پروانه، دختر ملک‌الشعرای بهار درگذشت

پروانه بهار در «مرغ سحر» از خاطرات زندگی‌اش و همچنین از سال‌های آخر پدر گفته است

«آن شمع دل‌افروز از خانه من رفت، پروای گلم نیست که پروانه من رفت.»- عکس از وبسایت ستاره

پروانه بهار، دختر ملک‌الشعرای بهار، شاعرو ادیب بزرگ ایرانی، روز جمعه در ایالت کالیفرنیای آمریکا در سن ۹۴ سالگی درگذشت. خواهرزاده پروانه بهار، غزل جمشیدی، با انتشار عکسی از ملک‌الشعرا و پروانه در صفحه اینستاگرامش، این خبر را با شعری از آن ادیب بزرگ اعلام کرد: «آن شمع دل‌افروز از خانه من رفت، پروای گلم نیست که پروانه من رفت.»

پروانه بهار که نام کاملش «ملک پروانه» است در سال ۱۳۰۷ به دنیا آمد و پس از ملک هوشنگ، ماه‌ ملک و ملک‌ دخت، چهارمین فرزند محمدتقی بهار، ملقب به ملک‌الشعرا، بود. او یک برادر و یک خواهر کوچک‌تر به نام‌های ملک مهرداد و ملک چهرزاد هم دارد. مهرداد بهار، متولد ۱۳۰۸، خود نویسنده و پژوهشگری شاخص بود که سابقه فعالیت سیاسی نیز داشت. او در آبان ۱۳۷۳ پس از ابتلا به سرطان خون، درگذشت. با درگذشت پروانه، حالا فقط ششمین و کوچک‌ترین فرزند ملک‌الشعرا از او به یادگار مانده است:‌ ملک چهرزاد که در تهران زندگی می‌کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پروانه بهار سال‌ها پیش، بعد از ازدواج با دکتر علی‌اکبر خسروپور، به آمریکا مهاجرت کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند به نام‌های بابک و سودابه است که هر دو در آمریکا زندگی می‌کنند. خانم بهار در آمریکا به تحصیلاتش ادامه داد و در رشته کتابداری فوق‌لیسانس گرفت. طبق آنچه در صفحه او در سایت «لینکدین» آمده است، او مدت‌ها کتابدار صندوق جهانی پول و بانک جهانی در واشنگتن بود.

محمد تقی بهار متولد ۱۲۶۵ خورشیدی در مشهد بود و علاوه بر درخشش در عرصه شعر و ادبیات، از مهم‌ترین نویسندگان، روزنامه‌نگاران و سیاستمداران اواخر دوره قاجار و دوران پهلوی به حساب می‌آمد.

ملک‌الشعرا در قصیده‌ای به نام «خانواده» از فرزندانش گفته است: «دادم دو پسر خدای و سه دختر، هر پنج بزاده از یکی مادر/ هوشنگی و ماهی و ملک‌دختی، چارم پروانه، مهرداد آخر»، که البته این شعر پیش از تولد ملک چهرزاد سروده شده است.

در سال‌های آخر عمر ملک‌الشعرا، او به‌دلیل ابتلا به بیماری سل برای معالجه به لزن در سوییس رفت و قصیده «به یاد وطن» را که به «لزنیه» معروف شد همان‌جا سرود. بزرگ‌ترین ادیب ایران آن روزها، که دو سال پیش‌تر نماینده مجلس و مدتی وزیر فرهنگ در کابینه قوام السلطنه بود، چنان در تنگنای مالی بود که ناچار شد معالجه را رها کند و به ایران بازگردد. در دوران یک سال واندی اقامت بهار در سوییس، این پروانه ۲۱ ساله بود که مونس و همراه پدر بود.

پروانه بهار خاطرات زندگی‌اش و از جمله خاطرات آن روزها را در کتابی به نام «مرغ سحر: خاطرات پروانه بهار» نگاشته است که اولین بار در سال ۱۳۸۲ منتشر شد. اخیرا چاپ جدیدی از این کتاب به همت دکتر فاطمه کشاورز، استاد دانشگاه مریلند، منتشر شده است.

پروانه بهار در سال‌های طولانی زندگی در آمریکا در زمینه‌های گوناگون سیاسی و اجتماعی فعال بود و در چند انجمن مربوط به فعالیت‌های زنان و ضدنژادپرستی عضویت داشت. کتاب «مرغ سحر» مهر تاییدی است که پروانه بهار نویسنده‌ای مستعد نیز بود.

بیشتر از جهان