اگر ستاره یک برنامه محبوب تلویزیونی و همکارت یک متجاوز جنسی باشد، در مواجه با دادگاه افکارعمومی، چه میکنی؟ دو سالی است که جنبش «من هم» (Me Too Movement) با استفاده از رسانههای اجتماعی، این سوال را در رسانههای خبری و شرکتهای تولید فیلم و سریال مطرح کرده است.
اکنون شرکت اپل با یک سرمایهگذاری ۳۰۰ میلیون دلاری، بهدنبال پاسخ آن در یکی از جنجالیترین سریالهای داستانی امسال رفته: برنامه صبحگاهی (The Morning Show) با بازی جنیفر آنیستون (بازیگر نامآشنای سریال «دوستان» یا Friends)، ریس ویترسپون و استیو کرل.
اپل برای دو سال و هر قسمت ۱۵ میلیون دلار بودجه گذاشته تا «برنامه صبحگاهی» علاوه بر آنکه نگاهها را دوباره به مجموعهای از رسواییهای جنسی در رسانههای آمریکا برگرداند، این سریال گل سرسبد رونمایی از یک محصول تازه این شرکت در نخستین هفته ماه نوامبر (آبان ماه) امسال هم باشد: شبکه اینترنتی اپل تیوی پلاس (Apple TV plus).
یک هفته پس از اپل، دیزنی پلاس (Disney+) در اختیار مشترکان آمریکای شمالی قرار گرفت: شبکهای که محصولات گذشته و امروز دیزنی، مارول، جنگ ستارگان، پیکسار و نشنال جئوگرافیک را عرضه میکند و تنها در یک روز، رکورد ۱۰میلیون مشترک تازه را به نام خود کرد.
فهرست شبکههای تازه اینترنتی بهنظر بیپایان میرسد. تمامی چهرههای برجسته خبر، رسانه و سرگرمی میخواهند بخشی از بازار آینده تماشای ویدیو در اینترنت را به انحصار خود داشته باشد.
نبرد چند میلیارد دلاری برای فتح اینترنت
سال آینده در آمریکا اچبیاو مکس (HBO Max) با مجموعهای از تولیدات برادران وارنر و ایتیاندتی جایگزین اچبیاو گو (HBO Go) میشود تا گنجینهای از بیش از چهار دهه تولیداتی مانند تمامی سوپرمنها تا تمامی تولیدات اچبیاو و چندین شبکه دیگر از جمله سیانان را عرضه کند.
برنامههایی که با یک اشتراک ماهانه و رها از آگهیهای تبلیغاتی پخش میشود. مشترک انتخاب میکند کی و کجا تماشا کند. هر زمان هم که خواست، میتواند برنامه را متوقف کند و بعد جایی دیگر ادامه آن را تماشا کند. محدودیتی وجود ندارد که چه تعداد از برنامههای موجود در هر شبکه اینترنتی را به تماشا بنشیند.
در مقابل تماشای تلویزیون که باید سر ساعتی مشخص آماده تماشای یک برنامه باشی و تازه آرامش دقایق طولانی پخش آگهیهای بازرگانی را هم داشته باشی. تجربه نتفیلیکس نشان داده که میتوان از این شیوه پخش برنامه در اینترنت، سود کلانی هم به جیب زد.
تجربه نتفیلیکس: گذر از ورشکستی به کمک اینترنت
نتفیلیکس نام یک شبکه عرضه فیلم و سریال در آمریکا بود که پیشتر، ویاچاس، سیدی و سپس دیویدی را با پست به در خانهها میآورد. اینترنت البته این شیوه کرایه و تماشای فیلم و سریال را به خاطرهای دور بدل کرد. نتفلیکس که نزدیک بود ورشکسته شود، دست به یک ریسک زد: آنها سراغ کرایه اینترنتی محصولات مختلف رفتند، از فیلم، مستند و سریال تلویزیونی گرفته تا برنامههای کودک.
در ابتدا کسی آنها را خیلی جدی نگرفت اما در همین ماه نوامبر، از ریدلی اسکات تا مارتین اسکورسیزی، تازهترین فیلمهایشان را با این شرکت ساختند و عرضه کردند. پارسال نتفیلیکس اعلام کرد نزدیک به هشت میلیارد دلار برای تولید محصولات تازه سرمایهگذاری میکند. هماکنون بیشتر از ۱۴۸ میلیون مشترک در تقریبا تمامی کشورهای دنیا، به تماشای محصولات نتفیلیکس مینشینند. شرکتهایی که پیشتر کنترل تلویزیون را در دست داشتند، حالا شاهد این شدهاند که اینترنت تماشای تلویزیون را متفاوت کرده و آنها، بخشی از بازار نتفیلیکس، یا اگر شده همهاش را میخواهند.
شرکت اپل، یک سوژه جنجالی لازم داشت با مجموعهای ستارگان نامآشنای سریالهای تلویزیونی تا مخاطب را سمت اشتراک ماهانه خود بکشاند: آنها بهاندازه دیزنی، نتفیلیکس یا اچبیاو، دست پری از محصولات سالهای گذشته ندارند، ولی با تکخالشان، یا همین سریال «برنامه صبحگاهی»، امیدوارند در رقابت بازار سربلند شوند.
یک کتاب، این گزینه را به آنها داد تا سوار موج سوءاستفادههای جنسی مدیران ارشد رسانههای آمریکا شوند.
