سیسمونی گیت؛ منافع شخصی یا فساد سازمان‌یافته؟

فساد در خفا ظهور می‌کند و برای گسترش از کمک و حمایت متخصصان در همان زمینه‌ بهره می‌گیرد

قالیباف که عناوینی مانند «دکتر» و «سردار» را با خود یدک می‌کشد، آخرین جایگاهش در درون نظام، ریاست مجلس شورای اسلامی است - تسنیم

مقدمه‌ای بر فساد - فساد می‌تواند شکل‌های گوناگونی داشته باشد و افراد فاسد می‌توانند دارای هر نقش و مسئولیت یا هر مقام و منصبی باشند؛ مسئولان خدمات عمومی که برای انجام کار و وظیفه خود رشوه طلب می‌کنند یا مسئولیت‌ها و مناصب را به اقوام یا فرزندان خود و مافوق خود واگذار می‌کنند؛ شرکت‌هایی که به مقام‌های مختلف رشوه می‌دهند تا معامله‌های چرب و نرم‌تری را مانند قراردادهای دولتی در ساخت، تولید، واردات و صادرات به دست آورند، همه این‌ها نمونه‌های فساد محسوب می‌شوند. فساد می‌تواند در هر فردی رسوخ کند؛ از سیاستمداران، مقام‌ها و کارکنان دولتی گرفته تا رهبران مذهبی، تجار یا کارکنان بخش‌های خدماتی و حتی مردم عادی -هیچ‌کسی مستثنی نیست.

فساد در خفا ظهور می‌کند و برای گسترش از کمک و حمایت متخصصان در همان زمینه‌ بهره می‌گیرد. بعد از آلوده کردن فرد همچون سلول‌های سرطانی، جامعه را نیز بیمار و معتاد به فساد می‌کند. در این راستا مقام‌های بانکی، وکلا، مقام‌های قضایی، حسابداران و حسابرسان، قانون‌گذاران، نمایندگان بنگاه‌های معاملات ملکی، نظام‌های مالی غیر شفاف یا شرکت‌هایی که بی‌نام‌ونشان کار می‌کنند و در زد‌و‌بندهای مالی دست دارند تبدیل به همکارانی می‌شوند که شبکه‌های فاسد را هدایت یا با آن‌ها همکاری می‌کنند.

فساد یک ساختار فردی نیست و مشکل با حذف یک فرد فاسد حل نمی‌شود. برای اینکه طرح‌های فاسد پیاده و عملی شوند یا بستر لازم برای ردوبدل کردن پول در معامله‌های مخفی فراهم شود یک یا چند شبکه پیچیده و پنهان لازم است. بنابراین وجود سازمان‌های درهم‌پیچیده، قوانین و دستورالعمل‌های سردرگم کننده خود دلیل محکمی بر وجود فساد ساختاری در یک جامعه است.

حالا عوامل موجود در ماجرای «سیسمونی گیت» را در فرمول فساد ساختاری که در بالا به اختصار توضیح داده شد قرار بدهید و از خود بپرسید:‌ چرا و چگونه یک سیستم مدعی عدالت اسلامی، یک فرد (محمدباقر قالیباف) که در سمت قبلی‌اش (شهرداری تهران) با همسرش پرونده‌ املاک نجومی را داشت به سمت جدیدی منصوب می‌کند و حاصل این انتصاب چیست؟ آیا این فقط قالیباف است که فاسد است یا سیستم است که دچار فساد ساختاری شده و نمی‌تواند آن را اصلاح کند. اصولا فساد ساختاری را نمی‌توان با افراد درون همان سیستم معالجه کرد.

سیسمونی گیت فقط نوک قله یخی است – ماجرا با افشاگری وحید اشتری از پرواز بازگشت زهرا‌سادات مشیر (همسر قالیباف) دخترش، مریم قالیباف و دامادش، امیررضا بحیرایی از استانبول به تهران شروع شد. البته افشاگری وحید اشتری موجب شد پرونده قدیمی او در دادستانی دوباره بررسی شود، اما اغلب کسانی که رابطه این فرد را با نظام می‌دانند فکر نمی‌کنند خطری متوجه او باشد. به دنبال این افشاگری بود که غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی، عضو پیشین مجلس شورای اسلامی گفت همسر، دختر و داماد محمدباقر قالیباف، رئیس «مجلس انقلابی» ایران در سفر اخیر خود به ترکیه علاوه بر خرید «سیسمونی نوزاد»، دو واحد آپارتمان به ارزش ۴۰ میلیارد تومان نیز در یکی از برج‌های استانبول خریداری کرده‌اند. این رقم معادل ۲۰ میلیون لیره ترک و یک میلیون و ۴۰۰ هزار دلار آمریکا است. حالا این دو نفر در داخل کشور چگونه این مبلغ را تولید کردند و به ارز خارجی تبدیل و قاچاق کردند نیز جلوه دیگر این رابطه فاسد است. منابع آگاه در پی همین ماجرا گفتند که یکی از مدیران پتروشیمی ایران نیز ده‌ها واحد آپارتمان در همان برج خریده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

