سی و دومین سالگرد تهاجم عراق به کویت و نگرانی از وقوع نبردی دیگر در منطقه

خطری که متوجه کویت باشد، برای عربستان سعودی، بحرین و سایر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز خطر محسوب می‌شود

این حادثه به نگرانی همیشگی در منطقه خلیج فارس، به‌ویژه در کویت تبدیل شده است - Joe Coleman/U.S. Department of Defense

اکثر ما که شاهد حمله صدام حسین به کویت در ماه اوت ۱۹۹۰ بودیم، آن را تاریخی فراموش‌نشدنی می‌دانیم و در واقع نباید فراموش شود. هرچند یادآوری تهاجم به کویت، موضوع دلنشینی برای صحبت سر میز شام نیست، اما این حادثه به نگرانی همیشگی در منطقه خلیج فارس، به‌ویژه در کویت تبدیل شده است.

آیا ممکن است چنین تهاجمی بار دیگر رخ دهد و هیاهوی آن، منطقه و جهان را در یک شب گرم تابستانی از خواب بیدار کند؟ در واقع، دیگر ترسی از عراق نیست، اما نگرانی این است که طرف دیگری از این گستره همچون راهرو و میدان بازی استفاده کند. هرچند در شرایط کنونی وقوع جنگ یک اقدام غیرمنتظره است، اما هیچ چیزی را نمی‌توان کاملا منتفی دانست. به همین دلیل کشورها ارتش می‌سازند و نیروهای خود را برای روزی آماده می‌کنند که هیچ‌کس آرزوی رویارویی با آن را ندارد. هیچ‌کس نمی‌داند که خطر از کجا و چه زمانی سربلند می‌کند.

پرسشی که در سی ‌و دومین سالگرد تهاجم صدام به کویت، بسیاری آن را نادیده می‌گیرند این است که آیا چنین تهدید و نبردی می‌تواند در حال حاضر یا تا ۱۰ سال دیگر به وقوع بپیوندد؟ به نظر من بعید نیست که منطقه دستخوش درگیری دیگری شود، زیرا هرچند احتمال وقوع جنگ اندک است، اما به‌طور کامل منتفی نیست. به قول معروف، برای بدترین‌ها آماده شوید ولی انتظار بهترین‌ها را داشته باشید. البته ازنظر تاریخی نیز تهاجم صدام به کویت، یک اقدام منحصربه‌فرد نبود و عبدالکریم قاسم، حاکم وقت عراق در سال ۱۹۶۱ یک بحران بین‌المللی علیه کویت ایجاد کرد که حدود سه سال به طول انجامید.

عراق امروز در چنان مرحله گذار و آشفتگی قرار گرفته است که پیش‌بینی نوسان‌ها و نتایج آن بسیار دشوار است. با این حال، باید به یاد داشته باشیم که با وجود تشدید اختلاف‌ها، در عراق هنوز خردمندانی وجود دارند که توانسته‌اند از سقوط کشور در جنگ داخلی، مانند جنگ‌هایی که لیبی و یمن را نابود کرد، جلوگیری کنند. نیروهای ملی عراق در حمایت کشور در برابر تجزیه داخلی و سلطه خارجی نقش چشمگیری ایفا می‌کنند. با این حال، گسترش نفوذ و قدرت شبه‌نظامیان مسلح، نه تنها خطرهای بزرگی را برای بغداد ایجاد می‌کند، بلکه کشور را به سمت سیاست‌های افراطی می‌کشاند یا مانند سازمان حزب‌الله لبنان، عراق را درگیر نبردهای منطقه‌ای می‌کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

البته خطری که متوجه کویت باشد، برای عربستان سعودی، بحرین و سایر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز خطر محسوب می‌شود، همان‌گونه که هگل می‌گوید: «جغرافیا یک عامل ثابت در سیاست است، حتی اگر شرایط متفاوت باشد».

اکنون کویت چه گزینه‌هایی پیش ‌رو دارد؟ به‌ویژه اینکه وضعیت امروز دشوارتر از شرایط سال ۱۹۹۰ است. در آن زمان، موضع‌گیری‌ها و گرایش‌ها کاملا روشن بود و جهان به‌دقت بین دو اردوگاه تقسیم شده بود، درحالی‌که امروز همه چیز دگرگون شده است، حضور نظامی موثر ایالات متحده به‌شدت کاهش یافته و کشورهای خطرناکی مانند ایران، قدرت نظامی و آزمندی خود را برای توسعه‌طلبی افزایش داده‌اند.

هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهوری درگذشته ایران، همواره دوست داشت به کشورهای حوزه خلیج فارس یادآوری کند که صدام به ایران پیشنهاد داده بود که می‌خواهد در ازای حمله به کویت، منطقه خلیج فارس را با آن‌ها تقسیم کند، اما تهران پیشنهاد او را رد کرد. اکنون فارغ از اینکه موضوع یادشده درست است یا خیر، انگیزه‌های سیاست نسبت به ۳۰ سال پیش عملا تغییر کرده است. کشور قدرتمندی مانند چین، بزرگ‌ترین خریدار کالای اصلی صادراتی خلیج فارس (نفت)، وارد منطقه شده‌ و تا حدودی به جایگزین ایالات متحده تبدیل شده است، اما پکن برخلاف واشینگتن، آماده مداخله و محافظت از کشورهای صادرکننده در برابر تجاوز و قلدری نیست. درحالی‌که آمریکا با داشتن پایگاه‌های نظامی در خاورمیانه همچنان تاثیرگذارترین کشور در منطقه به شمار می‌رود و نیروهایش در مناطقی مانند ژاپن و اروپای غربی حضور دارند و آماده حمایت و مداخله‌اند.

ایالات متحده هنوز هم بازیگر اصلی بین‌المللی در منطقه خلیج فارس است و با کویت قرارداد همکاری دفاعی دارد، علاوه بر اینکه حدود ۱۳ هزار سرباز آمریکایی در خاک کویت مستقرند. بنابراین، همه این‌ موارد عوامل بازدارنده برای جلوگیری از هرگونه تهاجم خارجی به شمار می‌روند که با تداوم آن‌ها تاکنون این فرصت برای کسی فراهم نشده است که در اندیشه حمله به کویت باشد.

در حال حاضر، رهبران کشورهای حوزه خلیج فارس با چالش‌های ناشی از تغییرهای بزرگی همچون خروج تدریجی آمریکا از منطقه، امضای احتمالی برجام تا پایان سال که دست ایران را باز می‌کند و گسترش روزافزون نفوذ چین در همه کشورهای منطقه، چه متجاوز و چه قربانی، مواجه‌اند.

در نتیجه، وضعیت کنونی ما را به صحبت درباره گزینه‌های پیش ‌روی کشورهای حوزه خلیج فارس بازمی‌گرداند. در سال ۱۹۸۱ و در رویارویی با پیامدهای جنگ عراق و ایران، شورای همکاری خلیج فارس با عنوان یک سیستم سیاسی و دفاعی تاسیس شد. اکنون برای مدت باقی‌مانده از دهه کنونی، کشورهای حاشیه خلیج فارس از راهبرد تقویت دفاع مشترک خلیج که به‌نوبه خود عاملی برای جلب همکاری‌های بین‌المللی و دفع ماجراجویی‌های منطقه‌ای است، به گزینه‌ای بهتری دست نخواهند یافت.

برگرفته از روزنامه الشرق الاوسط

 
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه