بازگشت دوباره خاندان شریف به قدرت در پاکستان

شهباز شریف هرچند متهم به فساد و پولشویی است، اما حالا کابینه دولت پاکستان را تشکیل خواهد داد

شهباز شریف وظیفه گرفت تا کابینه جدید پاکستان را ایجاد کند-REUTERS

به نظر می‌رسد که روند زوال آفتاب اقبال عمران خان، نخست‌وزیر سابق پاکستان، تکمیل شده است و قرعه فال به نام شهباز شریف زده شده است. با تصمیم به استعفای خان از پارلمان پاکستان که با استعفای جمعی دیگر از اعضای «حزب تحریک انصاف» به رهبری عمران خان همراه بود، حالا دیگر رقیبی در مقابل شهباز شریف، برادر نواز شریف، نخست‌وزیر سابق پاکستان و رهبر حزب مسلم لیگ شاخه نواز، وجود ندارد. هرچند شاه محمود قریشی، وزیر خارجه پاکستان و هم‌حزبی عمران خان، خود را برای رقابت‌های میان‌دوره‌ای مجلس برای دستیابی به جایگاه نخست‌وزیری آماده کرده بود، اما حالا با استعفای جمعی اعضای حزب انصاف، احتمال پیروزی او به صفر رسیده است. تاکنون استعفای فرخ حبیب، علی زیدی، مراد سعید، شیرین مزاری، شفقت محمود، علی امین گنداپور و علی محمدخان، مسجل شده و بر سر زبان‌ها افتاده است. آنان فرم‌های استعفای خود را در حساب‌های کاربری خود در توییتر به نمایش گذاشته‌اند. گفته می‌شود که بیش از ۱۴۰ نفر از حزب انصاف عمران خان استعفای خود را به او «پیشکش» کرده‌اند، و گفته‌اند که تمام روند (تشکیل و تایید دولت آتی) را در پارلمان پاکستان تحریم خواهند کرد.

با این حال، اکنون شهباز شریف موظف شده است که کابینه جدید دولت پاکستان را تا سال دیگر که انتخابات برگزار می‌شود، تشکیل دهد. با وجود برگزاری تظاهرات‌های گسترده در سراسر پاکستان در حمایت از عمران خان، اما این دموکراسی بود که پیروز میدان سیاست پاکستان شد و پس از رد صلاحیت نخست‌وزیر عمران خان، نه ارتش و نه هیچ منبع دیگر قدرت در پاکستان نتوانست کنترل سرنوشت مردم را در دست گیرد. نماینده‌های پارلمان، روز دوشنبه پس از ساعت‌ها چالش و درگیری‌های لفظی، بالاخره به شهباز شریف رای دادند و او مامور ایجاد کابینه جدید شد. اما واقعیت این است که بحران سیاسی ناشی از حکم دادگاه به لغو انحلال مجلس (به دستور رئیس جمهوری پاکستان) که زمینه را برای رد صلاحیت عمران خان فراهم کرد، همچنان پابرجا است. حالا که خان برکنار شده است،  نخست‌وزیر جدید باید کابینه تازه‌ای تشکیل دهد و طی یک سال آینده، انتخابات فوق‌العاده‌ای برگزار خواهد شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

عمران خان وعده داده است که جبران خواهد کرد و دوباره به قدرت باز خواهد گشت. اما پیش از رای عدم اعتماد به عمران خان، بین نخست‌وزیر و ارتش پاکستان که در اصل قدرت بلامنازع در پاکستان است، فاصله افتاد. عمران خان برکناری خود را از نخست‌وزیری، نتیجه توطئه آمریکا و همکاری ارتش می‌بیند. در تظاهرات یکشنبه شب که تا حوالی صبح ادامه داشت، معترضان شعارهای ضد آمریکایی سر دادند. آنان برکناری عمران خان را نیز غیردموکراتیک می‌دانستند. با این حال، تجربه تحولات سیاسی در پاکستان نشان داده است که با فاصله افتادن بین نخست‌وزیر و ارتش، زمینه برکناری‌اش فراهم شده است. حالا هواداران عمران خان و شماری از کارشناسان امور پاکستان می‌گویند، قاطعیت دادگاه عالی برای لغو انحلال مجلس نشان می‌دهد که ارتش وارد عمل شده است و احتمالا رای دادگاه عالی را خریده است.

وضعیت اقتصادی هم با عمران خان همراه نبود. او با وعده تحولات اقتصادی و مهار تورم وارد عرصه سیاسی شد، اما تغییر لازم در اقتصاد پاکستان نمایان نشد. تورم افزایش یافت و نرخ بیکاری نیز بیشتر شد. حتی کمک یک میلیارد دلاری صندوق بین‌المللی پول هم کمکی به بهبود اوضاع پاکستان نکرد. اطرافیان عمران خان نیز در فساد موجود در کشور، نقش روشنی داشتند. افشای هزاران صفحه مدارک مالی در سال گذشته که از آن‌ها با نام «اسناد پاندورا» یاد می‌شود، نشان داد که همکاران خان برای فرار مالیاتی، پول‌ها را به خارج از پاکستان منتقل کرده‌اند. این امر در تقابل اظهارات «پوپولیستی» عمران خان قرار گرفت و حمایت داخلی از او کاهش یافت. 

تنها کاری که عمران خان کرد، پیگرد مقام‌های احزاب سیاسی رقیب بود. بسیاری در پاکستان می‌دانند که رهبران بسیاری از احزاب سیاسی در پاکستان، غرق در فساد و پولشویی‌اند، اما آستین بالا زدن برای افشای آنان خطرات بزرگی به‌همراه دارد و همین خطر کردن عمران خان، عمر دولت او را کوتاه کرد. شاید دلیل اتحاد احزاب رقیب «تحریک انصاف» نیز همین باشد که رد فسادهای مالی خود را گم کنند. به نظر نمی‌رسد که دولت جدید، سیاست دوری از آمریکا را بیش از این ادامه دهد. زیرا این سیاست می‌تواند به نارضایتی ارتش بینجامد که به آمریکا نزدیک است.

 از سوی دیگر، با توجه به دغدغه بیشتر دولت بایدن و درگیر بودن آن با دو معضل مهم دیگر که همانا خروج از افغانستان و جنگ اوکراین است، خطوط اصلی روابط آمریکا و پاکستان به احتمال زیاد در دولت‌های بعدی مشخص خواهد شد. در پیوند با افغانستان، به نظر نمی‌رسد تغییر زیادی در رابطه پاکستان با طالبان پدید آید، زیرا تنظیم کننده رابطه میان طالبان و دولت پاکستان، ارتش و سازمان اطلاعات نظامی پاکستان است. اما با توجه به تنش‌های شکل گرفته میان طالبان و ارتش پاکستان، شاید دولت جدید تا حدی جدی‌تر با طالبان برخورد کند و حتی برای فشار آوردن به طالبان برای تغییر رویکردهای خود، با جامعه جهانی همسو شود.