آنچه در هفته اخیر به صورت ناگهانی نام «سیسمونی گیت» بر آن نهاده شد در حقیقت علنی شدن شرایطی بود که هر روز و به شیوه‌های گوناگون اتفاق می‌افتد و در نتیجه آن نیمی از جمعیت ۸۰ میلیونی ایران با شرایط اقتصادی رقت‌آوری روبرو شده‌اند که به فریادهای دادخواهی‌شان فقط با سرکوب و گلوله پاسخ داده می‌شود. جمهوری اسلامی که در چاله عمیق فساد ساختاری افتاده است هر بار به نحوی متفاوت از برخورد با واقعیت فرار می‌کند. صاحبان قدرت که باید مسائل جامعه را حل‌وفصل کنند بخشی از پیچ و مهره‌های همین ساختار فاسد‌ شده‌اند و با این خیال که حافظه مردم درگیر مسائل زندگی روزمره است و گذشته را فراموش خواهد کرد، معمولا پرونده‌های کلان فساد را خاتمه یافته و در حد یک اتهام می‌دانند که همه بی‌پایه و ساخته‌وپرداخته گروه مخالف خارج‌نشین و گروهک‌ها است!

مهر «سیسمونی گیت» که به آخرین مورد فساد ساختاری زده شد؛ هم طنز، هم تلخ و هم دردناک است. مردم خشمگین تلاش کردند آن را با رویدادهای ماندگار تاریخی مانند ماجرای واترگیت در آمریکا همانندسازی کنند تا به یاد بماند و شاید آخرین مورد از یک مفسده باشد و مرتکبان‌ آن همانند واترگیت مجبور به ترک جاه و مقامی که به ناحق بر آن تکیه زده‌اند شوند. شاید هم فقط بازتاب روحیه طنز و متلک‌پراکنی ایرانی است که در هر شرایطی - حتی فقر و تنگدستی - بروز می‌کند و تبدیل می‌شود به خنده‌ای که بر هر درد بی‌درمان دواست!

تلاش برای پاک کردن صورت مسئله – تقریبا در همه موارد فساد در میان افراد شاخص نظام، اولین قدم تلاش برای پاک کردن صورت مسئله است. بلافاصله پس از علنی شدن ماجرای مسافرت همسر قالیباف ابتدا پسرش، یاسر تلاش کرد با طرح این قضیه که خواهر و شوهر خواهرش بدون اطلاع پدر به سفر ترکیه رفته بودند بر افکار عمومی اثر بگذارد. او تلاش کرد بر موضوع مسافرت مهر «ناشایست» بزند که بتواند وجود اصول و معیارهای اخلاقی را در خانواده القا کند. «خواهرم و همسرش کاری انجام دادند که حتما غلط است. این سفر آن هم در این شرایط اقتصادی مردم یقینا اشتباه است.» اما تاکید می‌کند که «آن‌ها برای خرید سیسمونی نرفته بودند.» و البته درست می‌گفت چون آن‌ها برای خرید دو واحد آپارتمان ۲۰ میلیون لیره‌ای رفته‌ بودند. در این روایت همسر قالیباف از صورت مسئله پاک می‌شود تا قالیباف و همسرش بی‌اطلاع نشان داده شوند. روایت خنده‌آوری نیز برای تطهیر خود قالیباف گفته می‌شود. قالیباف که عناوینی مانند «دکتر» و «سردار» را هم با خود یدک می‌کشد و آخرین جایگاهش در درون نظام ریاست مجلس شورای اسلامی است مبتلا به کرونا بوده و در محل مجلس شورای اسلامی می‌خوابیده است!

حسینعلی شهریاری، نماینده زاهدان می‌گوید: «قالیباف مدتی به کرونا مبتلا شده بود و در مجلس می‌خوابید و در جریان سفرهای خانواده نبود. بعضی مواقع نمایندگان و به‌خصوص رئیس مجلس آن‌قدر گرفتارند که اطلاعی از رفت‌وآمدها و تصمیم‌های خانواده ندارند». [یعنی خانواده هم خبر از کرونا گرفتن پدر ندارد؟] پرواضح است که این داستان بی‌نهایت احمقانه است و به منظور قدیس‌سازی بیان می‌شود.

تلاش برای پاک کردن صورت مسئله با ایجاد هیاهوی جدیدتری برای انحراف توجه و افکار عمومی ادامه پیدا می‌کند. این بار علیرضا سلیمی نمین، نماینده و عضو هیئت‌رئیسه مجلس شورای اسلامی اعلام می‌کند که اسحاق جهانگيري، معاون اول رئيس‌جمهوری دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم، بيژن نامدار زنگنه، وزير سابق نفت، محمد شريعتمداري، وزیر سابق تعاون کار و رفاه اجتماعی و عباس آخوندي، وزیر اسبق راه و شهرسازي به دادگاه‌ فراخوانده و به روایتی تفهیم اتهام شده‌اند. البته اصل اتهام گسترده بودن فساد ساختاری است که در دوره‌های پیشین هم وجود داشت و مختص دوره فعلی نیست؛ اما ظاهرا دادستان کل مملکت خبر تفهیم اتهام را با جمله جالبی تکذیب می‌کند: «ظاهرا این خبر تکذیب شده است»؛ یعنی اطلاع او که دادستان کل جمهوری اسلامی است ناشی از علم و آگاهی نیست و ناشی از شنیده‌ها و احتمال‌ها و فقط «ظاهرا» است. اما نکته مهم دیگر در مورد اصل خبر این است که منشا خبر تفهیم اتهام هم مانند خبر بستری بودن قالیباف در مجلس از میان نمایندگان مجلس بود.

