اوکراین؛ بزرگ‌ترین صف‌آرایی نظامی روسیه و غرب بعد از جنگ سرد

درحالی‌که اوکراین نگران یک درگیری نظامی است، آلمان برای حفظ امنیت انرژی خود مبارزه می‌کند

تلاش‌های اوکراین برای رسیدن به دموکراسی، تهدیدی علیه مدل حکومت‌داری پوتین و لوکاشنکو تلقی می‌شود-Patryk Ogorzalek/Agencja Wyborcza.pl via REUTERS

در یک تنش رو به افزایش، روسیه حدود ۱۴۰ هزار نیرو در اطراف مرزهای اوکراین مستقر کرده است. نیروهای روسیه اوکراین را از سه جهت محاصره کرده‌اند و این بزرگ‌ترین تمرکز نیروی نظامی در اروپا از زمان پایان جنگ سرد در اوایل دهه ۱۹۹۰ تاکنون است.

تنش‌های جدید پس از گذشت هشت سال از الحاق غیرقانونی شبه‌جزیره کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۴ رخ می‌دهد. کریمه در جنوب اوکراین حالا میزبان هزاران نیرو، بمب‌افکن‌ و جنگنده‌ روسی است. روسیه همچنین از جدایی‌طلبان روس‌تبار در شرق اوکراین که منطقه دونباس شامل دو ناحیه لوهانسک و دونتسک را از سال ۲۰۱۴ در اختیار دارند، حمایت می‌کند. درگیری‌ها در شرق اوکراین که پس از سرنگونی دولت طرفدار روسیه در کی‌یف به رهبری ویکتور یاناکوویچ رخ داد، تاکنون دست‌کم ۱۴هزار کشته بر جای گذاشته است.

در مقابل این فشارهای مسکو، دولت اوکراین بیش از گذشته به سمت غرب رفته است؛ اقدامی که روسیه آن را خطر امنیتی در مرزهای غربی‌اش و تهدیدی علیه امنیت ملی خود می‌داند. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه موضوع اوکراین را یک کار ناتمام می‌بیند. پوتین در سال ۲۰۰۵ گفته بود فروپاشی اتحاد شوروی، بزرگ‌ترین فاجعه ژئوپلیتیک قرن بوده است. فروپاشی اتحاد شوروی باعث استقلال جمهوری‌های ۱۵‌گانه و تشکیل کشور مستقل اوکراین شد، اما از دست دادن اوکراین برای کرملین سخت‌تر از آن بود که آن را هضم کند. اوکراین ازنظر ژئوپلیتیکی‌، صنعتی و کشاورزی برای مسکو مهم بود و همچنان مهم است. اوکراین به دلیل خاک و دشت‌های حاصلخیزش به سبد نان شوروی معروف بود.

اوکراین بعد از فروپاشی شوروی اهمیت خود را در بازار غله جهان حفظ کرد‌. این کشوردر میان شش صادرکننده اصلی گندم در جهان قرار دارد و نقش مهمی در امنیت غذایی جهان دارد. بنا‌بر گزارش رویترز، بیش از ۴۰ درصد محصول سالانه غلات اوکراین به آفریقا و خاورمیانه صادر می‌شود‌؛ بنابراین موج‌های حاصل از یک جنگ احتمالی با روسیه می‌تواند به  آفریقا و آسیا هم برسد. نگرانی از بروز جنگ همین حالا هم بر اقتصاد اوکراین تاثیرات منفی بسیاری بر جای گذاشته است. جنگ کامل و تمام‌عیار همچنین می‌تواند به بی‌ثباتی در اروپا دامن بزند و ناتو و آمریکا را در سطح جهانی به چالش بکشد.

در این میان پوتین یک دوست و همراه به نام الکساندر لوکاشنکو هم دارد؛ رئیس‌جمهوری بلاروس معروف به آخرین دیکتاتور اروپا که ۲۷ سال است بر بلاروس حکمرانی می‌کند. پوتین به لوکاشنکو برای سرکوب خونین اعتراضات پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۰ کمک کرد؛ اعتراضاتی که به سال ۲۰۲۱ کشیده شد. لوکاشنکو برای سرکوب این اعتراضات و حفظ قدرتش به پوتین و روسیه بدهکار است. روسیه در سال‌های گذشته از بلاروس که همسایه اوکراین است همچون یک متحد نزدیک برای بی‌ثبات کردن اروپا و امنیت مرزهای غربی خود استفاده کرده است.

