شعارهای توخالی احقاق حقوق زنان در انتخابات افغانستان

سمت‌های ظاهرسازانه دولت‌ها در افغانستان تغییری در تبعیض سیستماتیک علیه زنان ایجاد نکرده است

HOSHANG HASHIMI / AFP زنان افغان در صف رای اکتبر 2018

انتخابات ریاست جمهوری افغانستان فردا برگزار می شود و به رغم ثبت نام نزدیک ده میلیون نفر، انتظار می رود بین چهار تا پنچ  میلیون نفر برای انتخاب رهبر سیاسی کشور در میانه تهدید طالبان پای صندوقهای رای بروند. حدود ۴۰ درصد رای دهندگان زن هستند و نامزدهای داوطلب برای رسیدن به ریاست جمهوری کشور از هیچ قول و قراری برای جلب رضایت زنان دریغ نکرده اند.

دایره این شعارها از «پایان دادن ظلم و بی عدالتی علیه زن»، تا «احترام زن»، و «از برابری زن و مرد» تا «توانمندسازی» زنان را در بر می گیرد. گذشته از تفاوت‌های ۱۴ تیم باقی مانده در میدان مبارزات انتخاباتی، پرداخت آن‌ها به مساله زنان بیانگر این واقعیت است که چالشهای فراوانی همچنان دامنگیر زن افغان است.

از شعارهای اصلی تیم دولت ساز به رهبری اشرف غنی، برابری زن و مرد است. این برای یک زن افغان شعار جذابی است. به ویژه که آن‌ها در تکاپو برای برابری در سطوح مختلف اند؛ خانواده، مدرسه، کار، مجلس، حکومت و در یک کلام تمام رده های اجتماعی.

تیم آقای غنی با شناخت از اهمیت رای زن، باغ سرخ و سبزی را برای زنان نشان داده است تا آرای میلیونی آن‌ها را به سمت صندوقهای خود هدایت کنند.

یکی از این تعهدات که سخنگویان ستاد انتخابات دولت ساز بارها تکرار می کنند، انتصاب زنان در ردههای مدیریتی دولت است.

رقیب اصلی تیم دولت ساز، تیم ثبات و همگرایی به رهبری عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی کنونی دولت افغانستان است که اهمیت زیادی به رای زن قائل شده است.

آقای عبدالله نیز در کارزار انتخاباتی ویژه زنان به قرار دادن زنان در راس قدرت اشاره کرد و قول داد: «معاون سوم ریاست اجرائیه نیز به زودی اعلان می‌شود و یک خواهر به حیث معاون سوم اجرائیه می‌باشد و هم‌چنان تغییرات ساختاری در نهاد‌های مربوط به زنان بوجود می‌آید، تمرکز بیشتر روی برنامه‌ها، افزایش نقش زنان در رهبری و هم‌چنان دور از کابل در مناطق دور دست کشور هم کار های مهم در بخش زنان صورت خواهد گرفت». چندی بعد آقای عبدالله زهرا نادری را به عنوان معاون سوم ریاست اجرایی پیشنهادی خود معرفی کرد.

تیم امنیت و عدالت به رهبری رحمت الله نبیل هم مسعوده جلال را به عنوان معاون دوم خود برگزیده است.

چهارمین تیم مهم انتخاباتی به ریاست گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان هم گرچه آشکارا گفته است که هیچ زنی در افغانستان نباید به ریاست جمهوری برسد، قول داده است که در صورت پیروزی فضای زندگی را برای زنان بهتر از مردان فراهم کند.

در فرصت یک ماه گذشته که کارزارهای انتخاباتی در افغانستان برپا شد، وعدههای انتخاباتی برای حمایت از زنان اوج گرفت.

اما در کشوری که قرن‌ها است سرکوب سیستماتیک زنان در تار و پودش رخنه کرده، تغییر شرایط زندگی آنها با مهره چینی سیاسی در بدنه دولت رویایی است که به واقعیت بپیوندند یا تمام این مانور دادن ها چیزی فراتر از روش های تبلیغاتی برای جلب رای نیست؟

ساختارهای اجتماعی و فرهنگی افغانستان به شدت سنتی و مردسالارانه است و به همین خاطر است که ممانعت گلبدین حکمتیار با ریاست جمهوری زن یا قضاوت زن، در جامعه بازتاب منفی ندارد. هیچ واکنش جدی که دیدگاه آقای حکمتیار به چالش کشیده شود، دیده نشد. افغانستان گرچه مرز طولانی با پاکستان و فرهنگ و دین مشترک با این کشور دارد، اما گویا سابقه نخست وزیری بینظیر بوتو در دو دور در پاکستان درست به خاطر بافت اجتماعی سنتی و مردسالارانه افغانستان، چندان نتوانسته دیدگاه ها را اصلاح کند.

جریان زنان که در ۱۸ سال اخیر پس از حضور آمریکا و سرنگونی امارت اسلامی طالبان در افغانستان شکل گرفته، قرار گرفتن زنان در راس قدرت را مسیر مهمی تغییر بنیادی در حقوق و شرایط زندگی زنان می دانند.

افغانستان چند وزیر و سفیر زن از جمله در نروژ، آمریکا، ژنو و سازمان ملل متحد دارد و ارتقا زنان در رده های مدیریتی به سرعت صورت گرفته است. برنامه دولت این است که دست کم در هر وزارت یک معاون وزیر زن حضور داشته باشد. شبکههای زنان افغان این سیاست را برای مهار آزار و اذیت زنان، برابری جنسیتی، تغییرات اساسی در شرایط زندگی خود ارزنده می دانند.

این است که مساله حقوق زنان نیز در مباحث انتخاباتی مطرح شده و نامزدها به لزوم حراست از دستاوردهای سال‌های گذشته در این زمینه تاکید می کنند.

اما فوزیه کوفی از فعالان شناخته شده حقوق زنان در أفغانستان که اخیر در انتخابات پارلمانی سلب صلاحیت شد، می گوید:‌«ساختارهای تبعیض آمیز جامعه افغانستان یک مساله است که سال‌هاست وجود داشته است و ما در این زمینه به یک هماهنگی و به یک جنبش زنان نیاز داریم. نه تنها که این جنبش ایجاد نشده است، بلکه در نتیجه جنگ‌ها و برخورد‌های گزینشی با زنان، صدمه هم دیده است».

او در مورد عدم نامزدی زنان در انتخابات ریاست جمهوری فردا می گوید:‌«نبود حمایت‌های سیستماتیک، منظم و ساختاری از زنان و نبود حمایت‌های مالی در مقایسه با مردان، از علت‌های اساسی عقب ماندن زنان می‌تواند باشد. امکانات سرمایه به شکل مساوی در اختیار زنان قرار نمی‌گیرد و زنان به منابع مالی کمتر از مردان دسترسی دارند. این‌ها دلایلی هستند که زنان نتواستند امسال در انتخابات نامزد شوند. از همه مهم‌تر، نبود حمایت‌های قانونی و سیستماتیک سیاسی است».

نامزدهای ریاست جمهوری در گذشته نیز تعهدات فراوانی برای تغییر وضعیت زنان داده بودند. برخی از این قول و قرارها جامه عمل پوشید و شماری از زنان در مناصب دولتی قرار گرفتند. اما واقعیت این است که زندگی یک زن در روستای دهدادی بلخ یا کشم بدخشان أصلا تغییر نکرده است. انسجام آرای زنان در چارچوب یک تشکل و جنبش پیشروی زنانه شاید بتواند سقف شیشهای را که مانع برابری جنسیتی زنان در افغانستان شده بشکند.

بیشتر از