سمفونی مرگ برای بتهوون ایران؛ درگذشت کاسعلی‌ اکبرپور

در کارنامه هنری اکبرپور نزدیک به ۵۰۰ اثر از سمفونی و سوئیت تا ترانه‌های ملی و محلی به چشم می‌خورد

اکبرپور در سال‌های جنگ نیز دست از کار نشست و از جمله ترانه‌های بسیار معروفی که او سرود و شاید معروف‌ترین ترانه بهرام گودرزی در جایگاه خواننده باشد، سرود-ترانه «بلند‌آسمان» است که روی شعری از مسعود فردمنش ساخته شد- ISNA

در فضای موسیقی ایران، چهره‌هایی حضور دارند که به دلیل استغنای روحی خودخواسته و کم‌سوادی رسانه‌ها در شناخت آنان، سال‌ها است که در حاشیه زندگی می‌کنند و شاید تنها اتفاقی مهم همانند مرگ، بتواند افکار عمومی و به‌خصوص اهالی آن شاخه از هنر را متوجه آن‌ها کند و نقشی که از خود به جای نهاده‌اند، در آخرین لحظات برای مردم بازنمایی کند.

کاسعلی اکبرپور اسطلخی، نوازنده و آهنگساز پیشکسوت موسیقی، از جمله این چهره‌ها است که روز ۲۷ دی‌ ۱۴۰۱ و پس دوره‌ای طولانی و ۸۸ سال زیست این‌جهانی، به‌دلیل کهولت درگذشت و روز پنجشنبه، ۲۹ دی‌، در قطعه هنرمندان بهشت‌زهرا به خاک سپرده شد.

از او به عنوان «بتهوون ایران» یاد ‌کرده‌اند و دوستش، تیمور گرگین، شاعر گیلانی، از او با عنوان «بتهوون گیلان» هم نام برده است. این هنرمند در هیبت و ظاهر نیز شبیه اسطوره موسیقی جهان بود؛ با موهایی سفید و ژولیده و چشمانی آبی که او را به نژادهای اروپایی بیشتر شبیه می‌کرد تا ایرانی. البته طبیعی است که در نبوغ موسیقایی آن اندازه‌ها را نداشت، ‌اما با نزدیک به ۵۰۰ قطعه‌ای که سرود و ساخت، خود را در جایگاه یکی از پرکارترین آهنگسازان تاریخ موسیقی معاصر تثبیت کرد. این ساخته‌ها در فرم‌های کلاسیکی چون سمفونی و سونات و سوئیت، تا آثاری در قالب‌های ترانه و تصنیف و قطعاتی برگرفته از ملودی‌های ملی و محلی، خلق شدند. ویژگی ساخته‌های او، ملودی‌های روان و دلنشینی بود که هنوز در خاطر مخاطبان باقی مانده ‌است. موسیقی‌ او ریشه‌دار، پراحساس و دغدغه‌مند، و هر نت آن برگرفته از زاد‌و‌بوم و عطر خوش طبیعت بکر و حسرت‌برانگیز گیلان است.

عشق او به موسیقی تا اندازه‌ای است که در گفت‌و‌گویی با مجله اینترنتی «خروس‌جنگی» (۲۴ مهر ۱۳۹۲)، دارابودن هفت فرزند را به نیت «هفت نت موسیقی» دانسته و تشبیه کرده است.