نیویورک‌تایمز گزارش داد که روسیه هزاران سرباز، توپخانه سنگین، موشک‌، بمب‌افکن‌ و بالگرد رزمی را در سراسر بلاروس مستقر کرده است‌. روسیه و بلاروس در چهارچوب آن دسته از حکومت‌های اقتدارگرایی قرار دارند که ارزش‌های دموکراتیک، حقوق شهروندی و مدنی را در درون و بیرون مرزهایشان به‌طور گسترده نقض می‌کنند. اعلامیه جهانی حقوق بشر، حقوق بین‌الملل و آزادی بیان و اجتماعات در روسیه و بلاروس به‌طور مستمر از سوی این دو حکومت نقض می‌شوند. تلاش‌های اوکراین برای رسیدن به دموکراسی و اقداماتش برای مبارزه با فساد، تهدیدی علیه مدل حکومت‌داری پوتین و لوکاشنکو تلقی می‌شود.

چالش رویاروی آمریکا و ناتو

در واکنش به استقرار گسترده نظامیان و تجهیزات ارتش روسیه در مرزهای اوکراین، آمریکا سه هزار نیرو را به لهستان، آلمان و رومانی اعزام کرده است. آمریکا همچنین برای مقابله با تهدیدهای روسیه و تقویت توان دفاعی اوکراین، محموله‌های تسلیحاتی به ارزش ۲۰۰ میلیون دلار به اوکراین فرستاده است. ینس استولتنبرگ، دبیر کل ناتو هم بر دفاع از تمام متحدان این پیمان ازجمله همسایگان روسیه و سه جمهوری لیتوانی، لتونی و استونی از اعضای ناتو در دریای بالتیک تاکید کرده است؛ سه جمهوری که تا سال ۱۹۹۱ بخشی از اتحاد شوروی و تحت اداره مسکو بودند. آمریکا و متحدان اروپایی‌اش به پوتین هشدار داده‌اند که اگر روسیه به اوکراین حمله کند با تحریم‌ها و عواقب اقتصادی شدید و گسترده‌ای روبرو خواهد شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

آلمان یکی از کشورهایی است که از این تحریم‌ها سخن گفته است. بلومبرگ گزارش داد که اتحادیه اروپا هم روی بسته‌ای از تحریم‌های اقتصادی علیه روسیه کار می‌کند. این تحریم‌ها علیه مبادلات پولی و ارزی روسیه، محدودیت‌های تجاری و محدود کردن دسترسی روسیه به فناوری‌های کلیدی خواهد بود.

با وجود این، روسیه انتظار دارد که امتیازات زیادی از این بحران به دست بیاورد. منافع روسیه در اوکراین یا بخش‌هایی از آن بیشتر از امنیت غذایی است. اگر اراضی اوکراین تحت کنترل روسیه قرار بگیرد مسکو دستاوردهای ژئوپلیتیک بسیار بزرگی خواهد داشت. مقام‌های روسیه می‌گویند قصد حمله به اوکراین را ندارند و این بازی تبلیغاتی غرب علیه روسیه است. روسیه خواستار آن  است که ناتو و آمریکا تعهد  دائمی بدهند که اوکراین را به عضویت ناتو نخواهند پذیرفت و از استقرار دائمی نیرو و تجهیزات در شرق اروپا و در نزدیکی مرزهای غربی روسیه دست خواهند کشید. 

روسیه گفت اگر آمریکا و متحدانش این درخواست‌های مسکو را رد کنند، کرملین دست به اقدامات تلافی‌جویانه خواهد زد. دبیر کل ناتو در واکنش به این تقاضای روسیه گفت ناتو هرگز درباره پذیرش اعضای جدید از نظر قدرت‌های دیگر پیروی نخواهد کرد. دولت بایدن و ناتو گفته‌اند که هیچ امتیازی به روسیه در این زمینه داده نخواهد شد. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا هم پس از دیداری با سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه گفت تغییری در کار نیست و نخواهد بود و هرگونه حمله‌ به اوکراین با پیامدهای گسترده و هزینه‌های شدید اقتصادی روبرو خواهد شد. به‌رغم این واکنش‌ها‌، رهبران غربی نگران‌اند که حمله روسیه به اوکراین به‌زودی آغاز شود. در همین راستا آمریکا به شهروندانش توصیه کرده است که از اوکراین خارج شوند.

