پرهیز از مذاکره پشت سپر برجام

ضرب‌الاجل‌های دوماهه به جای اروپا، ایران را هدف گرفت

کمیسیون مشترک برجام، وین، ۶ دسامبر ۲۰۱۹ - JOE KLAMAR / AFP

علی اکبر صالحی، رئیس‌ سازمان انرژی اتمی ایران می‌گوید: «دیگر به لحاظ فنی خیلی گامی برای کاهش تعهدات برجام باقی نمانده و بازی دارد به جاهای خطرناک می‌رسد». بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی نیز مدت‌ها قبل و پیش از برداشته شدن گام چهارم کاهش تعهدات هسته‌ای، گفته بود که تا دو مرحله دیگر ایران عملا به شرایط قبل از برجام بازمی‌گردد.

اکنون پرسش اینجاست که هزینه-فایده این مسیر که در هشت‌ماه گذشته به عنوان جایگزین مذاکره با آمریکا دنبال شد،‌ برای تهران چه بوده است؟

مواجهه با شرایطی که امروز صالحی از آن سخن می‌گوید به همان اندازه قابل پیش‌بینی بود که کمتر تردیدی در عدم همراهی اروپاییان با خواسته‌های تهران در کمک به فروش نفت و از سرگیری روابط بانکی وجود داشت. در واقع مشخص نیست تدوین کنندگان طرح کاهش تعهدات هسته‌ای با استدلال ایجاد شکاف بین آمریکا و متحدان اروپایی‌اش با هدف امتیاز‌گیری تهران، چه برداشتی از مناسبات بین‌الملل در جهان حال حاضر و کارکرد روابط حاکم بین آمریکا و متحدان‌اش در آنسوی آتلانتیک داشته‌اند.

شگفت‌زدگی تهران از مناسبات رایج بین‌المللی

اگر گفته‌های چند روز اخیر مقامات دولت روحانی معیاری برای شناخت نوع نگاه آنها به مناسبات جهانی-به عنوان فاکتور مهم در تصمیم‌گیری‌ها- باشد، باید گفت، آنچه که آنها در ذهن می‌پرورانند، با واقعیت‌های موجود، فاصله زیادی دارد.

اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور هفته قبل با اظهار شگفتی از اینکه در تحریم‌ها دوستان ایران هم با آمریکا همراه هستند، ‌گفت:«من هیچ وقت فکر نمی‌کردم کشور مستقلی مانند هند نیز حاضر به تبعیت از آمریکا شود و از ایران نفت خریداری نکند».

علی ربیعی، سخنگوی دولت نیز می‌گوید:«پیش‌بینی ما این است که اروپایی‌ها اکنون مکانیسم ماشه را راه‌اندازی نمی‌کنند». صالحی هم اروپا را تهدید کرده که اگر مکانیسم ماشه را فعال کند، برجام به پایان می‌رسد.

این در حالی است که نه دلیل «شگفت‌زدگی» جهانگیری از مناسبات عادی آمریکا و هند به عنوان دو قدرت اقتصادی و بهره‌مند از «روابط دیپلماتیک کارآمد» روشن است، نه تعریف او از کشور«دوست»؛ نه دلیل خوش‌بینی ربیعی نسبت به فعال نشدن مکانیسم ماشه و نه تهدید صالحی به نابود شدن توافقی که از اردیبهشت‌ماه سال گذشته به پایان رسیده بود. در این بین، هزینه‌های ناشی از برآوردهای غلط تصمیم‌سازان روز به روز افزایش می‌یابد و این تهران است که دوباره به نقطه اول بازمی‌گردد و این بار در شرایطی دشوارتر.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

از اردیبهشت‌ماه که حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران اعلام کرد در پاسخ به خروج آمریکا از برجام و انفعال اروپا روند کاهش تعهدات هسته‌ای آغاز می‌شود، روشن بود که ضرب‌الاجلی‌ که هر دو ماه یک‌بار از راه می‌رسد، نه اروپا؛ بلکه تهران را هدف می‌گیرد تا بین دو گزینه حفظ وضعیت موجود یا خروج از برجام، یکی را برگزیند.

حالا دو هفته مانده به موعد گام پنجم، مقامات در واشینگتن و بروکسل چشم‌انتظار به حرکت درآمدن مهره بعدی تهران هستند. هرچه گزینه‌های تهران برای حرکت در چارچوب برجام محدودتر شود، ریسک فشرده شدن مکانیسم ماشه نیز افزایش می‌یابد. 

شاید سیاست کاهش تعهدات هسته‌ای در شرایطی که ایران عملا تنها عضو فعال در توافق هسته‌ای به‌شمار می‌رود، به منظور توجیه ادامه باقی ماندن تهران زیر چتر برجام و کمک به خرید زمان طراحی شده باشد، اما در واقع این همان رویکردی بود که آمریکا و متحدان اروپایی‌اش به آن نیاز داشتند. ایران در هر مرحله خود را به خروج از برجام نزدیک‌تر می‌کند و به این ترتیب جامعه بین‌المللی می‌پذیرد که زمان ارجاع موضوع به شورای امنیت فرا رسیده است. در چنین شرایطی، تلاش یک کشور دیگر برای ورود به باشگاه هسته‌ای در کانون توجه‌ها قرار می‌گیرد و موضوع خروج یکجانبه آمریکا از برجام یا بی‌توجهی اروپا به تعهدات‌اش به حاشیه رانده می‌شود.