از سقوط مت لاور تا صعود هدی قطب در شبکه انبیسی
در مراسم اسکار تاکنون از هیچ چهرهای به اندازه هاروی وایناشتاین (Harvey Weinstein) تشکر نشده و او، متهم اصلی «جنبش من» شد: گزارش روزنامهنگاران تحقیقی از دههها سوءاستفاده جنسی او از همکارانش و از چهرههای تازه سینما در رسانههای اجتماعی، بدل به هشتگ من هم شد: هشتگی که بیشتر از همه زنان با استفاده از آن میگفتند از آزار جنسی، بهخصوص در محیط کار، رنج میبرند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یکی از آن روزنامهنگاران افشاگر، رونان فَرو (Ronan Farrow) در کتاب تازهاش، «بگیر و بکش: دروغ، جاسوسی و توطئه برای محافظت از متجاوزان» میگوید که نخستین مرتبه میخواست گزارشاش از سوءاستفادههای جنسی وایناشتاین را شبکه انبیسی پخش کند. فَرو میگوید که در کمال تعجب، آنها مشتاق انتشار این پژوهش نبودند و درنهایت ماهها تحقیق او در هفتهنامه نیویورکر منتشر شد.
فَرو ادعا میکند که انبیسی نگران رسواییهای جنسی مت لاور (Matt Lauer) بود. مجری برجسته «برنامه امروز انبیسی» (NBC’s Today Show) که چند ماه پس از وایناشتاین، به اتهام سوءاستفادههای مکرر جنسی از همکارانش از کار اخراج شد. او یکی از پولسازترین چهرههای این شبکه بود. پس از رفتن او، آینده برنامه امروز انبیسی زیرسوال رفت تا درنهایت هدی قطب (Hoda Kotb)، جایگزین او شد.
«برنامه صبحگاهی» اپل، با اقتباس از کتاب «صبحتان بخیر: از درون دنیای پرکشمش برنامههای صبحگاهی تلویزیونی» نوشته بریان استلتر (Brian Stelter) سراغ همین سوژه رفته و روایتی مشابه سقوط لاور را جلوی چشم مخاطب گذاشته است، هرچند نویسندگان این سریال میخواهند تا تماشاگر، صدای هر دو طرف، هم گفته قربانی و هم پاسخ متجاوز را در این سریال بشنود.
تریبونی برای متجاوز یا چند مرد پشت سر هر تصمیمگیری
«برنامه صبحگاهی»، مستند نیست، بلکه یک سریال داستانی است که مخاطب را هم حسابی سرگرم میکند. این برنامه البته لبریز اشاره و کنایه است. بااینحال، در اینجا شما برخلاف «بلندترین صدا» (The Loudest Voice) ساخته شبکه شوتایم از زندگی راجر ایلز (Roger ails)، خالق شبکه فاکسنیوز آمریکا، مستقیم با صحنههای سوءاستفاده جنسی و تجاوز او از همکارانش روبهرو نمیشوید، بلکه صحبت و واکنش بقیه به آن را تماشا میکنید.
اپل میخواهد شما به جز صدای کسانی که متهم میکنند، صدای متهم به تجاوز را هم بشنوید. لاور میگوید او با اجازه با دیگر زنان همکار رابطه جنسی – اغلب دهانی – داشته است. مجری متجاوز «برنامه صبحگاهی» هم میگوید که ابتدا یک نسل از متجاوزان واقعی (مثل وایناشتاین) بیکار شدند و بعد کسانی مثل او قربانی شدند که متجاوز نبودند!
هر در آن سوی اتهام به سوءاستفاده جنسی، زنانی قرار دارند که در یک محیط مردسالار، قدرت نه گفتن را از دست دادهاند. «برنامه صبحگاهی» انگشت بر همین گذاشته: چهرههای اصلی برنامه مانند جنیفر آنیستون تلاش میکنند تا جلوی چشم مخاطب باقی بمانند و البته از درآمد برنامه صبحگاهی استفاده کنند (برنامه صبح شبکه انبیسی در یک رکورد سال ۲۰۱۶ خود، تنها در دو ساعت کمی بیش از نیم میلیارد دلار درآمد از پخش تبلیغ داشت) اما او هم مثل دیگر زنان این برنامه، با مدیریتی مردانه مواجه است که همهچیز کار حرفهای او را کنترل میکنند: چه بگوید، چه رفتاری داشته باشد، کجا بخندد، کجا اخم کند و کجا جدی باشد.
او سعی میکند در این شرایط بندبازی کند، اما در واقعیت هم آنیستن تبلیغی برای شرایطی مشابه شده است. شرایطی که در آن شرکت اپل امیدوار است از طریق ستارگانی مثل آنیستن بتواند جای پای خودش را در آینده اینترنت مستحکم کند. آیندهای که در آن فنآوریهای نوین مثل نسل پنج تلفنهای همراه (5G) زندگی مردمان زمین را بیشتر از قبل به اینترنت وابسطه خواهند کرد.
آیندهای که در آن شاید هنوز هم جنگ قدرت مردسالای باقی باشد: جنگی که در آن چند مرد در چند جلسه تصمیم بگیرند من و شما چه تماشا کنیم، خاطرههای کودکیمان چه باشد و در جوانی، شبیه به که رفتار کنیم. «برنامه صبحگاهی» حالا بندبازی سرمایهگذاران اپل است برای کسب آینده اینترنت: مخاطب البته انتخاب میکند مشترک کدام شبکه اینترنتی باقی بماند.