ده روز اعتراض در ایران؛ شکست حربه تهدید، سانسور و مظلوم‌نمایی نظام

مجموعه سیاست‌های نرم و سخت نظام برای سرکوب اعتراض‌ها در ایران تاکنون بی‌نتیجه مانده است

با وجود تشدید سرکوب‌، تهدید و کشتار‌، مردم ایران، به‌خصوص زنان، همچنان در خیابان‌ها حضور دارند- Twitter/ @am1rzt

سیاست‌های ترکیبی (کشتار و ارعاب و تهدید) مقام‌های جمهوری اسلامی برای مهار و سرکوب اعترا‌ض‌های سراسری در ایران با گذشت ۱۰ روز از آغاز این خیزش مردمی، حکایت از شکست آن دارد.

مردم ایران پس از اعلام قتل مهسا امنیتی در یکی از مقر‌های گشت ارشاد در شهر تهران، به خیابان‌ها آمده‌اند و سرکوب‌های گسترده میدانی هم تاکنون نتوانسته آن‌ها را به خانه‌هایشان بازگرداند.

یکشنبه‌شب، در نهمین روز این اعتراض‌ها، شهر‌های تهران، سنندج، کرج، مهرشهر، فردیس، رشت، رودسر، بندرانزلی، قزوین، مشهد، اصفهان، شیراز، بابل، آمل، ساری، تنکابن و تبریز با حضور معترضان در خیابان‌ها به پایان رسید.

صبح یکشنبه راهپیمایی حکومتی حامیان حجاب اجباری در برخی شهر‌های ایران برگزار شد و مقام‌های جمهوری اسلامی امیدوار بودند با برگزاری این مانور حکومتی بتوانند به سرکوب اعتراض‌ها سرعت ببخشند که این سیاست ساعاتی بعد و پس از حضور مجدد معترضان در خیابان، به شکست انجامید.

سازماندهی و به خیابان کشاندن حامیان نظام  در کنار حضور نیرو‌های سرکوب در خیابان‌ها، از مهم‌ترین سیاست‌های چهار دهه اخیر روحانیون حاکم بر ایران است که پیش‌تر در سرکوب اعتراض‌های خیابانی از آن استفاده می‌شد، اما چند سالی می‌شود که این حربه در ایران رنگ باخته است.

رویگردانی تعداد قابل توجهی از دین‌داران از شرکت در این قبیل برنامه‌های «انقلابی» و «سیاسی» و خشم روبه گسترش مردم ایران از مهم‌ترین دلایل شکست این سیاست در سال‌های اخیر است. در اعتراض‌های اخیر هم گزارش‌هایی از تمرد برخی نیرو‌های سرکوب از فرامین فرماندهان منتشر شده است.

همسویی علنی گروهی از حامیان جمهوری اسلامی با پایان دادن به دخالت‌های حاکمیت در حوزه خصوصی افراد و ضرورت برچیده‌شدن گشت ارشاد در ایران نیز در تشدید این وضعیت موثر بوده است.

گشت ارشاد در ایران که زیر نظر پلیس فعالیت می‌کند و عملکرد آن سال‌هاست منجر به شکاف دولت و ملت شده است، در شکل‌گیری دور تازه اعتراض‌های سراسری به‌واسطه قتل مهسا امینی، مهم‌ترین نقش را داشت و منجربه شکل‌گیری جبهه گسترده‌ای علیه این بخش از نیروی انتظامی جمهوری اسلامی شد.

این انتقاد‌ها و اعتراض‌ها طیف گسترده‌ای از مقام‌ها، رسانه‌ها و مردم را با خود همراه کرده است و منجر به این شده که پلیس زیر ضرب یکی از شدید‌ترین فشار‌ها در تاریخ جمهوری اسلامی برود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مقام‌های جمهوری اسلامی هم برای خارج‌کردن این نیرو از زیر چنین فشاری، سیاست مظلوم‌نمایی را پیش گرفته‌اند که با قربانی‌کردن چند نیروی پلیس و بسیج، امیدوارند اعتماد سلب‌شده مردم از نظام و پلیس را بازیابی کنند.

اطلاعیه‌ ستاد کل نیرو‌های مسلح و سپاه پاسدارن و چند نهاد حاکمیتی در حمایت از پلیس و عملکرد آن در اعتراض‌های سراسری از برجسته‌ترین نشانه‌های این سیاست در راس حاکمیت بود.

حضور روز گذشته غلامحسین محسنی اژه‌ای، رئیس قوه قضائیه، در ستاد کل فراجا و حضور میدانی حسین اشتری، فرمانده این نیرو، در میان گروهی از اعضای یگان ویژه در خیابان و تشویق آن‌ها به ادامه سرکوب، از دیگر اقداماتی است که در این روز‌ها در حمایت از پلیس صورت گرفته است.

در این میان، رسانه‌های دولتی هم مدام گزارش‌هایی از کشته و زخمی‌شدن نیرو‌های پلیس و بسیج در اعتراض‌های سراسری منتشر می‌کنند و تلاش دارند هم این اعتراض‌ها را به انحراف بکشانند و هم چهره‌ای «مظلوم» از این نیرو‌ها در افکار عمومی ترسیم کنند.

نیرو‌های پلیس و یگان ویژه که هم‌چون گذشته حلقه میدانی نخست اعتراض‌های سراسری به‌شمار می‌روند، براساس برخی گزارش‌ها تاکنون دست‌کم ۵۰ نفر از معترضان را به کام مرگ فرستاده‌اند و صد‌ها نفر دیگر را زخمی کرده‌اند. با وجود این، مقام‌های جمهوری اسلامی حاضر نیستند مسئولیت این کشتار‌ها را بعهده بگیرند.

ماشین تبلیغات جمهوری اسلامی در عین حال تلاش می‌کند که دامن این نیرو‌ها را از کشتار معترضان پاک کرده و آن‌ها را حافظ «جان و امنیت مردم ایران» معرفی کنند، سیاستی که سال‌هاست در ایران رنگ باخته است.

در کنار این ترفند تبلیغاتی، سکوت هماهنگ درمورد سیاست حجاب اجباری و ادامه فعالیت گشت ارشاد از دیگر رفتار‌های برجسته نظام در مواجهه با این دور از اعتراض‌های سراسری در ایران بوده است.

از مجموع موضع‌گیری مراجع تقلید شیعه و روحانیون سرشناس و مقام‌های جمهوری اسلامی و حتی فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در ۱۰ روز اخیر چنین پیداست که آن‌ها تلاش می‌کنند از اتخاذ مواضعی که منجربه تحریک و خشم بیشتر مردم ایران شود، خودداری کنند.

آن‌ها درعین‌حال، در کنار سرکوب‌های شدید، سیاست «قدرت نرم» را نیز در نظر دارند و امیدوارند با فراخوان‌های مختلف حامیان خود و روایت‌‌های یک‌سویه در رسانه‌های اجتماعی، بتوانند این اعتراض‌ها را با هزینه کمتری کنترل و خاموش و یا سرکوب کنند.