ایران رکورددار کشیدن خط لوله نفت و گاز، اما درمانده در کشیدن راه‌آهن و راه‌سازی

ایران در فاصله سال جاری تا سال ۲۰۲۷ رکورددار کشیدن خطوط لوله انتقال نفت و گاز در جهان خواهد بود!

خط لوله انتقال نفت  گوره - جاسک - Mehrnews

ایران امروز، رنجور از اقتصادی نامتوازن و بسیار تحت تاثیر تصمیم‌های سیاسی کلان از بالا و گرفتار فساد حکومتی و مافیای قدرت، یادآور اوضاع کشورهای اقماری اتحاد شوروی و جمهوری‌های فقرزده و درمانده کمونیستی سابق در اروپای شرقی در دهه ۱۹۶۰ میلادی است که بقای خود را مدیون دریافت کمک‌های مسکو بودند و در پی خشکیدن آن منبع تغذیه، فروپاشیدند.

در مورد ایران، نقش کمک‌رسان و حیات‌بخش مشابه با اتحاد شوروی آن زمان را منابع نفت و گاز کشور ایفا می‌کند که شریان حیاتی حکومت به آن متصل است.

بنا بر گزارش ماه جاری موسسه جهانی گلوبال دیتا (Global Data)، که بخش‌هایی از آن در رسانه‌های فارسی‌زبان داخل کشور نیز بازتاب داشت، ایران در فاصله سال جاری تا سال ۲۰۲۷، با وجود تحریم‌های اروپا و آمریکا، با اختصاص دادن ۳۸ درصد از مجموعه ظرفیت خطوط نفت و گاز خاورمیانه به خود، رکورددار کشیدن خطوط لوله انتقال نفت و گاز در جهان خواهد بود!

بر اساس طرح‌های مصوب و اعلام‌شده، قرار است تا سال ۲۰۲۷ طول خطوط لوله نفت و گاز ایران ۵۳۴۰ کیلومتر افزایش یابد. به‌علاوه، ۷۷۰ کیلومتر خط لوله نیز در انتظار صدور مجوزهای مربوط و اجرایی شدن در چهار سال آینده است.

بزرگ‌ترین طرح کشیدن خطوط لوله گاز خط سراسری شماره ۱۱ (Gas Trunk Line–IGAT XI) به طول ۱۲۰۰ کیلومتر است که در دست تکمیل است. گفته شده است که این طرح در سال جاری میلادی عملیاتی خواهد شد و می‌تواند نیازهای رو به افزایش مصرف گاز در استان‌های بوشهر، فارس، یزد، و اصفهان را تامین کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

خط لوله نفت گوره-بندر جاسک به طول ۱۰۰۰ کیلومتر دومین طرح بزرگ خط لوله است که پیش‌بینی می‌شود در سال جاری میلادی عملیاتی شود و نفت خام برای انبار کردن یا صادرات از بندر یادشده در آن جاری شود.

بر اساس آمارهای موجود، عراق از لحاظ داشتن طرح‌های توسعه خطوط لوله نفت و گاز در بازه زمانی مشابه با ۳۰۷۸ کیلومتر طول خطوط در دست ایجاد، بعد از ایران در رده دوم در خاورمیانه است. اسرائیل با ۲۹۷۵ کیلومتر طول خط لوله در دست احداث در رتبه سوم قرار دارد.

خطوط لوله تازه عراق، از جمله خط لوله انتقال نفت بصره به بندر عقبه به طول ۱۷۰۰ کیلومتر و خط لوله دوم عراق به ترکیه به طول ۱۰۰۰ کیلومتر، که هر دو به‌منظور صادرات نفت در نظر گرفته شده است، مهم‌ترین طرح‌های عراق‌اند.

متفاوت با دو کشور عراق و اسرائیل که توسعه خطوط نفت و گاز خود را به‌منظور افزایش ظرفیت صادرات در نظر گرفته‌اند، ایران خطوط انتقال نفت و گاز را کلا برای توزیع داخلی در نظر دارد که سهم بزرگی در افزایش مصرف منابع ملی و انهدام آن‌ها دارد.

اشتیاق خارق‌العاده دولت‌های ایران به کشیدن خطوط لوله نفت و گاز در حالی است که میلیاردها دلار دارایی‌های ایران صرف کشیدن خطوط لوله‌ای شده است که مورد نیاز آن هنوز قطعی نشده یا به‌دلیل تغییر سیاست‌های یک دولت نسبت به دولت قبلی، مورد مصرف آن منتفی شده است.

خط لوله به طول ۲۷۰۰ کیلومتر موسوم به صلح، که در دولت احمدی‌نژاد از راه ترک مناقصه احداث آن به قرارگاه خاتم سپاه پاسداران واگذار شد و هزینه ۷ میلیارد دلاری دارد، قرار بود روزانه ۱۵۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی ایران را به شبه‌قاره هند بفرستد. این طرح به‌دلیل سیاست خارجی مقابله‌جویانه جمهوری اسلامی ایران با مخالفت آمریکا و همچنین با رقابت گازپروم روسیه مواجه شد و اکنون سال‌ها است که بدون استفاده مانده است.

خط لوله مربوط به میدان نفت و گاز سلمان در آب‌های خلیج فارس به طول ۱۴۷ کیلومتر نیز که قرار بود گاز این میدان را به پایانه سیری منتقل کند، هرگز عملیاتی نشد. این طرح به‌دلیل پوسیدگی زیر دریا عملا نابود شده است.

