به نظر میرسد فضای دور نخست مذاکرات هستهای بین جمهوری اسلامی و آمریکا در کمال تعجب مثبت بوده استــ دستکم برای طرفهای شرکتکننده، نه سایر طرفهای علاقهمند.
لازار برمن در مقالهای در تایمز اسرائیل مینویسد واکنشها به مذاکرات اولیه نشان میدهد که هر دو طرف بهدنبال رسیدن به توافقاند، تحولی که میتواند چالشهای مهمی برای اسرائیل به همراه داشته باشد.
لحنی تازه
تمایل جمهوری اسلامی به گفتوگو تغییری چشمگیر نسبت به لحن اخیر رژیم دارد.
ماه گذشته، مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری، وعده داد که با مذاکرهکنندگان آمریکایی صحبت نخواهد کرد و گفت: «قابل قبول نیست که دستور بدهند و تهدید کنند. من نمیآیم مذاکره کنم. هر غلطی دلتان میخواهد بکنید.»
رهبر جمهوری اسلامی نیز در سخنرانی در جمع دانشجویان گفته بود پیشنهاد ترامپ برای مذاکره «یک فریب» است.
اما تنها چند هفته بعد، لحن مقامهای جمهوری اسلامی تغییر کرد. بسیاری از کارشناسان از اعلام آمادگی جمهوری اسلامی برای مذاکره تعجب نکردهاند.
اوری گلدبرگ، کارشناس اسرائیلی در امور ایران و تشیع، گفت: «جمهوری اسلامی احساس میکند میتواند در هر شرایطی با آمریکا مذاکره کند و امتیاز بگیرد.»
کلسی دوِنپورت، مدیر سیاستهای منع گسترش در انجمن کنترل تسلیحات درباره ایران گفت: «ایران از پیامدهای شکست مذاکرات و همچنین عواقب هرگونه حرکت بهسوی تسلیحاتی کردن برنامه هستهایاش آگاه است.»
ترامپ نیز تلاش کرده که جمهوری اسلامی را از بهای شکست مذاکرات آگاه کند، و هفته گذشته، ضمن اعلام خبر غیرمنتظره مذاکرات با ایران، همزمان هشدار تندی نیز داد که اگر مذاکرات موفقآمیز نباشد، «ایران با خطر بزرگی مواجه خواهد شد».
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برخی ناظران ارتباط مستقیمی بین تهدیدها و تحریمهای دولت ترامپ و حضور جمهوری اسلامی پای میز مذاکره میبینند. بِهنام بن طالبلو، عضو ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها، گفت: «جمهوری اسلامی ایران فقط به فشار واکنش نشان میدهد، آن هم فشار شدید یا مداوم.»
او در ادامه افزود: «این بازگشت ترامپ به صحنه بود که همراه با ضعف روزافزون وضعیت داخلی و فروپاشی بخش زیادی از شبکه نیابتی در منطقه، جمهوری اسلامی را مجبور به عقبنشینی کرده است.»
با این حال، تمایل جمهوری اسلامی به مذاکره بهمعنای عجله برای رسیدن به توافق نیست. جمهوری اسلامی در دوران بایدن نیز مذاکرات را کش میداد، در حالی که همزمان غنیسازی و دیگر عناصر کلیدی برنامه هستهایاش را پیش میبرد.
از سوی دیگر، ترامپ میخواهد خیلی سریع به توافق برسد. او برای مذاکرات ضربالاجل دوماهه تعیین کرده و گفته است «خیلی زود درباره ایران تصمیم خواهد گرفت».
برمن معتقد است احتمال رسیدن به یک توافق جامع در آینده نزدیک تقریبا صفر است. از زمان ارسال نامه باراک اوباما، رئیسجمهوری وقت آمریکا، به خامنهای در سال ۲۰۰۹ تا نهایی شدن توافق برجام، شش سال طول کشید.
ترامپ وعده توافقی را داده است که نسبت به برجام محدودیتهای بسیار بیشتری بر برنامه هستهای ایران اعمال کند. راضی کردن جمهوری اسلامی به پذیرش توافقی سختگیرانهتر اکنون دشوارتر از ۱۰ سال پیش است. تهران اکنون اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنیسازی میکند، که فقط یک گام با سطح تسلیحاتی فاصله دارد، و از سانتریفیوژهایی بسیار پیشرفتهتر و پرشمارتر استفاده میکند.
به عقیده نویسنده مقاله، سناریوی محتملتر دستیابی به توافقی موقت و محدود است که برخی عناصر برنامه هستهای را منجمد کند، از حمله نظامی آمریکا جلوگیری کند و تخفیف تحریمی محدودی ارائه دهد.
