شاید اکنون میان ابرهای سیاه برخاسته از اصابت بمبها در تهران دیدنش دشوار باشد، اما تا همین اواخر، شرایط به نفع ایران پیش میرفت.
کارل ویک در مقالهای در نشریه تایم مینویسد در عراق، آمریکا صدام حسین را سرنگون کرد و سپس، این کشور را ترک کرد؛ دشمن اصلی و خطرناک ایران حالا به کشوری تابع تبدیل شده بود، حتی پیش از آنکه شبهنظامیان تحت حمایت تهران بغداد را از داعش نجات دهند و آنجا بمانند. نیروهایی که جمهوری اسلامی به سوریه فرستاد، همزمان با نجات رژیم اسد، مسیر انتقال سلاح به حزبالله را نیز گشودند. حزبالله لبنان نیز نگین انگشتر «محور مقاومت» جمهوری اسلامی بود.
بهمدت بیش از ۸۰ سال، مخالفت با اسرائیل خاورمیانه را تعریف میکرد. برای جمهوری اسلامی هنوز هم اینگونه است. حذف کشور یهود از «سرزمینهای اسلامی» بخشی از ایدئولوژی انقلاب ۱۳۵۷ است که جمهوری اسلامی ایران را در نقش بعید رهبری جهان اسلام قرار میدهد. آمریکا «شیطان بزرگ» است، اما برای گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در بغداد، لبنان و یمن، اسرائیل هدف اصلی است. بنابراین در آستانه ۷ اکتبر ۲۰۲۳، رهبران حماس تصور میکردند که پس از حمله و نفوذ به مرزهای اسرائیل، مدت زیادی تنها نمیمانند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اما محور مقاومت تقریبا هیچ مقاومتی نکرد. حزبالله روزانه فقط چند موشک به سمت اسرائیل شلیک کرد، حتی زمانی که اسرائیل آسیبپذیرتر از همیشه بود. رهبران جمهوری اسلامی صحنه نبرد را بررسی کرده بودند و با دیدن دشمنی که نه فقط با تسلیحات و اطلاعات آمریکایی بلکه با زرادخانه هستهای پشتیبانی میشد، به یاد آوردند که چرا خودشان هم در پی ساخت چنین سلاحی بودند: بقا. بهقول آیتالله خمینی، بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، «حفظ نظام از اوجب واجبات است». همبستگی با فلسطینیها ارزشمند بود، اما منافع ملی نیز وجود داشت.
مشکل جمهوری اسلامی ایران و آرمان فلسطینیها این است که بقیه خاورمیانه پیشتر به این نتیجه رسیده بودند. در حالی که جمهوری اسلامی در دو دهه اخیر، به اسم فلسطینیها و مقاومت، نفوذ نظامیاش را گسترش میداد، کشورهای ثروتمند منطقه در حال نزدیکتر شدن به اسرائیل بودند.
واقعیت این است که بیشتر جهان عرب به نحوی با اسرائیل کنار آمدهاند. مصر و اردن، که با اسرائیل هممرزند، پس از درگیریها و شکستهای نظامی متعدد، با این کشور صلح کردند.
کشورهای منطقه مشتاق بهرهگیری از فناوریهای اسرائیل بودند و امارات متحده عربی نخستین کشوری بود که در چارچوب «پیمان ابراهیم» روابطش با اسرائیل را رسمی و عادیسازی کرد. سه کشور عربی دیگر نیز این مسیر را پیمودند و عربستان سعودی بارها اعلام کرده است که در صورت حل مسئله غزه، آنها هم در این مسیر حرکت خواهند کرد.
اما جنگ در غزه همچنان ادامه داردــ جنگی که اسرائیل انتظارش را نداشت و طرحی برای پیروزی در آن ندارد، زیرا صرفا یک درگیری نظامی نیست. مسئله فلسطین و مالکیت بر همان سرزمینی که یهودیان اسرائیلی آن را خانه خود میدانند پس از توقف گلولهباران نیز باقی خواهد ماند.
در مقابل، اسرائیل سالها برای جنگ با جمهوری اسلامی برنامهریزی کرده بود؛ حملاتی که با تاکتیکهای فریب، قطع سر فرماندهی و ضربات دقیق به سایتهای موشکی آغاز شد و ظرف فقط یک ماه در سپتامبر گذشته، حزبالله لبنان را بهشدت تضعیف کرد، ترس از ۱۰۰ هزار موشک این گروه را از بین برد و جمهوری اسلامی را در برابر حمله اسرائیل که از ۱۳ ژوئن آغاز شد، بیدفاع گذاشت.
در همان روز، چوپانی ویدیویی از عبور یک هواپیمای سیـ۱۳۰ اسرائیلی از آسمان سوریه را منتشر کرد. خانواده اسد که بدون کمک حزبالله ناتوان از حفظ دمشق بودند، چند ماه پیش از این کشور گریخته بودند. جمهوری اسلامی نیز هواپیمایی فرستاد تا فرماندهان نظامیاش را به تهران بازگرداند. اکنون، در تهران این پرسش مطرح است: اسرائیل پیروزی را چگونه تعریف خواهد کرد؟ تغییر رژیم در عراق نتیجهای مطلوب نداشت؛ و نابودی کامل تاسیسات هستهای ایران بدون حملات هوایی آمریکا بعید به نظر میرسد.
تصمیم با دونالد ترامپ است، تصمیمی که ممکن است منطقه را به شکلی پیشبینیناپذیر تغییر دهد. اما رئيسجمهوری آمریکا با عبور از مسئله فلسطین و نزدیک شدن به اسرائیل و کشورهای منطقه، خطوط واقعیت جدید و معاملهگرانهتر را از پیش ترسیم کرده است.