آلمان، یک اسیر روسیه

درحالی‌که اوکراین نگران یک درگیری نظامی است، آلمان برای حفظ امنیت انرژی خود مبارزه می‌کند. امنیت انرژی برای بعضی از کشورها به یک اولویت و برای برخی کشورها مانند آلمان به یک آسیب‌پذیری تبدیل شده است. همچنان که به نظر می‌رسد امنیت انرژی برای برخی به یک سلاح تبدیل شده است. آلمان که بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا را دارد ازنظر تامین انرژی موردنیاز خود به روسیه وابسته است. اقتصاد روسیه و اروپا درهم‌تنیده است و در صورت حمله روسیه و وقوع یک جنگ در اوکراین، هم اقتصاد روسیه و هم اقتصادهای اروپایی از چنین حمله‌ای متاثر خواهند شد.

آلمان تقریبا یک‌سوم گاز خود را از روسیه دریافت می‌کند و آخرین داده‌ها و آمارها هم نشان می‌دهد وابستگی گازی اتحادیه اروپا به روسیه ۴۷ درصد است. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا با انتقاد از وابستگی شدید آلمان به واردات گاز از روسیه در یک نشست با دبیر کل ناتو گفته بود آلمان اسیر روسیه است.

شکنندگی و وابستگی آلمان به روسیه ازنظر تامین انرژی برلین را به دام انداخته است و ۲۶ میلیون خانه آلمانی از طریق گازی که از خط لوله نورد استریم یک می‌آید گرم می‌شوند. گرهارد شرودر، صدراعظم سابق آلمان و دوست ولادیمیر پوتین در دوران صدراعظمی خود اجازه احداث خط لوله جدید برای واردات گاز از روسیه را داد. خط لوله نورد استریم ۲ وابستگی آلمان به گاز روسیه را بیشتر می‌کند. شرودر بعد از کناره‌گیری از مقام صدراعظمی، عضو هیئت‌مدیره خط لوله نورد استریم ۲ شد که با انتقادات گسترده‌ای در آلمان روبرو شد و او را به لابی‌گری برای روسیه متهم کردند.

یوهان وادفول، سخنگوی امور دفاعی اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان می‌گوید شرودر پس از تلاش برای مسموم کردن آلکسی ناوالنی، مخالف سرشناس پوتین باید از هیئت‌مدیره خط لوله نورد استریم ۲ استعفا می‌داد. آنگلا مرکل، صدراعظم پیشین آلمان که مسمومیت ناوالنی در دوره زمامداری او رخ داد گفته بود قصد این بود که ناوالنی را بکشند. دولت روسیه هرگونه دست داشتن در این اقدام را رد کرد، اما ناوالنی به‌محض مرخص شدن از بیمارستانی در آلمان و بازگشت به روسیه بازداشت شد.  شرودر البته تنها مقام آلمانی نیست که در میانه این وضعیت تنش‌آلود باعث جنجال می‌شود. دریاسالار کی آخیم شونباخ، فرمانده نیروی دریایی آلمان نیز در جریان دیدار از هند سخنانی را بر زبان آورد که جنجال به پا کرد. او گفت کریمه از دست رفت و پوتین در پی جلب و سزاوار احترام است. اگرچه او مجبور شد پس از بازگشت به آلمان و در پی انتقادات استعفا دهد، ولی واقعیت این است که سیاست‌های برلین، کی‌یف را نگران، ناراضی و حتی خشمگین کرده است.

آلمان ارسال سلاح از استونی به اوکراین را مسدود کرد. این در حالی است که آمریکا، بریتانیا، لتونی، لیتوانی، هلند، فرانسه و ترکیه به اوکراین کمک نظامی فرستاده‌اند. آلمان به دلایل تاریخی و به دلیل وابستگی به گاز روسیه نمی‌تواند و نمی‌خواهد در این مسیر گام بردارد. آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان گفت در حال حاضر ارسال سلاح به اوکراین ایده خوبی نیست. او همچنین گفت اروپا نباید اصول پیمان هلسینکی را که به مدت ۵۰ سال اروپا را در برابر فاجعه یک جنگ تمام‌عیار حفظ کرده است، ترک کند.