نوازنده ویلن ۱۴ ساله در رادیو رشت و همنوازی با غلامحسین بنان

همانطور که خودش در آن گفت‌وگوی نسبتا بلند مطرح می‌کند، نهم فروردین ۱۳۱۳ در روستای سیاه‌اسطلخ (حوالی خشک‌بیجار گیلان) به دنیا آمد، اما در شناسنامه‌اش، روز تولدش را نهم فروردین و یک سال زودتر از زمان تولد نوشتند، زیرا بر این باور بودند که عدد ۱۳ شگون ندارد. استعداد او به اندازه‌ای بود که به گفته خودش در یک سال توانست کلاس‌های درسی پنجم و ششم دوره دبستان را بگذراند وارد دوره بعدی مدرسه شود. همزمان، نواختن ویلن را نزد یک نوازنده ارمنی‌تبار به نام «موسیو یرواند» و نیز کیهان دیوان‌بیگی و رکن‌الدین نژند، فراگرفت و استعداد یادگیری‌اش چنان بود که در مدتی کوتاه توانست برای اجرای رادیویی پذیرفته شود و از ۱۴ سالگی در «رادیو بی‌سیم» (رادیو فانوسی) رشت به اجرای زنده موسیقی می‌پرداخت. از همان سال‌ها و به دلیل استخدام شدن در ارتش، برای ارتش ساز می‌زد و آهنگ می‌ساخت. به گفته اکبرپور، «ارکستر رادیو موردنظر به اندازه‌ای خوب اجرا می‌کردند که وقتی در سال ۱۳۳۴ غلامحسین بنان به رشت آمد، همراه این ارکستر برای رادیو فانوس اجرایی ویژه انجام داد و خواند». (همان)

کاسعلی اکبرپور اسطلخی در گیلان برای بسیاری از خوانندگان آهنگ ساخت که در میان آن‌ها دو نام برجستگی بیشتری دارد؛ شاپور جفرودی و ناصر مسعودی. اما وقتی به تهران آمد، نیز برای شمار زیادی از خوانندگان آهنگ و ترانه نوشت که از جمله می‌توان به نام‌هایی چون حمیرا، مرجان، ‌سیما مافیها و نادر گلچین اشاره کرد. ترانه «پیوند عشق» در بیات ترک یا «آرزو» را با صدای نادر گلچین، بسیاری از علاقه‌مندان هنوز به خاطر دارند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

ساخت بیش از ۱۵ آهنگ برای ایرج خواجه‌امیری نیز در کارنامه‌ اکبرپور به چشم می‌آید که سه ترانه «پیک‌ بهاری»، «تو یه رنگی همیشه» و «عزیزی مثل جون» از شاخص‌ترین‌‌ها است. ساخت ترانه‌ای دیگر برای ایرج در یادواره فردین، هنرپیشه مشهور سینمای پیش از ۵۷، در سال‌های اخیر نیز جزو آثاری است که او تصنیف کرد، همچنانکه ترانه «قلک چشات» با صدای سیمین غانم، از تجربه و تسلط او در انواع دیگر موسیقی نیز خبر می‌دهد.

در میان ترانه‌هایی که او ساخت،‌ می‌توان به چند ترانه برای میرزا کوچک‌خان جنگلی هم اشاره کرد. خود در همان گفت‌و‌گو اشاره می‌کند که نسبتی هم با میرزا کوچک‌خان داشت و او از اقوام مادری‌اش بود.

از جمله ترانه‌هایی که در زمان ساخت خود بسیار معروف شدند، ترانه «دیگر ستاره‌ای ندارم ساقی» با صدای مازیار )عبدالرضا کیانی‌نژاد) است. شعر این ترانه را دوست او، شیون فومنی، شاعر صاحب‌نام اهل گیلان، سروده‌ بود و در دوره‌‌ای خوانده شد که مازیار تازه به مثابه خواننده‌ای خوش‌آتیه به جامعه موسیقی پاپ ایرانی معرفی شده بود. مازیار البته در سال‌های پس از انقلاب هم آلبومی منتشر کرد، اما جلو ادامه فعالیت او را گرفتند و عملا دق‌مرگش کردند تا در سن ۴۴ سالگی درگذشت. نکته جالب‌توجه این است که روی سنگ ‌مزار مازیار نیز با الهام از ترانه ماندگاری که خوانده بود،همین شعر شیون فومنی درج شد: 