نماینده دیگری جبهه جدیدی باز می‌کند که نشان می‌دهد که نظام با اطلاع‌رسانی و دسترسی آزاد مردم به اطلاعات صحیح مخالف است. طبعا اگر امکان اطلاع‌رسانی در کنترل مطلق بود چه کسی می‌فهمید چگونه ثروت ملی از کشور خارج می‌شود و در کجا هزینه و سرمایه‌گذاری می‌شود. در تئوری، یکی از آسان‌ترین اندیشه‌ها مسدود کردن دسترسی مردم به فضای مجازی (طرح صیانت) است.

احمد حسین فلاحی، عضو کمیسیون مشترک طرح صیانت با اشاره به ماجرای سفر خانواده قالیباف به ترکیه، فرصت را مغتنم شمرد و ضرورت تصویب طرح صیانت را مطرح کرد: «مشخص است که فضای مجازی رها شده است». او از رهبری نقل قول می‌کند که فضای مجازی «هیچ‌گونه تعهدی درباره اینکه چه مطالبی منتشر می‌کنند، ندارد». به نظر اشتری ظرفیت پلیس فضای مجازی، فتا محدود است و «هر روز نمی‌تواند برای هر مطلبی اقدام کند» و در نهایت اینکه «قطعا فضای مجازی نقش اول را داشته است. این اتفاق این پیام را می‌رساند که مجلس باید روی طرح خود پافشاری و این موضوع را پیگیری کند. این اولین بار نیست که این اتفاق رخ داده است. آیا این افراد بخشی از حلقه فاسد اطراف قالیباف نیستند؟

اطلاع از حقوق بشر، بخشی از روند حق‌طلبانه مردم برای جلوگیری از فساد به قصد افزایش اعتماد در تصمیم‌گیری نهادهای جامعه است. بنابراین و از این منظر، طرح صیانت در راستای خارج کردن مردم از چرخه تصمیم‌گیری و حمایت از فساد ساختاری در جمهوری اسلامی است.

رهبری: کار معاندان و خوارج است - پس از مدت‌ها سکوت وقتی آیت‌الله خامنه‌ای عده‌ای از دانشجویان منتقد را به حضور پذیرفت هیچ اشاره مستقیمی به قضیه «سیسمونی گیت» یا شخص قالیباف نکرد، بلکه در مقابل انتقاد دانشجویان از اینکه مجلس دیگر آن مجلس انقلابی نیست، یکی دیگر از آن اظهارنظرهای دو پهلویش را به زبان آورد و گفت گرچه همه نمایندگان مجلس را نمی‌شناسد ولی مجموعه خوبی است و اینکه «‌مجموعه هم در دولت، هم در مجلس و هم در بخش‌های دیگر خوب است. حالا ممکن است یک اشکال‌هایی بر بعضی‌ از آن‌ها وارد باشد». او به‌طور ضمنی منتقدان را «معاند» و «خوارج» نامید.

مغشوش کردن ذهن مردم - در گام بعدی قضیه توطئه امنیتی‌ها مطرح شد. بولتن نیوز (۲ اردیبهشت) بحث مفصلی را در مورد «بی صداقتی» اشتری در افشاگری علیه قالیباف مطرح کرد و عمل او را «خلاف قانون» دانست و نتیجه گرفت «تمام این موارد نشان از یک خطر امنیتی جدی و تهدید بزرگ در درون سیستم اطلاعاتی کشور می‌دهد. خطری که محصول یک محفل امنیتی و سیاسی است.»

می‌توان سوال کرد که مگر قالیباف خودش به تشکیلات امنیتی وابسته نیست؟ و اگر است آیا شکافی ایجاد شده و شاید قضیه این است که مجلس قالیباف «عنایت» لازم را به خواسته‌های بعضی‌ها نداشته و یک جا زیادی تند رفته است که حالا پوست خربزه زیر پایش گذاشته‌اند!

سناریوی مغشوش کردن افکار عمومی یک اشکال عمده دارد. معمولا در هر مرحله از مغشوش کردن افکار عمومی بخشی از مخاطبان توضیح داده‌شده را می‌پذیرند و در همان مرحله باقی می‌مانند و به اصطلاح متقاعد می‌شوند؛ اما روایت‌های بسیاری موجب جلب توجه افراد بیشتری می‌شود و مخاطبان تازه‌ای پیدا می‌کند. در مورد سیسمونی گیت دیدیم که حتی در تظاهرات حق‌طلبانه کارگران، بازنشستگان، فرهنگیان متجلی شد و در شعارهایشان بازتاب یافت.

 
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه