به آخرین باری که در پاسخ به احوالپرسی یک دوست گفتید «بد نیستید» فکر کنید، زیرا این درست همان حالی بود که داشتید؛ نه احساسی آنچنان عالی داشتید و نه حالتان بد بود، حسی میان این دو.
بیتردید برای بسیاری از مردم همهگیری کرونا با غم و غصه عمیق همراه بود اما برای بسیاری دیگر، تکرار مکررات، کسالت روحی و اضطراب مزمن است.
تبدیل کرونا به شرایط عادی جدید و نه وضعیتی بیسابقه و استثنایی روال زندگی در سال ۲۰۱۹ را به خاطرهای دور تبدیل کرده و دلمردگی احساسی است که بسیاری از مردم در آن شریکاند. بر اساس مقالهای که بهتازگی در نشریه نیویورک تایمز منتشر شده، احساس غالب در مردم «حس پژمردگی و دلمردگی» است.
افراد بسیاری از نبود تمرکز و نبود شادی واقعی میگویند و در نتیجه تردیدهای اجتماعی که حس میکنند در نوعی بیاعتنایی دائمی فرو رفتهاند.
اما حس دلمردگی چیست؟
بنا بر مقاله نیویورک تایمز، دلمردگی حس بیهدفی و نبود شادی است، نه لزوما غم و افسردگی عمیق. دلمردگی حس افسردگی و ناامیدی نیست اما ذوق و شادی در آن وجود ندارد. دلمردگی بسیار معمولتر از افسردگی روانی عمیق است و خطرهای خاص خود را به همراه دارد.
سِر کری کوپر، استاد روانشناسی و بهداشت سازمانی در دانشکده بازرگانی منچستر، به ایندیپندنت گفت: «(دلمردگی) احساس پژمردگی و قدری نابرآوردگی است. این احساس اکنون بهدلیل نبود تماسهای اجتماعی با دوستان و عزیزان و نداشتن کنترل روی رویدادها و آینده است که از همهگیری و پیامد مستقیم آن بر نحوه زندگی افراد ناشی شده است.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این پدیده تازهای نیست اما اوضاع ناشی از همهگیری کرونا آن را معمولتر کرده است. پژوهشی در سال ۲۰۰۲ روی گروه سنی ۲۵ تا ۷۴ سال نشان داد که ۱۲.۱ درصد آنها در «مرحله دلمردگی» قرار دارند.
این پژوهش را کوری کیز، جامعهشناس و روانشناس آمریکایی، با عنوان «دلمردگی» انجام داد که در تحقیقهای تکمیلی به این نتیجه رسید که مبتلایان به افسردگی روانی عمیق یا اضطراب شدید در دهه آینده اشخاصی خواهند بود که هماکنون به عارضه دلمردگی دچارند.
چطور میتوان دلمردگی را تشخیص داد؟
با توجه به اینکه همهگیری بسیاری را ناگزیر کرده است در خانه کار کنند، روزها بدون واقعهای خاص میگذرند و به چرخهای یکنواخت تبدیل میشوند. دلمردگی انگیزه را ضعیف میکند و توانایی تمرکز را از انسان میگیرد.
افزون بر این، فرد دلمرده توانایی درک آثار این عارضه بر خود را ندارد. پروفسور کوپر با اشاره به علائمی که باید به آن توجه داشت، میگوید: «علائم متفاوتی دارد از جمله سستی و بیحالی، بیتحرکی، بیعلاقگی به برنامهریزی حتی برای موارد مثبتی مثل تعطیلات. برخلاف گذشته که شخصی برونگرا بودید، حالا در خودتان فرو میروید. شوخطبعیتان را از دست میدهید، منفیباف یا به وقایع روزمره مثل سیاست یا ورزش بیتفاوت میشوید. در واقع، تغییر رفتار میدهید.»
برای مقابله با دلمردگی چه باید کرد؟
درمان دلمردگی پرداختن به کاری است که ذهن شما را از محل، زمان و خودتان دور و بهاصطلاح «شناورتان» میکند.
این کار میتواند تماشای سریالی تلویزیونی یا فیلم باشد که در شخصیتها یا خط داستان غرق شوید. علاوه بر این، فعالیتهای ذهنی یا بدنی که بتوانید تمام توجهتان را به آن بدهید میتواند موجب حس «شناوری» شود و توجهتان را به خود معطوف کند.
پروفسور کوپر میگوید:«برای خروج از احساس دلمردگی باید کنترل اوضاع را در دست بگیرید. مثبت باشید. فعالیتهای شادیآفرین برای آینده نزدیک برنامهریزی کنید. خودتان را مجبور به تماس با افرادی کنید که دلمرده نیستند و برایتان عزیزند و افرادی مثبتاند.»
گزینه دیگر تمرکز روی اهداف کوچک اما پرمعنی و حرکت به سوی آن است. هدف این است که آرام و مطمئن انگیزه و ذوق زندگی پیش از همهگیری کرونا احیا شود.
کوپر میگوید:«باید فعال بود و کنترل زندگی را در دست گرفت.»
© The Independent