چنین توافقی به ترامپ امکان میدهد که آن را یک پیروزی سریع معرفی کند، در حالی که به جمهوری اسلامی اجازه میدهد مرحله بعدی مذاکرات را تا جای ممکن به تاخیر بیندازد.
پنجرههای در حال بسته شدن
مذاکرات را نمیتوان تا ابد ادامه داد. چندین «زمانسنج» مرتبط با برنامه هستهای جمهوری اسلامی وجود دارد که فشار را بر ترامپ برای دستیابی به توافق یا اقدامهای تهاجمیتر افزایش میدهد.
ارزیابی اطلاعاتی اخیر آمریکا نشان داده است که دانشمندان ایرانی در جستوجوی راههای میانبرند که به آنها امکان دهد در صورت تصمیم رهبران جمهوری اسلامی، ظرف چند ماه یک سلاح ابتدایی بسازند.
جمهوری اسلامی همچنین در حال ساخت یک تاسیسات زیرزمینی جدید برای مونتاژ سانتریفیوژ در نطنز است.
از سوی دیگر، اثر حملات سال گذشته اسرائیل به سامانههای پدافند هوایی ایران دائمی نخواهد بود و فقط مسئله زمان مطرح است تا آن سامانهها بازسازی و تجهیزات جدید از روسها دریافت شود.
و در نهایت، «مکانیسم ماشه» سازمان ملل برای بازگشت خودکار تحریمها علیه ایران در ماه اکتبر منقضی میشود.
دوراهی اسرائیل
مذاکرات بین واشینگتن و تهران نخستوزیر اسرائیل را در موقعیت دشواری قرار داده است.
او که نمیتواند با مذاکراتی که ترامپ بهوضوح از آن حمایت میکند مخالفت کند، در عوض خواستار توافقی به سبک لیبی شده است.
در چشمانداز نتانیاهو، بازرسان باید وارد عمل شوند، تاسیسات را منفجر کنند، و تمام تجهیزات را برچینند.
اما چنین چیزی در دستور کار نیست. استیو ویتکاف در مصاحبه با فاکس نیوز اشاره کرد که هدف آمریکا محدود کردن غنیسازی اورانیوم ایران است، نه برچیدن کامل برنامه هستهای این کشور.
علاوه بر این، موافقت جمهوری اسلامی با برگزاری دور دوم مذاکرات نشانهای قابل اعتماد است که ویتکاف در مذاکرات شنبه گذشته، برای برچیدن کامل برنامه هستهای ایران فشار نیاورده است.
ترامپ نیز بارها گفته است ایران «نباید به سلاح هستهای دست پیدا کند»، نه اینکه لازم باشد کل برنامه هستهایاش را کنار بگذارد.
برمن مینویسد اگر توافق موقتی حاصل شود، اسرائیل به احتمال زیاد به ایران حمله نخواهد کرد تا دستاورد دیپلماتیک ترامپ نابود نشود. نتانیاهو در این صورت شاهد خواهد بود که مذاکرات کش میآید، در حالی که جمهوری اسلامی پدافند هوایی و برنامه هستهایاش را بازسازی میکند. در نتیجه، اثربخشی تهدید نظامی اسرائیل علیه ایران تضعیف خواهد شد.
با این حال، هنوز امیدی برای نتانیاهو وجود دارد. مقامهای ارشد دولت آمریکا مانند مایک والتز، مشاور امنیت ملی، اعلام کردند که آمریکا بهدنبال «برچیدن کامل» برنامه هستهای ایران است.
اگر مذاکرات بهخودی خود فرو نپاشد، اسرائیل چشم امید به مقامهای ارشد آمریکا خواهد داشت تا ترامپ را ترغیب کنند از اهرم فشاری که ایجاد کرده است استفاده کند و جمهوری اسلامی را به پذیرش توافقی بسیار سختگیرانهتر وادار کند.
در غیر این صورت، جمهوری اسلامی راه بازگشت از سالی ویرانگر را یافته است، سالی که ترامپ به کاخ سفید بازگشت و اسرائیل شبکه نیابتی جمهوری اسلامی را هدف قرار داد.
بهنام بن طالبلو هشدار داد: «هیچ شکی نداشته باشید عقبنشینی از خط قرمز آمریکا، از برچیدن برنامه به کنترل تسلیحاتی، نه تنها برای آمریکا و نه فقط برای شرکای آمریکا در خاورمیانه مانند اسرائیل، بلکه برای تمام کشورهای خواهان حفظ وضعیت موجود که میخواهند مطمئن شوند بزرگترین حامی تروریسم در جهان به خطرناکترین سلاحهای جهان دست پیدا نکند، زیانبار خواهد بود.»