شمشیر «خدای دهه شصت» بر گردن ایران؛ موج جدید با‌زداشت و سرکوب

بعد از اتمام حجت علی خامنه‌ای برای برخورد با «شایعه‌پراکنان» در فضای مجازی و «آلوده‌کنندگان افکار عمومی»، موج دستگیری‌ها سرعت و شدت گرفته است

پس از سخنرانی‌های ۱۴ خرداد و ۷ تیر رهبر جمهوری اسلامی ایران، «خدای دهه شصت» حکومتی که بیش از ۴۰ سال است ایران را با «سیاست النصر بالرعب» و شکنجه، سرکوب، دستگیری و کشتار مخالفان و منتقدان اداره می‌کند، بار دیگر با فرمان «نظام» به خیابان آمد. 

بعد از اتمام حجت رهبر جمهوری اسلامی ایران برای برخورد با «شایعه‌پراکنان» در فضای مجازی و «آلوده‌کنندگان افکار عمومی»، موج دستگیری‌ها سرعت و شدت گرفته است. 

بازداشت مادران داغدار با اتهام ارتباط با بیگانگان، سینماگران تهیه‌کننده بیانیه «تفنگت را زمین بگذار»، و منتقدان میانه‌رو نظام در روزهای گذشته، در کنار حمله روزانه گشت‌های ارشاد به زنان و دختران، پرده‌هایی از حکومتی «یکدست» است که همه قوا و قدرت را در اختیار «لوله‌کننده»های مخالفان و صادرکنندگان احکام اعدام قرار داده است. 

به باور اکثر تحلیلگران، علی خامنه‌ای در اظهارات اخیر خود با بیان آنکه «خدای امروز همان خدای سال شصت است»، پیامی روشن برای آغاز سرکوبی مشابه سال شصت به مسئولان قوه قضاییه و نهادهای امنیتی رساند که بلافاصله با آغاز طرح برخورد با «بدحجابی»، روند بستن فضای اجتماعی کشور و سرکوب زنان را در برنامه گذاشت و در ادامه، با دستگیری و ربودن مخالفان و منتقدان، آن را وارد مرحله سخت و امنیتی کرد. 

فقط چند روز پس از انتشار خبر دستگیری محمد رسول‌اف و مصطفی آل‌احمد، ۱۷ تیرماه، مصطفی تاج‌زاده، فعال سیاسی، با هجوم ۱۵ نفر از ماموران اطلاعات سپاه دستگیر شد. این دستگیری با تعجب فعالان سیاسی همراه بود، چرا که تاج‌زاده در هفته‌های اخیر در مناظره‌هایی، مدام از مخالفت با حضور خیابانی و براندازی سخن می‌گفت. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

هنوز موج اعتراضات و واکنش‌ها به دستگیری این افراد تمام نشده بود که طی ساعات گذشته، اخبار دستگیری جعفر پناهی، سینماگر برجسته ایرانی، ناهید شیربیشه، مادر پویا بختیاری، و عموی او و سعید دامور، مادر و پدرش، برادر وحید دامور، از کشتگان آبان ۹۸، و مادران پژمان قلی‌پور و نوید بهبودی، خبر از تداوم دستگیری‌ها دارد. 

این وضعیت بلافاصله یادآور توییت سردبیر سایت «رجا نیوز» پس از دستگیری مصطفی تاج‌زاده بود که در آن تصریح کرد: «تاج‌زاده آخرین نفر نخواهد بود.»

با توجه ‌به اینکه دستگیری‌های امروز هنوز فرصت واکنش به فعالان نداده است، برای بررسی روند واکنش به دستگیری‌های اخیر، می‌توان به اخبار پس از دستگیری آل‌احمد، رسول‌اف، و تاج‌زاده پرداخت. 

واکنش‌ها به دستگیری این سه تن بسیار گسترده بود. فخرالسادات محتشمی‌پور، همسر مصطفی تاج‌زاده، در همان دقایق اولیه پس از دستگیری او در «لایو اینستاگرامی» شخص علی خامنه‌ای، مجتبی خامنه‌ای، و همسر رهبر حکومت را خطاب قرار داد و اعلام کرد: «در صورت به خطر افتادن جان تاج‌زاده، آن‌ها باید منتظر عواقب آن باشند.»

جبهه اصلاحات نیز در کنار برخی از احزاب اصلاح‌طلب، در بیانیه‌ای دستگیری تاج‌زاده را محکوم کرد. نقطه تاریک بیانیه جبهه اصلاحات، بی‌تفاوتی به دستگیری سینماگران دستگیر‌شده بود. 

زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی، نیز در بیانیه‌ای ضمن محکوم‌کردن دستگیری رسول‌اف، آل‌احمد، و تاج‌زاده، سرکوب زنان و دختران را در طرح مبارزه با بدحجابی نیز محکوم کرد. 

جامعه سینمایی نیز در قبال دستگیری همکاران خود سکوت نکرد و با صدور بیانیه‌ای که امضای بیش از ۱۷۰ سینماگر را داشت، خواستار آزادی آنان شد. موج تازه دستگیری‌ها در آستانه روز ۲۱ تیر، با انتشار خبر اجرای کمپین «نه به حجاب اجباری» در خیابان‌ها هم‌زمان است و از تلاش حکومت برای امنیتی‌کردن فضای کشور نشان دارد. 

این وضعیت سبب شده است که طی روزهای اخیر، فضای مجازی شاهد حضور چهره‌های مختلف رسانه‌ای و سیاسی باشد که تحلیل خود را از دلایل این سرکوب‌ها بیان می‌کنند. عمده این تحلیل‌ها بر سه عامل اصلی تاکید دارند. 

اولین عامل، معطوف به بحران اقتصادی و گسترش چشمگیر نارضایتی اجتماعی و اعتراضات پی‌درپی صنفی در ایران است که دولت ابراهیم رئیسی را در کمتر از یک سال زمین‌گیر کرده است. 

از سوی دیگر، شکست مذاکرات برجام موجب ناامیدی جامعه از امکان بهبود اقتصادی و به ‌تبع آن، تداوم و افزایش اعتراضات شده است. بنابراین، در این نگاه، موج سرکوب مبتنی بر همان پیام رهبر حکومت و کد معنادار «خدای سال شصت» است که به‌ زعم افرادی که به این ایده باور دارند، حکومت می‌خواهد همانند آن سال‌ها، با سرکوبی گسترده جامعه را مدیریت کند؛ به‌ویژه آنکه حسینعلی نیری، از اعضای «کمیته مرگ» که احکام اعدام گسترده سال ۶۷ را صادر کرده بود، در سخنانی با دفاع از کشتار سال ۶۷، اعلام کرده است: «در شرایط بحرانی نمی‌شود با قربانت و فدایت شوم کشور را اداره کرد.»

اما طرح و نظر دوم، از تجربه‌ای قدیمی در جمهوری اسلامی ایران می‌آید، و آن این واقعیت تاریخی است که حکومت هر بار قصد انجام تصمیمی بزرگ در سطح ساختاری دارد، نخست با سرکوبی گسترده، احتمال به خطر افتادن روند اجرای آن تصمیم را کاهش می‌دهد. 

برای دریافت ماهیت و چیستی تصمیمی تا این حد بزرگ که نیازمند چنین سرکوبی باشد، نگاه تحلیلگران متوجه سه گزینه شده است: ورود حکومت به مرحله گذار رهبری، اعلام خروج رسمی از برجام، و اعلام دستیابی به سلاح اتمی.

اگرچه این نگاه دور از ذهن است، تشابه شیوه موج جدید سرکوب‌ها با وقایع سال ۶۰-۶۷ و ۸۸، این نظریه را، دست‌کم به لحاظ قرابت تاریخی، ممکن می‌کند. 

اما طرفداران نگاه و طرح سوم بر این باورند که پس از تحولات شکل‌گرفته در سطوح عالی بدنه امنیتی سازمان اطلاعات سپاه، دستگیری‌های اخیر و فضای ارعابی که شکل‌گرفته است، تلاشی برای نمایش اقتدار فرماندهی جدید این سازمان است. 

به‌ویژه، پس از پخش گزارش دستگیری معاون سفیر بریتانیا که با تکذیب سفیر این کشور، دروغین بودنش آشکار شد، شاید این دستگیری‌ها پوششی بر ضعف اقتدار امنیتی سپاه باشد. 

فارغ از پشت پرده این سرکوب گسترده در ۷۲ ساعت گذشته، به نظر می‌رسد که پیام معنادار عبارت «خدای سال ۶۰»، استیصال حکومتی است که پس از چهل و چند سال و با وجود «یکدست» کردن تمام ارکان نظام، پاسخی جز سرکوب برای پنهان کردن ناکارآمدی ندارد. 

اما نگاهی به پشت سر، روشنگر این نکته است که این جامعه تشابهی با جامعه دهه شصت ندارد و قابلیت و ظرفیت واکنش این نسل به این میزان از سرکوب و بگیروببند، می‌تواند فراتر از تصور رهبر جمهوری اسلامی ایران، و ترتیب‌دهندگان نمایش‌های تبلیغاتی مانند «سلام فرمانده» در حمایت از نظرات او باشد.