خط لوله اول سراسری گاز ایران به قطر تقریبی ۱۰۷ سانتیمتر تا پیش از سال ۵۷ گاز طبیعی ایران را که از چاه‌های مارون گردآوری می‌شد به اتحاد شوروی آن زمان می‌فرستاد. رژیم اسلامی ایران این خط صادرات گاز را مسدود کرد.

خط لوله انتقال گاز طبیعی کرپچه-کردکوی به طول ۲۰۰ کیلومتر و خط لوله دولت‌آباد- سرخس به طول ۱۸۲ کیلومتر از دیگر خطوط از منفعت ساقط شده و بی‌بهره مانده گاز و نفت ایران هستند که عملا به فراموشی سپرده شده‌اند.

با وجود این، تب کشیدن خطوط لوله انتقال نفت و گاز در جمهوری اسلامی ایران همچنان داغ است. دولت حتی در فکر کشیدن خط لوله‌ای به قطر ۱۶۷ سانتیمتر است که به آن نام دوستی داده و قرار است در صورت تحقق این طرح، گاز میدان پارس جنوبی از طریق عراق به سوریه و لبنان فرستاده شود.

توسعه خطوط انتقال گاز و نفت ایران در حالی صورت می‌گیرد که بقیه زیرساخت‌های حمل‌ونقل، از جمله توسعه شبکه راه‌ها و راه‌آهن، از دنیای پیشرفته بسیار عقب مانده است، سهل است که به گرد پای کشورهای منطقه نیز نمی‌رسد.

بر اساس آمار سال گذشته، در ایران برای  هر ۶۸۱۶ نفر یک کیلومتر خط آهن وجود دارد که این شاخص کشور را در جایگاه ۷۶ در جهان قرار می‌‌دهد!

برای رسیدن به رقمی قابل رقابت با کشورهای منطقه، ایران به ۶۰ هزار کیلومتر راه‌آهن تازه، بهسازی خطوط کهنه و نوسازی خطوط اسقاطی نیاز دارد، در حالی که در سال جاری، از این لحاظ نه‌تنها پیشرفتی صورت نگرفته است، بلکه مطابق با آمار موجود، ایران از ظرفیت‌های داشته‌اش نیز عقب نشسته است.

برای توسعه خطوط آهن ایران در چهار سال آینده به ۲۵ هزار کیلومتر خط ریلی جدید نیاز است. اما، با توجه به محدودیت‌های تامین مواد اولیه ذوب آهن اصفهان، که یکی از تامین‌کنندگان خطوط ریلی است، این کارخانه قادر به اجرای تعهدهای خود نیست.

در برنامه ششم عمرانی پیش‌بینی شده بود که در سال گذشته ۳۰ درصد ظرفیت حمل بار از طریق راه‌آهن انجام گیرد که  این رقم حتی به ۷ درصد هم نرسیده است.

موضوع کارآمدی حمل‌ونقل باری و مسافری در شبکه ریلی تنها محدود به طول خطوط آهن نیست. در ترکیه، برای مثال، میزان تناژ بار در خطوط ریلی مشابه چند برابر ایران است.

بهره‌وری شبکه حمل‌ونقل ریلی ایران کمتر از یک‌سوم میانگین کشورهای جهان است. این رقم در مقایسه با کشورهای پیشرفته به یک‌دهم کاهش می‌یابد .

به‌منظور توسعه خطوط راه‌آهن ایران طرح‌هایی تدوین شده است، ولی این طرح‌ها هرگز به بهره‌برداری نرسیدند. از آن جمله است ساخت قطار پرسرعت تهران، قم، اصفهان به طول ۴۵۰ کیلومتر که اجرای آن حدود ۱۵ سال پیش شروع شد و همچنان در دست تکمیل و بهره‌برداری است.

با ساختن مسیر ریلی در شرق ایران، که توسعه بندر چابهار بر اهمیت آن افزوده است، می‌توان کشورهای آسیای میانه و افغانستان را به اقیانوس هند متصل کرد. ساخت خط آهن در غرب نیز پیشرفتی نداشته و به نتیجه‌ای نرسیده است.

در بودجه سال ۱۴۰۱ دولت برای برنامه‌های توسعه حمل‌ونقل ریلی در حدود ۵۸۹۲ میلیارد  تومان اعتبار در نظر گرفته شده است. این رقم ۱۰ درصد نیاز راه‌آهن ایران در سال جاری است و حتی نمی‌تواند اعتبار مربوط به خرید لوکوموتیوهای جدید و بازسازی و حفظ و نگهداری بخش‌های متعدد شبکه کهنه راه‌آهن ایران را تامین کند.

کشیدن خط لوله در ایران مسئولیتی است که قرارگاه خاتم آن را در انحصار خود گرفته است. متفاوت با کشیدن راه و احداث راه‌آهن، که متصدی‌های خاص خود را دارد، سپاه قادر به دریافت اعتبارهای کلان و عقد قراردادهای نجومی با دولت و اجرای طرح‌هایی است که در بهترین حالت، افزایش مصرف داخلی سوخت‌های فسیلی، انهدام منابع ملی، و آلوده ساختن بیش از پیش محیط‌زیست را به دنبال خواهد داشت.