راه دیگری پیش روی تهران نبود؟

پاسخ به این پرسش را می‌توان در اظهارات اخیر حسن روحانی جستجو کرد. رئیس‌جمهور ایران با یادآوری مکالمه تلفنی با اوباما که به توافق هسته‌ای منجر شد، به طور روشن به این نکته اشاره کرد که به اوباما گفته بود پس از توافق هسته‌ای، موضوعات دیگر مورد مذاکره قرار می‌گیرد.

روحانی به جزئیات این سرفصل‌ها اشاره نکرد، اما برنامه‌های موشکی ایران یکی از موضوعاتی بود که در دولت باراک اوباما به منظور تسهیل روند دستیابی به توافق هسته‌ای از دستور کار مذاکرات کنار رفت.

پس از دولت اوباما و در حالی که هنوز آمریکا تحت رهبری ترامپ در برجام حضور داشت، ایران روند مذاکرات با آمریکا را متوقف کرد و به پیشنهادهای متعدد واشینگتن برای مذاکره پاسخ نداد. این در حالی بود که مذاکره مقامات ایرانی و آمریکایی در سطح وزیران امور خارجه در جریان گفتگوهای منتهی به توافق هسته‌ای، عادی‌سازی شده و لازم نبود تهران (باتوجه به مخالفت‌های ایدئولوژیک با ملاقات علنی مقامات ایرانی و آمریکایی) هزینه دوباره‌ای برای تابو‌شکنی پرداخت کند.

در نهایت دونالد ترامپ با این بهانه که روح برجام با فعالیت‌های موشکی بالستیک جمهوری اسلامی سازگار نیست، از آن خارج شد. دلیلی که ترامپ برای ترک برجام مطرح کرد، همان سرفصلی است که برای شتاب بخشیدن به مذاکرات هسته‌ای از روی میز برداشته شد و قرار بود پس از برجام در مورد آن مذاکره شود.

سرفصل‌هایی که مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا از سال گذشته برای مذاکره با ایران تعریف کرده (شامل برنامه‌های موشکی و دغدغه‌های امنیتی کشورهای حوزه خلیج فارس)، موضوعاتی است که بدون حل آنها یک توافق پایدار بین تهران و واشینگتن بعید به نظر می‌رسد. همانگونه که برجام بدون به بازی گرفتن کشورهای منطقه، به سرانجام نرسید.

پرهیز از مذاکره پشت سپر برجام

در یک سال و هشت ماهی که از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای می‌گذرد، تهران همچنان پشت سپر برجام از مذاکره با ایالات‌متحده طفره می‌رود.

در واقع هر چه مقامات کاخ سفید بر عدم بازگشت به برجام پافشاری بیشتری می‌کنند، تهران با صدای بلندتری بر لزوم مذاکره بر مبنای برجام تاکید می‌کند.

از اظهارات و موضع‌گیری‌های آیت‌الله خامنه‌ای، اینچنین برمی‌آید که رهبر جمهوری اسلامی شخصا علاقه‌ای به معامله با ترامپ ندارد و احتمالا از همان روزهایی که ترامپ درگیر مناظره‌های انتخاباتی بود و از ایران و رهبران‌اش سخن می‌گفت، تصمیم عدم مذاکره با دولت او با نیم‌نگاهی به انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، در بیت رهبری اتخاذ شده است.

رهبر جمهور اسلامی دو سال است که مذاکره با ترامپ را «سم مضاعف» می‌خواند و برای عبور از پیچ خطرناکی که کشور در آن قرار دارد «مقاومت» تجویز می‌کند. به نظر نمی‌رسد تا پس از روشن شدن نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری آبان‌ماه آینده در ایالات‌متحده، تغییری در این رویکرد حاصل شود.

اما ترکیب ادامه روند کاهش تعهدات هسته‌ای با احتمال به کار افتادن مکانیسم ماشه و نزدیک‌تر شدن انتخابات آمریکا، مقامات تهران را در برابر انتخابی قرار می‌دهد که در دو سال گذشته از آن پرهیز داشتند: مذاکره با آمریکا یا رو در رو شدن با تحریم‌های بین‌المللی که خارج از ظرفیت‌های کنونی اقتصاد ایران و جامعه متلاطم ناراضی از وضعیت وخیم معیشتی به نظر می‌رسد که روحانی با پروپاگاندای سفر تشریفاتی به ژاپن یا ارایه آمار دور از واقعیت، سعی در مهار آن دارد.

با بیرون آمدن دوباره نام ترامپ از صندوق‌های رای، تهران در همان شرایطی قرار می‌‌گیرد که معمولا در آن برای معامله آمادگی نشان می‌دهد: شرایطی که در آن همه موقعیت‌های بهتر از دست رفته و سنگین‌ترین هزینه‌ها پرداخت شده است.