آیا آمریکا و اسرائیل می‌توانند برنامه هسته‌ای ایران را نابود کنند؟

در حالی که پنتاگون و ارتش اسرائیل در حال شبیه‌سازی سناریوهای حمله‌اند، جمهوری اسلامی فرصت‌های دیپلماتیکش را یکی پس از دیگری از دست می‌دهد

با وجود اقدام‌های اخیر دولت ترامپ در مسیر دیپلماسی، چشم‌انداز دستیابی به توافق هسته‌ای با جمهوری اسلامی ایران رو به افول است. جیمز استاوریدیس در تحلیلی که در بلومبرگ منتشر شده است، چارچوب‌های عملیات نظامی احتمالی علیه زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را ترسیم کرده و نگاهی داشته است به آنچه در صورت شکست مذاکرات، ممکن است رخ دهد.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، حتی در خوش‌بینانه‌ترین اظهارنظرهایش نیز به‌وضوح اعلام کرده است که آمریکا هیچ شکلی از غنی‌سازی اورانیوم در ایران را تحمل نخواهد کرد، موضعی که دستیارانش نیز در موقعیت‌های مختلف تکرار کرده‌اند.

اصرار تهران بر اینکه برنامه غنی‌سازی‌اش صرفا برای مصارف غیرنظامی است، آمریکا یا اسرائیل را قانع نکرده است.

در همین حال، نشانه‌های بی‌صبری فزاینده اسرائیل مشهود است. پس از سال‌ها درگیری پراکنده، اسرائیل با تضعیف سامانه‌های پدافند هوایی ایران، خود را برای امکان اقدام پیش‌دستانه آماده می‌کند. ترامپ در حالی که تلاش می‌کند از مسیری صلح‌آمیز به توافق برسد، از اسرائیل خواسته است خویشتن‌داری نشان دهد. با این حال، اگر دیپلماسی شکست بخورد، گزینه اقدام نظامی مشترک آمریکا و اسرائیل روی میز است.

در پشت پرده، به نظر می‌رسد برنامه‌ریزی‌ها شتاب گرفته‌اند. پنتاگون، سنتکام، و ارتش اسرائیل سال‌ها است که طرح‌های اضطراری به‌روزشده‌ را حفظ کرده‌اند، اما اکنون سرعت تحولات تغییر کرده است. چند ماه پیش، جنگنده‌های اسرائیلی در عملیات «راه‌های متعدد» تاسیسات موشک‌‌سازی جمهوری اسلامی در سوریه را هدف قرار دادند، اقدامی که نشان‌دهنده تداوم نفوذ اسرائیل و تغییر تاکتیک‌هایش است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

استاوریدیس می‌نویسد حمله مشترک با عملیات سایبری آغاز خواهد شد، که با هدف برهم زدن شبکه نظامی تهران پیش از شلیک نخستین موشک است. اسرائیلی‌ها احتمالا از این توانایی برخوردارند، که در عمل به‌معنای استقرار سایبری نیروها در جبهه است.

او در ادامه می‌افزاید هم‌زمان، موجی از موشک‌های کروز و پهپادهای آمریکایی و اسرائیلی سامانه‌های پدافند هوایی ایران را هدف قرار خواهند داد، که سامانه‌های روسی اس-۳۰۰ و اس-۲۰۰ و همچنین سامانه‌های بومی مانند باور ۳۷۳ و ۱۵ خرداد را شامل می‌شود. نیروهای ویژه نیز به‌ احتمال زیاد نقش خواهند داشت. یگان‌های نخبه‌ای مانند واحد شالداگ ارتش اسرائیل می‌توانند برای جمع‌آوری اطلاعات یا هدایت حملات دقیق مستقر شوند. این نیروها با پشتیبانی دریایی در موقعیتی قرار می‌گیرند که از طریق بالگرد به خاک ایران نفوذ کنند.

توان نظامی آمریکا بیش از همه در آسمان نمود خواهد داشت. موج‌هایی از موشک‌های تاماهاوک که از ناوشکن‌ها و رزم‌ناوها شلیک می‌شوند، رادارها و سامانه‌های فرماندهی ایران را از کار خواهند انداخت. زیردریایی‌ها نیز می‌توانند این حملات را تکمیل کنند، هرچند با ظرفیت کمتر. پهپادها نیز پیش از آنکه جنگنده‌های ایرانی از زمین بلند شوند، آن‌ها را هدف قرار می‌دهند‌ــ بسیاری از این هواپیماها متعلق به دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ و فرسوده‌اند و از آن‌ها نگهداری مناسبی نمی‌شود.

اسکادران‌های مشترک جنگنده‌های اف-۳۵ آسمان را در اختیار خواهند گرفت و از پایگاه‌های آمریکا در قطر و امارات متحده عربی یا از عرشه ناوهای هواپیمابر به پرواز درمی‌آیند.

استاوریدیس می‌نویسد بهتر است دست‌کم دو ناو هواپیمابر، هر یک با ۸۰ هواپیمای جنگی، در عملیات مشارکت داشته باشند. جنگنده‌های اف-۱۶ و اف-۱۸ اسرائیلی نیز حملات تکمیلی را انجام می‌دهند تا کنترل کامل حریم هوایی تضمین شود.

ضربه‌ اصلی را بمب‌افکن‌های بی‌-‌۲ اسپریت خواهد زد، که بمب‌های سنگرشکن تقریبا ۱۴ تنی را حمل می‌کنند و تاسیسات هسته‌ای زیرزمینی نظیر نطنز و فردو را هدف می‌گیرند. به عقیده تحلیلگران، حتی با وجود پدافندهای مستحکم، برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی دست‌کم به مدت یک سال عقب خواهد افتاد.

نویسنده مقاله می‌افزاید با این حال، برگ برنده جمهوری اسلامی در ناشناخته‌ها است. ایران کشوری پهناور است و این ماموریت واقعا چالش‌برانگیز خواهد بود. سایت‌هایی که هنوز کشف نشده‌اند یا تاسیسات مخفی ممکن است از این حمله در امان بمانند‌ــ و تهدید همچنان پابرجا باشد.

از سویی، واکنش جمهوری اسلامی پیش‌بینی‌ناپذیر خواهد بود. جمهوری اسلامی ممکن است موشک‌های بالستیک به سوی اسرائیل شلیک کند، از بقایای زرادخانه حزب‌الله بهره ببرد، یا منافع آمریکا و اسرائیل در خارج از منطقه را با بمب‌گذاری یا حملات سایبری هدف قرار دهد. بسته شدن تنگه هرمز‌ــ که یک‌سوم نفت جهان از آن عبور می‌کند‌ــ می‌تواند بازار انرژی جهان را فلج کند و به جنگی منطقه‌ای دامن بزند.

در حالی که پنتاگون و ارتش اسرائیل در حال شبیه‌سازی سناریوهای حمله‌اند، جمهوری اسلامی فرصت‌های دیپلماتیکش را یکی پس از دیگری از دست می‌دهد. نیروهای نیابتی‌ــ حماس، حزب‌الله، و حوثی‌ها‌ــ یا تضعیف یا از کنترل تهران خارج شده‌اند.

استاوریدیس در پایان می‌نویسد: «اگر تهران این فرصت مذاکره با آمریکا را از دست بدهد، به‌سوی پایانی واقعا تاریک پیش خواهد رفت.»

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه