رویکرد جدید ولیعهد عربستان سعودی برای همکاری راهبردی بین ریاض و واشنگتن

روابط عربستان سعودی و ایالات متحده از یک ائتلاف امنیتی که اهمیتش کمرنگ شده بود، به توافقی گسترده‌تر تبدیل می‌شود

مصاحبه شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، با شبکه معروف آمریکایی فاکس‌نیوز که در ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۳ پخش شد، در سطح محلی و جهانی توجه بسیار زیادی را به خود جلب کرد و حتی در داخل عربستان سعودی، منطقه و سرتاسر جهان نیز بازتاب گسترده‌ای داشت.

این امری طبیعی است، چرا که رهبران جهان تمایل شدیدی دارند تا به سخنان معمار پروژه عربستان سعودی در‌خصوص تحولات عظیمی که در همه سطوح در این کشور در جریان است گوش فرا دهند. گزارش‌های متعددی درباره این تحولات بی‌وقفه منتشر می‌شود تا حدی که همگان در جهان درباره آن سخن می‌گویند. این امر شامل تحولات جامعی می‌شود که در درون کشور در جریان است و شامل موقعیت پیشرویی که پادشاهی عربستان سعودی به‌عنوان پرنفوذترین کشور و ترویج‌دهنده امنیت و ثبات برای خود در منطقه ایجاد کرده است نیز می‌شود.

عربستان سعودی موقعیت خود را در میان قدرت‌های جهانی عمده نیز تثبیت کرده و خود را به‌عنوان قدرتی ضروری در امور اقتصادی، سیاسی و امنیتی نیز مطرح کرده است.

علاوه بر این، اظهارات شاهزاده محمد بن سلمان در‌خصوص روابط با ایالات متحده مهم‌ترین موضوع در میان مباحث مربوط به سیاست خارجی بود که در این مصاحبه مطرح شد؛ به‌ویژه به این دلیل که در سال‌های اخیر مناسبات بین این دو کشور موضوع بحث و گفت‌وگوهای مفصلی بوده است. با این همه، در این مصاحبه مشخص شد که تلاش‌ها و تفاهم‌های دیپلماتیکی وجود دارد که می‌تواند آغازگر فصلی جدید در مناسبات بین دو کشور باشد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در آغاز باید اشاره کرد که بی‌شک مناسبات عربستان سعودی و ایالات متحده پس از به قدرت رسیدن دولت بایدن به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای صدمه دید. دولت ایالات متحده در روابط خود با عربستان سعودی از‌منظر حزبی تجدید‌نظر کرده است و در عمل به مشارکت راهبردی بین دوطرف که تحقق منافع ایالات متحده در منطقه و سرتاسر دنیا را طی هشت دهه گذشته تضمین کرد، توجهی نکرده است.

اختلافات بین طرفین، به‌دلیل کاهش منافع ایالات متحده و حضورش در خاورمیانه، شامل برخی از موضوعات منطقه‌ای و بین‌المللی می‌شود. علاوه بر این، واشینگتن، ریاض را در ارتباط با مجموعه‌ای از موضوعات گوناگون، از‌جمله تشویق عربستان سعودی برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل و همچنین پیوستن به پیمان ابراهیم، تحت‌فشار قرار داده است. با این کار، دولت ایالات متحده مایل است تا دستاوردهایی مانند آنچه دولت ترامپ پس از امضای توافق بین اسرائیل از یک‌سو و امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان از سوی دیگر به‌دست آورد داشته باشد.

این امر افزون بر اعمال فشار بر ریاض در‌خصوص افزایش صادرات نفت است تا به این ترتیب موجب کاهش قیمت‌هایی شود که پس از جنگ روسیه علیه اوکراین به‌طور چشمگیری افزایش یافته بود؛ این امر نشان‌دهنده بی‌توجهی به منافع عربستان سعودی در برقراری تعادل بین عرضه و تقاضا و همچنین ایجاد ثبات در قیمت انرژی در سطح جهان است.

همچنین ایالات متحده نگران رویکرد موجود در سیاست خارجی عربستان سعودی در سطح منطقه و جهان است، از‌جمله عادی‌سازی روابط با تهران پس از افزایش اختلافات بین واشینگتن و تهران بر سر موضوع هسته‌ای یا نگرانی‌های واشینگتن درباره مناسبات فزاینده عربستان سعودی با چین، که طرحی برای تغییر و باز‌سازی نظم جهانی کنونی و کاهش سلطه ایالات متحده بر آن در سر دارد.

علاوه بر این، ایالات متحده نگرش‌هایی در‌خصوص روابط عربستان سعودی با روسیه داشت که در حال حاضر در رویارویی غیرمستقیم با واشینگتن قرار دارد و مایل است تا اعتبار جهانی خود را مجددا به‌دست آورد. سرانجام اینکه این گفت‌و‌گوها شامل تلاش عربستان سعودی برای پیوستن به بریکس نیز می‌شود که ائتلافی از بازارهای در حال ظهور است و از نظر ایالات متحده در ضدیت با نفوذ این کشور قرار دارد.

ولیعهد عربستان سعودی در مصاحبه‌اش با فاکس‌نیوز در‌خصوص همه این موضوع‌ها رفع ابهام کرده است. او موضع تثبیت‌شده عربستان سعودی در‌خصوص عادی‌سازی روابط با اسرائیل را که نیازمند به رسیدن به یک راه‌حل منصفانه در خصوص آرمان فلسطین است مشخص کرد.

ولیعهد عربستان سعودی همچنین ضمن تکرار مسیر عادی‌سازی روابط با ایران، بر دنبال کردن یک سیاست انرژی تاکید کرد که بین یک بازار با ثبات و قیمت منصفانه تعادل ایجاد می‌کند. او همچنین از روابط عربستان سعودی با روسیه و چین و مواضع کشورش در‌خصوص بحران اوکراین دفاع کرد؛ این موضوعات محل تلاقی روابط ایالات متحده و عربستان سعودی است و طرفین در‌خصوص برخی از این موارد نقطه‌نظرهای متفاوتی دارند.

موضع ولیعهد سعودی در‌خصوص این موضوع‌ها قاطع بوده و نشان‌دهنده اطمینان از درستی و بی‌طرفی موضع عربستان سعودی است. این امر همچنین بازتاب‌دهنده آن است که ریاض مایل به داشتن یک سیاست خارجی فعال و موثر است که در آن منافع ملی عربستان سعودی برتر از هر چیز دیگری است. این موضوع شامل موارد زیر می‌شود: ایجاد تنوع در مشارکت‌ها در عرصه بین‌المللی، ایجاد موقعیت مناسب میان بازیگران عمده در عرصه سیاسی و اقتصادی، ایجاد ثبات در سطح منطقه‌ تا مشوق اقتصاد در داخل کشور و در سطح منطقه باشد و سرانجام ایجاد جایگاهی برای پادشاهی عربستان سعودی در سطح منطقه‌ و جهان که مناسب ظرفیت‌‌ها،‌ منابع و نقش آن است و مهم‌تر اینکه نشان‌دهنده راسخ بودن در مقابل فشارها و اخاذی و همچنین حرکت در جهت ایجاد مناسبات متوازن باشد.

در نگاه نخست، شاید آمریکایی‌ها هنوز این تحولات عظیم در سیاست خارجی عربستان سعودی را درک نکرده‌اند و باورهایشان هنوز متکی بر تلقی‌های قدیمی است؛ سیر تاریخی این روابط بر تحقق منافع همواره یک سویه و فشارهای موثر احتمالی مبتنی بوده است.

با این همه، به نظر می‌رسد که ایالات متحده متوجه شده است که در ارزیابی و محاسبات خود در‌خصوص عربستان سعودی و همچنین دست‌کم گرفتن اهمیت این کشور به‌عنوان یک شریک و متحد راهبردی اشتباه کرده است. این امر به‌ویژه با توجه به واقعیت‌ها و تغییرات جاری رخ داده است که نشان می‌دهد اگر ایالات متحده بخواهد نفوذ منطقه‌ای و همچنین نقش رهبری خود را در عرصه بین‌المللی حفظ کند، آنگاه ریاض متحدی مهم و ضروری به شمار می‌رود.  

در اینجا کافی است که به تغییر اساسی در ارزیابی سیاست خارجی ایالات متحده درباره عربستان سعودی اشاره کرد. بنابر گزارش وزارت امور خارجه ایالات متحده در مه ۲۰۲۲، مناسبات عربستان سعودی و ایالات متحده به‌عنوان رابطه امنیتی دراز‌مدت که عاری از نزاع نیست تعریف شده بود که در آن ایالات متحده از حمایت انسانی و مادی عربستان سعودی بهره‌مند می‌شود که در خدمت اهداف بلندپروازنه ایالات متحده در جهت تداوم حفظ سلطه بین‌المللی آن قرار دارد. اما در گزارش منتشرشده در ۶ ژوئن ۲۰۲۳ با عنوان «مناسبات بین ایالات متحده و عربستان سعودی: ۸ دهه مشارکت»، ایالات متحده هدف خود را از مناسبات با عربستان سعودی تعدیل کرده است و چنین عنوان می‌کند که «واشینگتن در اهداف عربستان سعودی که شامل ترسیم چشم‌انداز در‌خصوص موضوعات سیاسی، امنیتی و اقتصادی، مبارزه با تروریسم و همچنین موضوع انرژی – از‌جمله نوآوری در زمینه انرژی پاک – می‌شود شریک است و این امر موجب تقویت چشم‌انداز مشترکمان در‌خصوص یک خاورمیانه صلح‌آمیزتر، امن‌تر، شکوفاتر و باثبات‌تر می‌شود».