کریستف هیوگن، کارشناس امنیتی در آلمان هم ضمن تاکید بر ضرورت ایجاد تنوع در شرکای تجاری آلمان می‌گوید غرب باید تمام درها را برای یک راه‌حل مسالمت‌آمیز باز نگه دارد. پاسخ آلمان به یک تجاوز احتمالی روسیه به اوکراین با پاسخ مشابه آمریکا تفاوت‌های عمده‌ای دارد. ارسال علامت‌های متفاوت از سوی آلمان باعث بروز انتقادات گسترده‌ای شده و این حس در اوکراینی‌ها تقویت‌شده است که برای حفظ امنیت خود نمی‌توانند به آلمان تکیه کنند. دمیترو کولبا، وزیرخارجه اوکراین گفت اقدامات آلمان تشویق‌کننده روسیه برای حمله به این کشور است. او گفت در چنین شرایطی وحدت غرب بیش از هر زمانی اهمیت دارد. منتقدان آلمان می‌گویند دیپلماسی به‌تنهایی نمی‌تواند مانع درگیری نظامی شود. آریداس آنوساوکاس، وزیر دفاع لیتوانی گفت متجاوز همیشه هزینه‌ها و آسیب‌های احتمالی را در نظر می‌گیرد و من فکر می‌کنم یک دولت قوی که بتواند از خودش دفاع کند، تنها راه  افزایش شانس موفقیت یک راه‌حل مسالمت‌آمیز است.  

تاثیرات دومینویی حمله روسیه به اوکراین

چین هم مانند روسیه مسیر توسعه‌طلبی ارضی را دنبال کرده است. با وجود اینکه تایوان و اوکراین و رویکرد چین و روسیه درباره هر یک از آن‌ها پدیده‌های منحصربه‌فرد با تاریخی متفاوت محسوب می‌شوند، ولی شباهت‌های رفتاری روسیه و چین در این دو مورد را نمی‌شود نادیده گرفت. حزب کمونیست چین و شی‌جین پینگ، رهبر چین همانند کرملین و پوتین، تایوان را یک پرونده و کار ناتمام می‌دانند که بالاخره روزی باید تمام شود. الگوی حاکم بر سیاست خارجی روسیه و چین مختص حکومت‌های اقتدارگرا است. هر دو رهبر محدودیت‌های زمانی دوره‌های ریاست جمهوری را نادیده گرفته‌اند و اعتراضات داخلی و مخالفت‌های موجود را به‌شدت سرکوب می‌کنند.

پوتین از سال ۱۹۹۹ به مدت ۲۳ سال و شی جین پینگ از سال ۲۰۱۳ بر روسیه و چین حکومت می‌کنند. شی جین پینگ و پوتین به‌طور مداوم  از توسعه‌طلبی ارضی  برای افزایش سطح محبوبیت خود در داخل روسیه و چین در مواردی که به نظر می‌رسد این محبوبیت کاهش یافته است، استفاده می‌کنند. هر نوع حمله‌ به اوکراین و تایوان با تلفات گسترده غیرنظامیان روبرو خواهد شد. وجود یک دموکراسی موفق با اقتصادی رو به پیشرفت در کنار مرزهای روسیه و چین برای مسکو و پکن خطرناک است.

درنتیجه اوکراین و تایوان گرفتار سیاست‌های داخلی و خارجی چین و روسیه شده‌اند. شی و پوتین تمایل دارند که موضوع بازگرداندن اراضی از دست رفته روسیه و چین را  به شکلی آرمان‌گرایانه مطرح کنند و از آن برای تقویت موقعیت خود بین مردم بهره‌برداری کنند. هر کشوری فارغ از منافع  ژئوپلیتیک و تاریخی خود باید از قوانین بین‌المللی تبعیت کند. اگر هر کشوری بخواهد در پی اراضی از دست رفته خود برآید، جنگ‌ها شروع می‌شوند و هیچ‌گاه تمام نخواهند شد.

اگر توسعه‌طلبی ارضی و دخالت‌های روسیه در امور داخلی دیگر کشورها با پیامدهای جدی و واکنش متحد غرب روبرو نشود این موضوع پیام نادرستی را به کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران، چین و کره شمالی خواهد فرستاد و آن‌ها را به بی‌ثبات کردن مناطق پیرامونی خود، دخالت در امور داخلی سایر کشورها و سرکوب معترضان در درون کشورهایشان بدون عواقب و هزینه‌های جدی برای مسکو، تهران و پیونگ‌یانگ تشویق خواهد کرد.