از کشته‌های ۱۷ شهریور ۵۷ تا کشته‌های آبان ۹۸

نگاهی به روایت‌های متفاوت از آنچه در میدان ژاله اتفاق افتاد

هفده شهریور 1357/ تظاهرات در میدان ژاله - عکس از آرشیو خبرگزاری ایرنا 

آمارهای تایید‌شده از ۶۴ کشته در ۱۷ شهریور ۵۷ و بالای ۱۶۰ کشته در حوادث آبان ۹۸ خبر می‌دهد.

سخنان میرحسین موسوی و مقایسه کشتار شهروندان شهرهای مختلف ایران در دهه سوم آبان‌ماه با کشتار ۱۷ شهریور سال ۵۷ که از آن با عنوان "جمعه سیاه" یاد می‌شود، توجه اذهان را به این رخداد مهم و تاریخ‌ساز معطوف کرد. رخدادی که بسیاری آن را یکی از سه واقعه مهم و ‌تاثیرگذار در سقوط شاه ایران ارزیابی کردند.

اکنون که بیش از ۴۰ سال از آن تاریخ گذشته و اسناد، مکاتبات، نقل‌قول‌ها، اخبار و دیدگاه‌ها درباره ‌آن واقعه رخ از نقاب برگرفته است، می‌توان به داوری دقیق‌تری درباره کشتار آن سال نشست. گویی تاریخ دوباره به سخن درآمده و به همه یادآور شده که چرا ریختن خون معترضان بی‌گناه، چه از سوی حکومتی سلطنتی، و چه از جانب استبداد دینی امری نکوهیده و نارواست و می‌تواند لکه ننگی پاک‌نشدنی را بر تارک مرتکبان چنین امر شنیعی بنشاند.

۱۷ شهریور چگونه به وجود آمد؟

شاید مهم‌ترین پرسش این باشد که واقعه ۱۷ شهریور چگونه رخ داد و چه مقدمات و بسترهایی سبب‌ساز چنین واقعه تلخ و تاسف‌برانگیزی شد؟ و از آن مهم‌تر، روایت‌هایی که از کشته‌شدگان این واقعه در اذهان عمومی ‌جای گرفته، تا چه اندازه دقیق است؟

 عباس میلانی، در کتاب نگاهی به شاه، تعداد کشته‌شدگان را از ده تا حداکثر ۳۰۰ نفر تخمین زده و در گفت وگوی اخیرش با تلویزیون فارسی بی بی سی (برنامه خبری ۶۰ دقیقه، ۲۹ نوامبر) آن را بالای صد نفر خواند.

در کتاب آقای میلانی آمده است که این رخداد به دنبال اعلام حکومت نظامی‌از سوی دولت شریف امامی‌ در روز ۱۶ شهریور اتفاق افتاد و« تنها پاسی از شب گذشته بود که این خبر از طریق رسانه‌های عمومی‌ به گوش مردم رسانیده شد. صبح روز بعد حدود ۸۰۰ نفر در میدان ژاله به قصد آغاز تظاهرات تجمع کردند. دیری نپایید که شمارشان به ده هزار نفر رسید. نیروهای ارتش هم که در میدان بودند برای اجرای حکومت نظامی‌ وارد کار شدند و ابتدا به شلیک گاز اشک آ‌ور و سپس گلوله به طرف مردم پرداختند.» (ص. ۴۸۵) میلانی روایت خود را به گزارش سفرای خارجی مستند کرد. اما علیرضا افخمی‌ در کتاب زندگی و زمانه شاه، آمار دقیق‌تر و روایت‌های مفصل‌تر و متنوع‌تری از روند رخداد و تعداد کشته‌ها به دست داده است. او در روایت خود ابتدا مواجهه و تسلیم دولت شاه در برابر حادثه ساختگی سینما رکس‌ آبادان در ۲۸ مرداد را مورد توجه قرارداد، که از سوی عوامل مخالف رژیم تدارک شده و به کشته شدن ۳۷۷ مرد، زن و کودک از ۷۰۰ تماشاگری منجر شد که در حال تماشای فیلم گوزن‌های مسعود کیمیایی بودند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به باور آقای افخمی‌ استیصال و انفعال شاه و اطرافیان در برابر چنین رخدادی فاجعه‌ باری، فضا را به سمتی برد که تمامی‌ اتهامات این اقدام به نفع مخالفان مصادره شود.«شاه ‌آن را وحشت بزرگ خواند و حتی آن را مقابل تمدن بزرگ قرار داد، اما هیچ اقدامی‌صورت نگرفت. هیچ کس، آن گونه که رسم بود، از دربار برای بازدید از آن شهر نرفت. دولت برای تشخیص هویت، یا مقابله با گناهکاران هیچ اقدامی‌نکرد و حتی شهبانو داوطلب شد که به آبادان برود.» اما شهبانو در مصاحبه‌ با او گفت: «آقای آموزگار نمی‌خواست من بروم. من تصور می‌کردم که اگر خود ما ایمان‌مان را به جایگاه‌مان در کشور از دست داده باشیم، حتما در مسیر بدی قرار داریم.»

آن اتفاق روحیه مخالفان را قوی ساخت، تشجیع‌شان کرد که رژیم را به گوشه رینگ برانند و حتی آن‌ها را برای اتفاق روز ۱۷ شهریور و مقابله با حکومت نظامی‌مصمم‌تر کرد. چرا که به نوشته آقای افخمی، «رژیم فقدان اعتباری را که دشمنانش برای تبلیغ علیه آن مطرح می‌کردند، درونی کرده بود.»(ص.۸۵۲) کریم سنجابی به خبرگزاری رویترز گفته بود: « منابع خبری وی تایید کرده‌اند دولت ساختمان‌ها و بانک‌ها را به آتش می‌کشد و پنجره‌ها را می‌شکند، برای اینکه جناح مخالف را بدنام کند.»(همان، ص. ۸۵۲)

در چنین فضایی و بعد از نمایش قدرت مخالفان در راه‌پیمایی عید فطر‌ آن سال (۱۳ شهریور) و به‌رغم اعلام حکومت نظامی ‌از سوی دولت شریف امامی، معترضان از صبح به میدان ژاله آمدند. اگر چه آقای افخمی‌به نقل از کتاب چارلز کورزمان، استاد تاریخ دانشگاه کارولینای شمالی، آورده است: «بر اساس صورت جلسه دولت شریف‌امامی‌به سربازان دستور داده بودند که با خود سلاحی حمل نکنند تا مانع از شلیک غیرعمدی آنها به تظاهر کنندگان شوند.» اما سربازان سلاح داشتند.

به روایت آقای افخمی: «در همان روز در میدان ژاله نزدیک مجلس، چند هزار نفر از پیروان خمینی فریاد زدند مرگ بر شاه و از زمان آغاز ناآرامی‌ها، این نخستین بار بود که چنین شعاری را به صورت سازمان یافته و هماهنگ سردادند.»(ص. ۸۶۱)

روایتی متفاوت از نحوه شروع درگیری

روایت هوشنگ نهاوندی در کتاب آخرین شاهنشاه، از چگونگی شروع درگیری متفاوت است. او در صفحاتی از کتاب می‌نویسد:« به‌رغم آن که دولت تاکید کرده بود به فاصله نیم ساعت در شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی حکومت نظامی ‌را اعلام کنند، اما تا ساعت ۶ صبح روز ۱۷ شهریور این اعلام به تاخیر افتاد.» مشخص نیست که آیا در عدم اعلام چنین اطلاعیه مهمی‌ تعمدی در کار بود یا نه؟

به روایت او حتی رهبری این اعتراض را شخص معروفی بر عهده نداشت.« نه از شخصیت‌های سیاسی در این تظاهرات خبری بود و نه حتی از آخوند‌های سرشناس. گرداننده، آخوندی بود موسوم به نصیریه و معروف به آیت‌الله علامه نوری که در بعضی محافل مرفه و خوش‌گذران تهران نیز شناخته‌ شده بود و با آنان رفت و آمدی هم داشت.»(ص. ۶۹۹)

 