از آن زمان به بعد، به نظر می‌رسد که عربستان سعودی موفق شده است مسیر متفاوتی را بر این مناسبات تحمیل کند. این امر را می‌توان در تعاملات موجود در نشست گروه ۲۰ در هندوستان در سپتامبر ۲۰۲۳، ملاقات بین ولیعهد عربستان سعودی با جو بایدن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده، در حاشیه این نشست و همچنین همکاری در‌خصوص کریدور اقتصادی هندوستان-خاورمیانه-اروپا مشاهده کرد. این امر نشان می‌دهد که دولت بایدن نه‌تنها موقعیت و نقش عربستان سعودی در خاورمیانه، بلکه جایگاه شایسته آن در عرصه جهانی را نیز درک کرده است.

مهم‌ترین نکته موضوعی بود که ولیعهد عربستان سعودی طی مصاحبه به آن اشاره داشت و تایید کرد مذاکراتی برای امضای یک توافق همکاری دفاعی بین طرفین در جریان است. از نظر او، چنین توافقی منافع ایالات متحده را از نظر امنیتی، نظامی و اقتصادی تقویت می‌کند. اما این توافق ضمن کمتر کردن تلاش و دردسر عربستان سعودی، مانع از آن خواهد شد که این کشور به دنبال ایجاد مشارکت با سایر قدرت‌های جهانی باشد. این امر خاطر‌نشان می‌کند که طرفین بسیار نزدیک به چیزی قرار دارند که «دوره دوم مناسبات راهبردی» نامیده می‌شود؛ و دوره نخست این مناسبات که مبنای آن در پایان جنگ جهانی دوم به دست ملک عبدالعزیز آل سعود نهاده شد، به پایان رسیده است.

انتظار می‌رود که مناسبات عربستان سعودی و ایالات متحده از یک ائتلاف امنیتی، که اهمیتش در سال گذشته کمرنگ شده بود، به توافقی گسترده‌تر تبدیل شود که با واقعیت کنونی و همچنین جایگاه کنونی عربستان سعودی در منطقه و جهان مناسب‌تر باشد. البته این امر موفقیت بزرگی برای عربستان سعودی به شمار می‌رود و محصول توانایی و مهارت آن در مدیریت موضوعات سیاست خارجی در دوره‌ای است که طی آن پادشاهی عربستان سعودی شاهد تحولات عمده در داخل و خارج از کشور بوده است.

در خاتمه می‌توان گفت که اعتماد به‌نفس ولیعهد عربستان سعودی، ظرفیت‌های کشور او و همچنین چشم‌انداز طولانی و پایداری که او با همکاری دستیارانش برای آینده عربستان سعودی ترسیم کرده است بسیار برجسته بود. اما هدف ولیعهد عربستان سعودی آن بود تا با انجام این مصاحبه به زبان انگلیسی و همچنین ارائه استدلال‌های متقاعدکننده‌ای که بازتاب‌دهنده واقعیت مردی است که پشت پروژه عربستان سعودی نوین قرار دارد، توجه مخاطبان در ایالات متحده و در سطح جهان را به خود جلب کند تا به این ترتیب صدایش در سرتاسر جهان شنیده شود.

این مقاله شاید برای بیان همه جزئیات کافی نباشد. اما نظرهای عنوان‌شده سیاست‌گذاران و متخصصان پس از مصاحبه کافی است. علاوه بر این،‌ آمار و ارقام و واقعیت‌های موجود در پادشاهی عربستان سعودی، پیشرفت، ارتقا و تحولات صورت‌گرفته -که‌غیرقابل‌انکار است‌- نیز کافی به نظر می‌رسد. افزون بر این، ولیعهد عربستان سعودی نشان داد که حاذق است، از همه امور مربوط به سیاست خارجی آگاهی کامل و دقیق دارد، و از مقیاس توانایی‌ها و ابزارهای موجود در عربستان سعودی و همچنین از نحوه استفاده از آن برای دستیابی به منافع ملی کشور باخبر است. این امر به‌طور اخص مربوط به مناسبات با ایالات متحده در زمانی است که یکی از حساس‌ترین مقاطع در تاریخ مناسبات بین طرفین به شمار می‌رود و همچنین در دوره‌ای است که تردید و نبود قطعیت در عرصه امور منطقه‌ای و جهانی موج می‌زند.

به نظر می‌رسد که ولیعهد عربستان سعودی مناسبات بین دو کشور را به جایی رسانده که به آنچه می‌توان آن را «پایه‌ریزی دوره دوم مناسبات عربستان سعودی و ایالات متحده» نامید بسیار نزدیک شده است.      

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه