حکومتی که همه را دستگیر می‌کند

دستگیری، دستگیری، دستگیری، دستگیری

دستگیری را بکن مدلول قانون اساسی

دو تابعیتی، یک تابعیتی، محیط زیستی، شاعر، نویسنده، سینماگر، آمارگیر، عکاس، فیلم‌بردار، پزشک، کارشناس، زن، مرد، کودک، دوجنسیتی، یک جنسیتی... هرکس هرجا، نفس کشید به منظور اقدام علیه نظام!، یا توهین به رهبری!، دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی بلافاصله دستگیرش کردند... «دستگیری»، یک معجزه حکومتی استَ!

دستگیری

دستگیری، دستگیری، دستگیری، دستگیری
دستگیری می‌کنی با هر بهانه، ای بمیری
 
تا بیابی بهر زندان کردن مردم بهانه
از جماران می‌روی تا کهکشان راه شیری
 
هرکه را خواهی بکش حالا که داری در کنارت
خیل مداحان لُمپَن، واعظان هفت تیری
 
هرچه می‌خواهی بکن وقتی فرستادی به خارج،
ناطقان روزمزدی، ماله کش‌های اجیری
 
پاچه‌خاران را به پاس پاچه‌خاری، پاچه‌مالی
یا رئیس قوه‌ای کن یا بده پست وزیری
 
دستگیری را بکن مدلول قانون اساسی
لحظه‌ای غافل نشو از دستگیری، دستگیری
 
دستگیری، دستگیری: جرم این بابا چه بوده؟
روی خط رادیو، این شکوه کرده از فقیری
 
این دو تا اهل قلم اینجا چرا هستند؟ سیّد
این به تقصیر نوشتن، آن به جرم سردبیری
 
دستگیری: این چرا شش مرتبه شلاق خورده؟
چون ته انبار خانه، داشته یک «پنج سیری*»
 
دستگیری: این چرا افتاده اینجا مثل میّت؟
این میان سفره‌اش نان مرده است از بی‌پنیری!
  
دستگیری: این چرا زیر شکنجه گشته ناقص؟
این حقوق کارگرها را بخواهد با دلیری
 
این معلم پس چرا افتاده در دیوانه‌خانه؟
چون بخواهد اجرت آموزگاری و دبیری
 
دستگیری: این چرا خون از سر و رویش بریزد؟
این پدرسگ گفته صد رحمت به ساواک نصیری!
 
 دستگیری، دستگیری: جرم این خانم چه باشد؟
گفته پستانم ندارد شیر بهر طفل شیری
  
دستگیری: از کجا معلوم این جاسوس بوده؟
این ز لبنان آمده دارد رفاقت با حریری
 
این به رهبر کرده توهین! گفته حجاج ابن یوسف 
یک کمی خونخوارتر از قبل شد هنگام پیری!
 
دستگیری: این جوانک موقع تدریس قرآن
گوش می‌داده به اشعار فریدون مشیری
(-شعر اسماعیل** می‌گفتی اگر، بهتر نمی‌شد؟
-قافیه فرمود! خسرو جان***، نفرما خرده‌گیری)
 
دستگیری، دستگیری: قهرمان شهر ما را
چون ز آزادی سخن می‌گفت بردندش اسیری
 
گند زد بر اقتصاد و اعتماد و دین و ایمان
بی‌نظیر است این نظام مذهبی در بی‌نظیری
 
دستگیری، دستگیری، دستگیری، دستگیری
مملکت این‌قدر تخمی، مملکت این‌قدر ...
 
دستگیری، دستگیری، دستگیری، دستگیری
هم‌وطن تا کی مدارا؟  بردباری؟ سر به زیری؟
 
شد اقلّیت پریشان از سکوت اکثریّت
چاره‌ای باید برای این مزاج خاکشیری
   
دستگیری، دستگیری، دستگیری، دستگیری
این‌همه تکرار، گویای زیادی و کثیری
 
هادیا حق با «خویی» بود اینکه از بهرت نوشته
طنز تو تالی ندارد، در حلاوت، دلپذیری!!

***

* «پنج سیری» بطری‌های یک‌چهارم بطر اصلی عرق. برابر با یک چَتوَل. (یادش به خیر)

** زنده‌یاد اسماعیل خوئی 

*** خسرو باقرپور

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه