ابطال مجوز گردشگری شکار؛ رویا یا واقعیت؟

لبخند مرگ بر لاشه حیوانات صید شده حیات وحش ایران

«گردشگری شکار» که چند صباحی هم نام «شکار پایدار» به به آن اطلاق می‌شد تا بار از دوش عنوان «توریسم» بردارد، عاقبت با دستور معاون رئیس‌ جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط‎ زیست لغو شد.

«عیسی کلانتری» صدور مجوز شکار برای اتباع خارجی را در حالی لغو می‌کند که اعتراضات به صدور پروانه‌ شکار برای گردشگران خارجی، در این سال‌ها به یکی از بحث‌انگیزترین مسایل در حوزه محیط ‌زیست بدل شده بود. گردشگرانی که تفاوتی فاحش با باقی بازدیدکنندگان داشتند، با تفنگ می‌آمدند و با مجوز رسمی نهادهای مسئول و در قالب تورهای شکار، به مناطق از پیش تعیین شده می‌رفتند و با عکسی خندان بر بالای لاشه حیوان صید شده، به کشور خود بازمی‌گشتند.

اغلب آن «لبخندها»، در «مناطق حفاظت شده» ثبت شده است. «منطقه حیدری» نیشابور یکی از آن مناطق است که بهشت قوچ دنیا نام دارد و خالص‌ترین نژاد قوچ اوریال، در آن زندگی می‌کند. «بهشت قوچ دنیا» صفتی است که شکارچیان خارجی به ناحیه‌ای بخشیده‌اند که تا پیش از «بهشتی» شدن، قوانین «منطقه شکار ممنوع» در آن پیاده می‌شد، اما چند سالی است که به‌رغم این ممنوعیت، شکار قوچ در این بهشت، از سرگرمی‌های شکارچیان علاقه‌مند به این حیوان است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

ابطال مجوزهای مربوط به شکار برای اتباع خارجی، امیدواری به بازگشت امنیت به این بهشت را نوید می‌بخشد، اما ابطال مجوز از سوی سازمان محیط ‌زیست، اقدام تازه‌ای محسوب نمی‌شود. در خردادماه سال گذشته، انتشار عکسی از دو گردشگر خندان آمریکایی در منطقه حیدری، اعتراضاتی را موجب شد و با وسیع شدن دامنه اعتراضات، مجوز آنها باطل شد و از آن «بهشت» بیرون رانده شدند. ابطال مجوز شکار اما تنها برای اتباع آمریکایی انجام شد و علت آن، «رویکرد خصمانه و اعمال تحریم‌های ظالمانه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران» اعلام شد. همزمان اما، شکارچیان دیگر کشورها می‌توانستند همچنان در «بهشت» باشند.

جدا از دسته‌بندی شکارچیان قرق‌های امن، جدال بین موافقان و مخالفان این حضور نیز همواره باعث ایجاد سردرگمی‌هایی در اذهان عمومی شده است. طرفداران این نوع خاص از گردشگری، چنین رویکردی را برای تعادل چرخه جمعیتی قوچ‌ها و نیز ارزآوری، مثبت قلمداد می‌کنند. آنها موافق شکار قوچ‌های پیر و غیرمولد هستند، و حضور شکارچیان را برای آبادانی منطقه مهم قلمداد می‌کنند. مخالفان، که از این رویکرد با عنوان «خون فروشی» یاد می‌کنند، معتقدند که شکار حیوانات پیر و غیرمولد به چرخه‌زیستی آسیب می‌رساند و اساساً تهدید محسوب می‌شود؛ زیرا به باور آنان، طبیعت، قوچ پیر را خوراک شکارگران دیگری، غیر از انسان‌های گردشگر قرار داده است. گرگ و پلنگ، هنگامی که قوچ پیر از دسترسشان خارج می‌شود، برای تامین خوراک خود به جوامع انسانی روی می‌آورند که منتج به کشته شدن حیوانات اهلی و آسیب‌ به روستاییان می‌شود.

نگاه اقتصادی به این نوع از شکار باعث شده است که در این سال‌ها، تورهایی توسط فعالان گردشگری برپا شود که عمده تمرکزشان، ارائه خدمات به «گردشگران ‌شکار» است؛ به معنای گونه‌ای از «توریسم» که همپای سازمان میراث ‎فرهنگی، به جلب گردشگر و ایجاد ارزآوری دست می‌زند و دامنه تبلیغاتش چنان گسترده می‌شود که به آن سوی مرزها نیز می‌رسد. در یکی از «سایت»های مختص شکار، بهای قوچ اوریال ۲۷.۵۰۰ یورو، و بهای آهوی ایرانی ۱۱.۵۰۰ یورو ارائه شده است. علاقه‌مندان می‌بایست ابتدا ۵۰ درصد از مبلغ را به شرکت‌های واسطه بپردازند، سپس آن شرکت‌ها از طریق نمایندگان خود در ایران، مبلغ مذکور را بابت رزرو مجوز شکار به «سازمان حفاظت محیط ‌زیست» می‌پردازند، و نیم دیگر مبلغ مورد نظر نیز در بازه زمانی سه ماهه‌ای پیش از ورود شکارچیان خارجی به کشور، از آنها اخذ می‌شود.

