ایران از جمله کشور‌هایی است که اعتماد بین افراد در آن سیر نزولی دارد

مولانا جامعه بدگمان را جامعه‌ای رو به سقوط اخلاقی توصیف می‌کند

Pexels عکس تزئینی از  

آیا از آن دسته افرادی هستید که به سختی به دیگران اعتماد می‌کنید؟ یا تصور می‌کنید در روابط خودتان با دیگران زیاده از حد احتیاط می‌کنید تا در آینده از آن رابطه احساس پشیمانی نکنید؟ مصداقی برای تمثیل «مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد».

معمولا بدبینی و بدگمانی از تجارب قبلی فرد در ارتباط با افراد دیگر یا  دقیق‌تر بگوییم، از شکست‌های فرد در زندگی اجتماعی و فردی ناشی می‌شود. گاهی اوقات تجارب تلخ گذشته فرد چنان تاثیر منفی در روح و روان او می‌گذارد که نه تنها به فراموشی سپرده نمی‌شود، بلکه روی رفتار و خلق و خوی او نیز تاثیر می‌گذارد. در چنین موقعیتی فرد نگرش و افکار منفی‌اش در ارتباط با افراد دیگر را به محیط خانواده و اجتماع تعمیم می‌دهد. این مساله به مرور زمان در تصمیم‌گیری‌های فرد تاثیر منفی می‌گذارد، به نحوی که مدام در پی کسب اطمینان از رفتارهای دیگران است و میزان شک و بدبینی به آنان را افزایش داده و محتاط‌تر و بدگمان‌تر می‌شود. در واقع باورها و نگرش‌های فرد غیرواقعی و اغراق‌آمیز می‌شود، به اندازه‌ای که فرد تصور می‌کند افراد دیگر در صدد آسیب‌رسانی به او هستند. در حالیکه این برداشت و ذهنیت، ساخته و پرداخته ذهن او و حاصل تعمیم تجارب قبلی‌اش به روابطش با افراد دیگر است.

فرد بدبین و بدگمان کیست؟

معمولا افراد بدبین به علت میزان پایین اعتماد بنفس، بسیار حساس‌تر از افراد دیگر هستند. با کوچکترین مساله‌ای به هم می‌ریزند و احساس می‌کنند به شخصیت آنها توهین شده و مورد تحقیر دیگران قرار گرفته‌اند و لذا سعی می‌کنند برای کم‌کردن فشار درونی، با واکنش آنی و پرخاشگرانه‌ای از خود دفاع کنند. این گونه افراد برای رفتار و واکنش پرخاشگرانهشان نمی‌توانند دلیلی بیاورند و تنها به احساس اکتفا می‌کنند. در محاورات روزانه با برخی از نزدیکان احتمالا با این گزاره «من صداقتی در فرد نمی‌بینم و ممکن است از پشت به من خنجر بزند» روبرو شده‌اید. گزاره‌ای که متاسفانه دلیل واقعی ندارد و بر حسادت و تکیه بر احساس و هیجانات غیرمنطقی بنا شده که اغلب زندگی شخصی فرد را خدشه‌دار می‌کند. بدگمانی توام با حسادت، به روابط زناشویی فرد آسیب می‌زند. در بیشتر مواقع افراد بدبین و بدگمان در محیط کاری‌ خود، مشکلات زیادی در روابط بین فردی دارند و همیشه از شرایط ناراضی‌اند و شکایت می‌کنند. 

دکتر فریمن، روانشناس در دانشگاه آکسفورد (۲۰۱۵)، معتقد است اغلب افراد به طور موقت، اما در حد اعتدال، افکار توام با بدبینی و سوءظن را تجربه کرده‌اند. از هر ۴ نفر یک نفر افکار بدبینی شدید را تجربه می‌کند. در برخی از افراد بدبینی و بد گمانی شدیدتر و پررنگ‌تر از افراد دیگر است که در روانشناسی به آن توهمات آزار‌دهنده  لقب می‌دهند که فرد رفتار و سبک پارانوییدی از خود نشان می‌دهد که به اضطراب و افسردگی در فرد می‌انجامد و حتی افکار خودکشی را در فرد ایجاد می‌کند.

رفتار پارانوییدی(بدگمانانه) در آمریکا و ایران

رفتار و سبک پارانویید، در همه نقاط  مختلف جهان مشاهده می‌شود. برای نمونه میزان شیوع اختلالات شخصیت پارانویید در آمریکا بین ۲.۳ تا ۴.۴ درصد  و در مردان معمولا شایع‌تر از زنان است.