نزدیکی صحنه اعتراضات به مجلس، این گمان را در نیروهای نظامی ‌و فرماندهان آنها تقویت کرد که مخالفان قصد تصرف مجلس را دارند. به نوشته آقای نهاوندی، «متظاهرین، به رهبری گروهی که نقاب به صورت داشتند تا شناسایی نشوند، به اخطارهای ماموران نیروی انتظامی‌ وقعی نگذاشتند و سعی کردند صفوف آنها را دور بزنند و به راهپیمایی ادامه دهند. تیراندازی هوایی نیز نتیجه نداشت.»(ص. ۶۹۹) تا به این لحظه هیچ‌گونه دستور یا عمل شلیک مستقیمی‌ به تظاهرکنندگان صورت نگرفته بود تا این که به نوشته آقای نهاوندی« تک تیراندازانی که در پشت‌بام چند خانه واقع در مسیر و یا پشت‌ پنجره‌های دو یا سه آپارتمان مستقر شده بودند، هم به سوی جمعیت و هم به سوی ماموران نیروی انتظامی‌تیراندازی کردند.»(همان، ص. ۶۹۹)

آمار کشته‌شدگان از زیر ۱۰۰ نفر تا ۴ هزار نفر

روزنامه لوموند شماره تلفات را ۱۸۰ نفر از دید گزارش‌های رسمی ‌و ۲۰۰۰ نفر از نگاه مخالفان اعلام کرد.

به نوشته‌آقای نهاوندی، «دو هفته بعد تعداد دقیق قربانیان این روز بر اساس گزارش‌های پزشکی قانونی و جوازهای دفن صادره معلوم شد. ۱۲۱ کشته در میان تظاهرکنندگان و ۷۰ تن از افراد قوای انتظامی‌ و ارتشیان. گزارش پزشکی قانونی نشان می‌داد که بسیاری از مقتولین با گلوله‌هایی غیر از گلوله‌های ارتش و قوای انتظامی‌کشته شدند.»(ص. ۷۰۰)

اما دقیق‌ترین آمار را عمادالدین باقی اعلام کرد که مامور تهیه گزارشی کامل درباره تعداد شهدای انقلاب ایران شده بود. آقای باقی بر اساس بررسی پرونده شهدای ایران، تعداد كل شهدای انقلاب در فاصله قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ را، ۳۱۶۴ نفر می‌داند كه براساس آمار بنیاد شهید انقلاب اسلامی و منابع دیگر تدوین شده است. باقی همچنین تعداد شهدای واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ را، ۶۴ نفر در میدان ژاله و ۲۴ نفر در دیگر نقاط شهر تهران می‌داند. در همین روز دولت وقت اعلام كرد ۸۶ نفر كشته و ۲۰۵ نفر زخمی شده‌اند. (روزنامه شرق،۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳)

تعداد کشته‌های معترضان آبان ۹۸

تا کنون آماری رسمی‌ از سوی دولت ایران درباره تعداد کشته‌های اعتراضات آبان‌ماه منتشر نشده‌است، اما آمارهای تایید‌شده از سوی عفو بین‌الملل تعداد کشته‌ها را تا این لحظه 208 تن اعلام کرده است. از سوی الیاس حضرتی نیز خبری مبنی بر کشته‌شدن ۲۱۲ تن در حوادث آبان‌ماه منتشر شد، که خبرگزاری ایسنا آن را تکذیب کرد.

 گمانه‌ها درباره چگونگی کشته‌ها و حتی دخالت یا عدم دخالت نیروهای دولتی و برخی از جریانات وابسته به هسته سخت قدرت متفاوت است. برخی از ویدئو‌های منتشره در فضای مجازی از سرکوب گسترده و سخت این اعتراضات خبر می‌دهد. بر خلاف دولت شریف‌امامی، ‌که دسترسی خبرنگاران و رسانه‌های داخلی و خارجی را به گزارش از این گونه رخدادها ممنوع نکرد، دولت ایران نه تنها اجازه گزارش‌های مستقل را به رسانه‌‌های داخلی و خارجی نداد، بلکه با مسدود کردن اینترنت و بستن تمامی ‌راه‌های انتقال خبر و عکس و فیلم از حوادث، خواسته است به نوعی نحوه انتقال اخبار را مدیریت کند. اما طبیعی است که چنین کاری در عصر انفجار اطلاعات آب در‌هاون کوبیدن است. در همین روزهای اخیر که ممنوعیت استفاده از اینترنت برداشته شد، فیلم‌هاو عکس‌هایی در اختیار عموم قرار گرفته است که سطح و نوع درگیری و کشته‌ها را متفاوت نشان می‌دهد. 

بیشتر از