هدف حملات سایبری قرار خواهد داد یا خیر، بلکه این است که این حمله چه زمانی اتفاق خواهد افتاد و آیا آمریکا تا آن زمان آماده مقابله خواهد بود؟