دیگر ستاره‌‌ای ندارم ساقی

صبح دوباره‌ای ندارم ساقی

آهنگ ‌برای شاعران گیلانی 

گذشته از نوشتن قطعه و آهنگ برای ترانه‌ها، اکبرپور قطعاتی نیز برای برخی از شاعران شناخته‌شده منطقه خود نوشت که به منزله موسیقی متن زیر صدای آن‌ها به کار رفت؛ از جمله، آهنگ برای آلبوم‌‌های سه و چهار «گیله‌اوخوان» با صدای شیون فومنی، یا برای ماهدخت مخبر، بهمن فرخی، شمس لنگرودی و جعفر مهراد، و نیز دوست نزدیکش، تیمور گورگین. اکبرپور روی شعر برخی از شعرای کهن مانند سعدی و مولانا نیز آهنگ‌هایی ساخت. گذشته از آن، شاعرانی چون سیمین بهبهانی و ‌شهین حنانه نیز برای آثار او ترانه نوشتند. درکنار این آثار، او آهنگ‌هایی را نیز ویژه قصه‌های کودکان نوشت که از جمله معروف‌ترین آن‌ها آهنگ «پیرزن پیراهن‌گلی» بود که به گفته اکبرپور، هنگام قصه‌گویی او، اسطلخی با تکنوازی، همراهی‌اش می‌کرد. او آثار دیگری نیز با م. آزاد، شاعر معروف معاصر، ساخت. در این مجموعه ۲۴ قصه کودکان، از جمله «خاله پیرزن» و «گربه بلا وموش ناقلا»، با بازنویسی م. آزاد، روی آهنگ‌های اکبرپور ساخته و در دو آلبوم کاست منتشر شد.

سوئیت سمفونی برای یک دوره‌گرد بخشنده

بخشی از آثار اکبرپور با بهره‌گیری از فضای موسیقی ارکسترال و سمفونیک خارجی طراحی و ساخته شده‌اند که از دانش بالای او در آهنگسازی وسازآرایی خبر می‌دهد. نکته مهم در این آثار، توجه او به تم‌های محلی گیلانی و بهره‌گیری از این تم‌ها و ملودی‌ها و گسترش آن‌ها در ساختار موسیقی سمفونیک است که پیش از این، چهر‌‌های جهانی چون بلابارتوک، و در ایران نیز موزیسین‌هایی چون احمد پژمان، مرتضی حنانه و فرهاد فخرالدینی، به کار گرفته بودند. از جمله این آثار می‌توان به سوئیت سمفونی «دوره‌گرد قصه‌گو »اشاره کرد. اکبرپور در گفت‌و‌گو با نشریه اینترنتی «خروس‌جنگی» می‌گوید: «این سوئیت سمفونی را برای مرد آواره‌ای ساختم  که بچه‌ها خیلی اذیتش می‌کردند. سعدی نامی در انزلی که بچه‌ها و همسرش از خانه بیرونش کرده بودند و او هم در خیابان زندگی می‌کرد. برای عابرها شعر می‌خواند و پولی گیرش می‌آمد. اما نکته‌ای که جذبم کرد تا برایش کاری بنویسم، روحیه‌ ‌مستغنی او بود که اگر نیاز ماهانه‌اش به فرض ۲۰ تومان بود و دویست تومان به او می‌دادند، مابقی پول را به دیگران کمک می‌کرد و صدقه می‌داد.»

اکبرپور در سال‌های جنگ نیز دست از کار نشست و از جمله ترانه‌های بسیار معروفی که او سرود و شاید معروف‌ترین ترانه بهرام گودرزی در جایگاه خواننده باشد، سرود-ترانه «بلند‌آسمان» است که روی شعری از مسعود فردمنش ساخته شد.

پس از انقلاب ۵۷، اکبرپور در عمل عمده فعالیتش را روی همکاری با فرهاد فخرالدینی و ارکستر موسیقی ملی ایران متمرکز کرد. در این ارکستر، او در مقام نوازنده ویولا، جایگاهی ویژه داشت و جزو چهره‌های اصلی ارکستر به شمار می‌آمد، و برخی از آثارش را نیز همین ارکستر اجرا کرد. 

بیشتر از موسیقی