افزایش مصرف داروهای ضدافسردگی در میان زنان افغانستان

نبود دورنمایی روشن از آینده برای زنان در افغانستان به افسردگی و روان‌پریشی دامن زده است

زنان در افغانستان در حال حاضر زیر فشاری بسیار شدیدند- HECTOR RETAMAL / AFP

با تسلط طالبان بر افغانستان، زنان و دختران بار دیگر در چارچوب‌های تنگ اجتماع اسیر شدند. محروم شدن زنان از کار، فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و همچنان بسته شدن مقطعی مدارس و دانشگاه‌ها به روی دختران باعث شد تا افسردگی و روان‌پریشی در میان دختران به میزان قابل‌توجهی افزایش  یابد.

روزنامه گاردین در گزارشی که روز پنجشنبه منتشر کرد نوشت که مصرف داروهای ضدافسردگی در میان زنان افغانستان افزایش یافته است. محمد محب‌الله که در کابل داروخانه دارد، می‌گوید بسیاری از زنان که به داروخانه‌ها مراجعه می‌کنند، قرص‌های ضدافسردگی، آرام‌بخش و قرص‌های خواب‌آور می‌خواهند. او می‌گوید مراجعه مردان برای خرید داروهای ضدافسردگی کمتر شده اما به عوض این زنان‌اند که نیازشان به قرص‌های ضدافسردگی بیشتر شده است. به گفته محب‌الله، در بسیاری از نسخه‌هایی که پزشکان برای زنان تجویز می‌کنند، علاوه بر داروهای مشخص حتما قرص آرام‌بخش، ضدافسردگی یا خواب هم وجود دارد.

باور محب‌الله این است که زنان در افغانستان در حال حاضر زیر فشاری بسیار شدیدند و تحمل این همه فشار بدون یاری گرفتن از داروهای ضدافسردگی کار دشواری است.

منیژه بهره، نویسنده و فعال مدنی در شهر هرات، در غرب افغانستان، در مصاحبه‌ای که با ایندیپندنت فارسی انجاد داد، معتقد است پس از تغییر رژیم، آسیب جدی بر روح و روان مردم وارد شده که به شکل‌گیری نوعی افسردگی جمعی و ناامیدی عمومی در میان مردم منجر شده است. به باور خانم بهره، این ناامیدی و افسردگی در میان زنان و دختران عمیق‌تر و شایع‌تر است؛ زیرا آنان نسبت به مردان بیشتر محدود شده‌اند؛ حقوقشان به حالت تعلیق درآمده، آزادی‌های فردی نسبی که قبلا داشتند، محدود شده و محدودیت شغلی که برای زنان وضع شده، باعث شده است هزاران زن کار و شغل خود را از دست بدهند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

منیژه بهره می‌گوید همین مشکلات اقتصادی خود یک دلیل بزرگ برای افزایش افسردگی در میان زنان‌اند. زنانی که سال‌ها بخشی از چرخه اقتصادی دولتی و خانواده بودند، حالا در کنج خانه بدون هیچ آینده روشنی زندگی می‌کنند. به گفته خانم بهره، نبود حمایت تحصیلی از زنان در افغانستان باعث شد تا آنان هیچ‌ دورنمای روشنی از وضعیت خود متصور نباشند. همچنان قتل‌های مرموز دختران و زنان در داخل افغانستان فشار روانی دیگری است که به باور منیژه بهره، افسردگی در میان زنان و دختران را افزایش داده است. او تغییر نظام در افغانستان را بیش از هر چیز دیگر در آسیب رساندن به روح و روان زنان و دختران افغان موثر می‌داند.

در همین حال روح‌الله رضوانی، روانشناس افغان، به ایندیپندنت فارسی می‌گوید که افزایش شیوع افسردگی و دیگر اختلال های روانی ناشی از دست رفتن دستاوردهایی است که در ۲۰ سال گذشته زمینه حضور زنان در بخش‌های مختلف جامعه را تضمین می‌کرد. به گفته رضوانی، تغییرات سیاسی در افغانستان باعث شده است تا دختران آینده خود را کاملا تاریک و ازدست‌رفته بدانند.

رضوانی می‌گوید دختران و زنان در حال حاضر نه از نهادهای داخلی حمایتی و درکی دریافت می‌کنند و نه نهادها و سازمان‌های بین‌المللی از حقوق آنان آن‌گونه که باید، حمایت کرده‌اند. زنان و دختران افغان اینک احساس می‌کنند که در میدان مبارزه برای احقاق حقوق خود تنها و منزوی مانده‌اند.

به باور رضوانی، عامل دیگری که زنان و دختران را به اختلال‌های روانی و افسردگی دچار کرده، محدودیت آنان برای به دست آوردن یک زندگی باکیفیت و رو‌به‌رشد و امیدوارکننده در افغانستان است. زنان کم‌کم امیدشان برای کنترل زندگی خود را از دست می‌دهند و آن را در چنگ نهادهای رسمی می‌بینند. این مسائل باعث شده‌اند میزان افسردگی و اختلال‌های روانی در میان دختران و زنان افزایش یابد.

ناامیدی زنان از آینده‌ و تبعات روحی روانی ناشی از این ناامیدی در حالی شکل می‌گیرد که گروه طالبان مدعی است حقوق زنان را اعاده کرده‌ است. مقام‌های امارت اسلامی تبلیغات خود را بر باز شدن در مدارس و دانشگاه‌ها متمرکز کرده‌اند. ذبیح‌الله مجاهد به‌تازگی و به مناسبت روز جهانی زن گفت که آنان متعهدند حقوق شرعی زنان را به آنان بدهند؛ اما اینکه این حقوق چه چارچوبی دارد و چقدر با دیدگاه‌های زنان و دختران امروز همخوان است، مسئله‌ای است که طالبان در مورد آن درک یا توضیحی ندارد.