نظریهای جدید این ایده را طرح میکند که گیتی ممکن است برخلاف آنچه عموما تصور میشود، نه با مهبانگ، بلکه از فروپاشی یک سیاهچاله عظیم آغاز شده باشد.
این طور به نظر میرسد که مشاهدات کنونی ما از گیتی از نظریههای مهبانگ و «تورم کیهانی» پشتیبانی میکنند؛ این نظریهها میگویند که گیتی اولیه از یک لحظه تکینگی در فضا و زمان پدیدار شد و به لحاظ ابعادی بهسرعت بزرگ شد. با این حال، این نظریهها بسیاری از پرسشهای بنیادی را بیپاسخ باقی میگذارند.
نخست اینکه در مدل مهبانگ، گیتی با یک تکینگی آغاز میشود؛ نقطهای با چگالی بینهایت که در آن، قوانین فیزیک فرو میپاشند؛ آنچه این موضوع را که پیش از آغاز چه چیزی وجود داشت، دشوار میکند. دوم اینکه گفته میشود پس از انفجار، گیتی دچار انبساط شتابدار شد که نیروهایی تاکنون ناشناخته با ویژگیهایی شگفتانگیز باعث آن شدند.
به عبارت دیگر، این مدل کیهانشناسی خاستگاه گیتی را با معرفی نیروها و عوامل جدیدی که هرگز مستقیم مشاهده نشدهاند، توضیح میدهد، در حالی که همچنان توضیح نمیدهد همهچیز از کجا آمده است.
نظریه جدید که بهتازگی در مجله «فیزیکال ریویو دی» (Physical Review D) شرح داده شد، به جای آنکه مسیر آغاز همهچیز را به عقب [تا مهبانگ] دنبال کند، این را بررسی میکند که وقتی توده متراکم ماده در گیتی اولیه در اثر گرانش فرو میریزد، چه اتفاقی رخ میدهد.
این فرایند مشابه چیزی است که هنگام رمبش ستارگان و تبدیل آنها به سیاهچاله رخ میدهد، اما آنچه دقیقا درون این اجرام کیهانی متراکم قرار دارد، همچنان یک راز باقی مانده است.
نظریههای کنونی بیان میکنند که تحت شرایط معمول، رمبش مادهای با چگالی بسیار بالا بهطور اجتنابناپذیری به یک تکینگی منتهی میشود.
اما اینکه قوانین مکانیک کوانتومیــ که رفتار ذرات بسیار ریز را تعیین میکنندــ دقیقا چگونه در مقیاسهای بسیار کوچک یک تکینگی اعمال میشوند، نامشخص است.
نظریه جدید پیشنهاد میدهد که یک رمبش گرانشی لزوما نباید به یک تکینگی ختم شود. این نظریه از معادلات ریاضی استفاده میکند تا نشان دهد که یک ابر رُمبنده از ماده میتواند بسیار متراکم شود و سپس «جهش» کند و به مرحلهای جدید از انبساط به سوی بیرون بازگردد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
انریکه گازتاناگا، نویسنده این مقاله، در «کانورسیشن» (Conversation) مینویسد: «این جهش نهتنها ممکن است، بلکه تحت شرایط مناسب، اجتنابناپذیر است.»
«پیامد کیهانشناختی این رویکرد جدید، درک نوینی از خاستگاه گیتی است که از رُمبش و سپس جهش یک توزیع ماده با تقارن کروی پدیدار میشود.»
این نظریه، چارچوب نسبیت عام راــ که بر اجرام کیهانی در مقیاس بزرگ مانند ستارگان و کهکشانها اعمال میشودــ با اصول مکانیک کوانتومی که رفتار اتمها و ذرات ریز را تعیین میکنند، ترکیب میکند.
نکته مهم این است که این نظریه وضعیت آغازین گیتی را بدون آنکه وجود نیروهای مرموز را مطرح کند، توضیح میدهد.
پژوهشگران میگویند نظریه جدید آزمونپذیر هم هست، چرا که پیشبینی میکند گیتی تخت نیست، بلکه همانند سطح زمین، اندکی خمیده است.
اگر مشاهدات آینده بتوانند تایید کنند که شکل گیتی واقعا خمیدگی اندکی دارد، این میتواند نشان دهد که همهچیز از یک جهش آغاز شده است [و نه مبهانگ].
پژوهشگران مینویسند: «مدرک قاطع ما برای سناریو جهشی (bouncing) وجود یک خمیدگی فضایی کوچک است.»
دانشمندان امیدوارند که توسعه بیشتر این نظریه بتواند رازهای کنونی کیهانی از جمله خاستگاه سیاهچالههای غولپیکر، ماهیت ماده تاریک و عواملی را که بر تکامل کهکشانها تاثیر میگذارند، آشکارتر کند.
دکتر گازتاناگا مینویسد: «گیتی سیاهچالهای درباره جایگاه ما در کیهان هم دیدگاه تازهای ارائه میدهد. در این چارچوب، تمام گیتی مشاهدهپذیر ما داخل یک سیاهچاله قرار دارد که درون یک گیتی «مادر» بزرگتر شکل گرفته است.»
© The Independent