تور کشتار قوچ‌ها، بین پنج روز تا یک هفته برگزار می‌شود و به گفته مسئولان، هشتاد درصد آن مبالغ صرف هزینه‌های منطقه قُرق می‌شود. «ران رادیک»، رئیس سابق «انجمن بین‌المللی شکارچیان قوچ»، در مقاله‌ای با ستایش از قوچ ایرانی، به دفاع از شکار آن پرداخته است و آن را دارای نفعی دوجانبه برای شکارچی و حیوانات‌وحشی و دولت محلی می‌داند؛ نفعی که بر پایه انگیزه‌های اقتصادی بنا شده است. وی که با به مزایده گذاشتن پروانه فروش قوچ لارستان، توانست برای هر پروانه، مشتری صدهزار دلاری پیدا کند، در پایان مقاله خود می‌گوید:«من همچنان به حمایت خود از حفاظت و مدیریت جمعیت‌های حیات ‎وحش ادامه خواهم داد تا علاقه‌مندان به شکار و صید بتوانند از این سرگرمی لذت ببرند.»

 این «سرگرمی» که از آن با عنوان «شکار پایدار» نیز یاد می‌شود، در حالی صورت می‌گیرد که نهادهای مسئول داخلی، خود از مشوقان مهم آن بوده‌اند. در خردادماه سال ۱۳۹۶، اداره محیط ‌زیست استان یزد، از توفیق یک گردشگرشکار در صید یک رأس قوچ با سن ۱۴ سال و طول شاخ ۹۲ سانتی‌متری خبر داد. طبق اظهارات مسئولان، شکار این قوچ براساس تفاهم‌نامه منعقده بین معاونت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط ‌زیست و صندوق ملی این سازمان بوده است.

در تعریف اهداف این صندوق، آمده است که برای کمک به کاهش آلاینده‌های محیط‌ زیستی، جلوگیری از تخریب، حفاظت از منابع طبیعی، و احیا و بهره‌برداری پایدار از منابع پایه و محیط ‌زیست و تنوع زیستی تأسیس شده است. این اهداف، در تناقض با صدور پروانه ویژه شکار چهارپایان برای شکارچیان گردشگری، آن هم در فصل زادوولد آنهاست.

با این حال، مدافعان گردشگری شکار، آن را «برکت» می‌دانند و با بوم‌گردی یکسان می‌دانند. «هاشم اسدزاده»، مدیر گروه تورهای ورودی شکار و نخستین برگزارکننده تورهای شکار در ایران، در نشست تخصصی «بررسی ابعاد شکار در ایران» که با حضور متخصصان حوزه محیط زیست، ذی‌نفعان شکار، و رسانه‌ها، در محل خبرگزاری تسنیم برگزار شد، در دفاع از این نوع شکار، حضور شکارچیان خارجی در کشور را غیر از اشتغال‌زایی و ارزآوری، مفید به حال مناطق دورافتاده دانست و آن را آغاز بومگردی در ایران خواند؛ امری که به گفته او، گویا هم به خارجی‌ها لذت می‌بخشد و هم بومیان را منتفع می‌کند.

انتشار ویدیویی از سخنان وی همزمان با اعلام صدور مجوز برای شکار ۴۴۷ قوچ، کل، آهو و گراز در دوازده استان کشور توسط سازمان محیط ‌زیست، باعث واکنش گسترده فعالان عرصه محیط ‌زیست شد و سرانجام، با دستور عیسی کلانتری، رای به ابطال تمامی مجوزهای شکار به اتباع خارجی داده شد. با این حال، جنگ میان ممنوعیت شکار یا تسهیل آن برای اتباع خارجی، همچنان در فضای مجازی ادامه دارد و مدافعان گردشگری شکار، معتقدند که صدور پروانه شکار برای  ۴۵۰راس،  ناچیز است و باید حداقل برای ۱۳۰۰ راس پروانه شکار صادر می‌شد. مخالفان شکار اما امیدوارند که دستور شخص عیسی کلانتری، به قانونی دایمی بدل شود و روزی برسد که فرم درخواست مجوز شکار، که همچنان بر روی سایت سازمان محیط ‌زیست قرار دارد، برداشته شود و گردشگران، دیگر با تفنگ راهی ایران نشوند.

بیشتر از