خوشحالی از لاغر شدن «ادل» نشان «چاقی‌هراسی» ماست

چرا اساسا در مورد اندام آدم‌ها اظهارنظر می‌کنیم؟

این هفته عکس‌هایی از ادل منتشر شد که به‌عنوان خواننده در جشن تولد دریک، ستاره موسیقی رپ، شرکت کرده بود و نشان می‌داد او لاغر شده است.

بلافاصله مردم شروع کردند به توییت کردن و هم‌رسانی عکس‌ها و به او به خاطر «انتقام لاغری» تبریک گفتند. این حرف اشاره به فرآیند جدا شدن ادل از سیمون کونکی دارد که ‌اکنون در جریان است. صفحات رسانه‌های اجتماعی من پر بود از سرخط خبرهایی با موضوع «هیکل جدید و بسیار جذاب ادل» و عکس‌های «قبل و بعد» لاغری‌اش. واکنش کلیشه‌ای معمول هم این بود که «چه خوش‌هیکل شده!»

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

A post shared by Adele (@adele) on

این چیزها دیگر برای من عادی شده است. این ماجرا بار دیگر صرفاً نشان می‌دهد که در جامعه ما هیکل لاغر بهترین است و اساساً لاغری امر مثبتی قلمداد می‌شود. واکنش‌ها به عکس‌های ادل تلویحاً حاوی دو پیام‌اند. یکی اینکه فرض می‌گیرند هیکل «قبلی‌اش» «بد» بود و دیگر این که انتخابی دانسته و «بهداشتی» انجام داده است.  

در واقع این واکنش جزئی از مجموعه تعریف و تمجیدهای تلویحی از او بود. وقتی می‌گوییم حالا چه هیکلش قشنگ شده، یعنی داریم به نوعی زیرپوستی او را به خاطر بدنش شرمنده می‌کنیم و این کار را زیر نقاب تعریف و تمجید انجام می‌دهیم. با گرامیداشت این مفهوم آزار دهنده «انتقام لاغری» در واقع به جای آنکه تناسب اندام و سالم غذا خوردن را تصمیم مثبتی قلمداد کنیم که همه باید بگیرند، داریم این کارها را اسلحه‌ای جلوه می‌دهیم برای مقابله با اثرات رابطه‌ای که تمام شده است. با این حرف‌ها انگار ارزش اصلی ما در ظاهر و بدن‌مان خلاصه می‌شود و انگار داریم این مفهوم را القا می‌کنیم که کسی که تنومندتر است لایق داشتن رابطه خوب و سازنده نیست.

در بدترین حالت، دلبستگی بیش از حدمان به موضوع «درخشش» ادل پس از جدایی خبر از چاقی‌هراسی عمیق و نهادینه‌ای می‌دهد که جامعه به ما القا کرده و به همین خاطر است که لاغر بودن به قیمت هرگونه آسیبی برایمان ارزش است و آن را هم‌سنگ جذابیت می‌پنداریم.

اکنون همه ما به جایی رسیده‌ایم که خوب می‌دانیم چاقی چه اثرات مخربی بر سلامتی دارد و این به خودی خود می‌تواند خوب باشد. هرچه باشد خوب است به خاطر سلامت جسم و روان‌مان در راه خوب خوردن و ورزش کردن گام برداریم. اما چرا به ندرت می‌پذیریم که وزن کم کردن به ویژه اگر آهنگ شتابانی داشته باشد می‌تواند نگران‌کننده باشد؟

کاهش ناگهانی وزن ممکن است ناخودآگاه و در نتیجه ناراحتی‌های روحی یا جسمی حادث شود. همه می‌دانند که ادل درگیر فرآیند طلاق است، تجربه‌ای که برای هرکسی تنش‌زاست و باعث وارد آمدن ضربه روحی شدید می‌شود، چه برسد برای کسی که زیر ذره‌بین انظار عمومی قرار دارد. با این حال وقتی این عکس‌ها پخش شدند به وضوح می‌شد دید که کسی نگران حال و روز او نیست. مطالعات نشان می‌دهد اضطراب می‌تواند باعث ایجاد طیف وسیعی از ناراحتی‌های گوارشی از جمله بی‌اشتهایی شود. واکنش بسیاری از افراد به مشکلات سلامت روان پرخوری عصبی است، ولی برخی دیگر وقتی دچار افسردگی و اختلال اضطراب می‌شوند کم‌اشتها می‌شوند.

البته سلامت روحی و جسمی ادل به خودش مربوط است. ممکن است شاد و سلامت بوده باشد و دانسته تصمیم به لاغر شدن گرفته باشد. در این صورت از صمیم قلب برایش آرزوی موفقیت می‌کنم. اما چرا بی اینکه بدانیم افراد در چه موقعیت و شرایطی هستند هم‌چنان در مورد هیکل آنان اظهار نظر می‌کنیم؟ از کجا معلوم حرفی که خیال می‌کنیم «تعریف» از کسی است در واقع به بحرانی درونی دامن نزند یا وجود چنین بحرانی را موجه جلوه ندهد؟

انگار با این «تعریف و تمجیدها» به ظاهر می‌خواهیم از سلامت فرد حمایت کنیم، اما حقیقت تلخ این است که ستایش کردن ما از وزن کم کردن همیشه بابت سلامت‌افزا بودن آن نیست. برای جامعه فقط لاغر بودن آدم مهم است. جامعه کاری به این ندارد که در واقع آدم برای رسیدن به این وزن چه آسیب‌هایی را بر خود هموار کرده است.   

ادل همیشه زیبا بوده و خواهد بود. ارزش او به اندازه یک عکس قبل و بعد از لاغری نیست. او بسیار بااستعداد است و سرمایه ملی ماست و از این لحاظ نباید بر هیکلش تأکید و تمرکز داشت. 

این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

https://www.independent.co.uk

© The Independent

بیشتر از زندگی