در ایران و در سطح روابط بین افراد آمار قابل اعتنایی درباره بدگمانی و بدبینی در دست نیست. از آنجاییکه افراد بدبین معمولا بسیار سخت به اطرافیان خود اعتماد می‌کنند و بدگمانی ارتباط نزدیکی با بی‌اعتمادی دارد می‌توان اشاره‌ای به تحقیق انجام شده در زمینه میزان اعتماد در ایران کرد که از برآیند نتایج آن تحقیقات، می‌توان تا حدودی میزان بدبینی و بدگمانی در میان ایرانیان را حدس زد. «نتایج پژوهش ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان در سال ۱۳۸۳ در ۲۸ استان ایران نشان داد، میزان اعتماد اجتماعی در بین زنان کمتر از مردان است. همچنین مردم در بین مشاغل مختلف به معلمان، ورزشکاران و استادان دانشگاه اعتماد بیشتری دارند. بر اساس نتایج این پژوهش میزان اعتماد کلی مردم در سطح پایینی است». همچنین بر اساس نتایج «بررسی ارزش‌های جهانی»، «ایران از جمله کشور‌هایی است که میزان اعتماد بین فردی در سال ۱۹۸۴ (۱۳۶۳) بالای حد متوسط (۵۵.۴۳ درصد) بوده است اما در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) میزان اعتماد بین فردی در ایران به ۵۴/۱۰ درصد رسیده است که سیر نزولی چشمگیری را نشان می‌دهد».

 بخشی از بدگمانی ایرانیان به خصوص در حوزه سیاسی از شهرت بالایی برخوردار است که آن را به نام تئوری توطئه می‌شناسیم که نمونه شاخص آن کتاب «دایی‌جان ناپلئون» ایرج پزشکزاد است که شخصیت اصلی این رمان طنزگونه هر کاری را به انگلیسی‌ها (انگلیسی هراسی) نسبت می‌داد.

مولانا شاعر و حکیم قرن هفتم تعبیری از درجه بدبینی و یا خوش‌بینی ارائه داده که می‌تواند سنگ محکی برای ارزیابی شتاب نزول اخلاقی در جامعه باشد. به واقع او بدبینی(بدگمانی) و خوش‌بینی را به عنوان یک عامل رفتاری در نظر گرفته و گفته است جامعه‌ای که در آن اکثریت مردم نسبت به هم سوءظن دارند و بدبین هستند به لحاظ اخلاقی به سمت انحطاط و تباهی پیش می‌رود و اگر جامعه‌ای اکثر افراد نسبت به هم خوش‌بین باشند آن جامعه به لحاظ اخلاقی رو به تعالی و پیشرفت است.

دلایل روانشناسانه و اجتماعی بدبینی و سوءظن شدید

اریک اریکسون روانشناس (نظریه رشد روانی اجتماعی) معتقد است کودک از بدو تولد تا ۱۸ ماهگی نسبت به دنیایی که در آن زندگی می‌کند حس واضحی ندارد و مدام مادر و یا کسی که از او مراقبت می‌کند را رصد می‌کند که در کنار او باشد. اگر کودک مراقبتی که از مادر دریافت می‌کند قابل پیش‌بینی و اعتماد باشد احساس اعتماد به نفس در او ایجاد می‌شود. اما اگر این نیاز کودک در این مرحله از زندگی‌اش برآورده نشود می‌تواند حس بی‌اعتمادی، ناامیدی، ترس، سوءظن و اضطراب را در او ایجاد کند.

سبک زندگی و شیوه پرورش کودک در دوران کودکی نیز نقش بسیار مهمی در بدبین شدن فرد دارد. والدینی که بدبین هستند حس بدبینی و سوءظن را به طور آگاهانه یا ناآگاهانه به فرزندشان انتقال می‌دهند که البته در واقع از این طریق احساس ناامنی خود را کاهش می‌دهند. به عنوان مثال به فرزند خود یاد می‌دهند که به دوستش در مدرسه اعتماد نکند و به اصطلاح «زرنگ و هوشیار باشد». در حالیکه می‌توانند به فرزندشان بیاموزند که اعتماد چگونه می‌تواند بین او و دوستش شکل بگیرد. این گونه فرد در کودکی رفتارها و سبک پارانویید والدین را به عنوان الگوی رفتاری غلط می‌آموزد و زمانی که بزرگتر و وارد محیط جامعه‌ می‌شود خود نیز عاملی مهم در ایجاد بدگمانی و سوظن در بین افراد خواهد بود. چنین فردی در محیط کار و در روابط بین فردی‌اش هرآنچه که به‌عنوان سبک رفتاری آموخته با فضای بی اعتمادی و ناامنی موجود در جامعه می‌آمیزد و بیش از پیش بدگمان‌تر و بدبین‌تر می‌شود.

بیشتر از زندگی