به‌رغم غوغای تبلیغاتی، سرانجام رژیم ایران تسلیم شروط آمریکا خواهد شد

محاسبات غلط، رژیم ایران را چنان مغرور کرده که اکنون شروط خود را به آمریکا دیکته می‌کند

رژیم ایران در خلق «پیروزی‌های خیالی» تجربه و سابقه دیرینه دارد-SAMUEL KUBANI / AFP

رژیم ایران در خلق «پیروزی‌های خیالی» تجربه و سابقه دیرینه دارد. یکی از مواردی که این رژیم به خاطر آن پرچم پیروزی برافراشت و ادعای موفقیت کرد، این بود که دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ به پایان رسید و حتی یک تماس تلفنی هم از تهران دریافت نکرد، در حالی‌که وی شماره تلفن خاص خود را برای رهبران ایران فرستاده بود تا به او زنگ بزنند.

مورد دیگری که رژیم ایران آن را پیروزی «خط مقاومت» خواند و اظهار خوشحالی کرد، خروج ترامپ از کاخ سفید و جایگزین شدن جو بایدن به ‌جای او بود. اما دیری نگذشت که آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، پرده از حقیقت برداشت و اعتراف کرد که جو بایدن فرقی با ترامپ و اوباما ندارد و همه را به‌طور دسته‌جمعی دشنام داد و ناسزا گفت.

پس از آن ایران به منظور خلق پیروزی‌های خیالی برای برخی از شخصیت‌های جدید در دولت جو بایدن حساب باز کرد که از جمله می‌توان از ویلیام برنز، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، نام برد. وی عضو ارشد تیم آمریکا در مذاکراتی که بود پیش از توافق هسته‌ای میان ایران و آمریکا به طور سری در مسقط صورت گرفت و مؤلف کتابی است به عنوان «کانال پشت پرده» که در آن مذاکرات پشت پرده درازمدت مسقط را که منتهی به توافق هسته‌ای شد، ثبت کرده است.

شخصیت‌های دیگری که رژیم ایران به آنها در دولت جو بایدن دل بست، عبارتند از: جک سالیوان مشاور امنیت ملی، جو واینر معاون مشاور امنیت ملی، برت مک گورک مسئول امور خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای امنیت ملی، آوریل هاینز، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت ملی آمریکا و رابرت مالی، فرستاده ویژه باراک اوباما در امور ایران.

 رابرت مالی که یک آمریکایی مصری‌تبار است، به گرایشش به ایدئولوژی برنی سندرز و جریان افراط‌گرای وی در داخل حزب دموکرات، معروف است. رابرت مالی در سال‌های دهه نود و اوایل هزاره سوم، به طور مرتب به حومه جنوبی بیروت، پایتخت لبنان، می‌رفت و با مقامات حزب‌الله دیدار و گفت‌و‌گو می‌کرد؛ از این جهت نزد آیت‌الله‌های ایران از سابقه و اعتبار برخوردار است.

توهمات و پیروزی‌های خیالی رژیم ایران زمانی به اوج خود رسید که گمان کرد، تعیین ویلیام برنز در رأس سیا به خاطر این است که فعالیت‌های جاسوسی و تخریبی آینده موساد در داخل ایران را محدود و منضبط کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

بر اساس همین محاسبات غلط رژیم ایران از سیاست دولت جو بایدن در برابر ایران و خوانش اشتباه‌آمیز از حقیقت رویدادها در آمریکا و جهان، برخی از مقامات بلندپایه این رژیم اظهارنظرهایی کردند که قابل توجه است. از جمله حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، می‌گوید:«ایالات متحده آمریکا نمی‌تواند شکم مردم گرسنه خود را سیر کند، نظام آمریکا در حال فروپاشی است، کارش به جایی کشیده که مردم خشمناک در قلب واشینگتن به کنگره حمله می‌کنند و ارتش برای دفاع از کنگره وارد صحنه می‌شود و درون کنگره موانع امنیتی ایجاد می‌کند.»

به همین ترتیب احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، می‌گوید:« وضعیت آمریکا آنقدر آشفته شده است که اکنون چیزی در آن جا به نام دموکراسی، اخلاق و انسانیت باقی نمانده است. کشورهای جهان باید از الگوی ایران پیروی کنند و در برابر آمریکا که خودش دچار مشکل و بحران است، تسلیم نشوند.»

به همین ترتیب محاسبات غلط، رژیم ایران را چنان مغرور کرده که اکنون شروط خود را به آمریکا دیکته می‌کند و خواستار آن است که آمریکا خسارات ناشی از خروج ترامپ از برجام را جبران کند و پیش از ایران عمل به مفاد برجام را از سرگیرد.

ایران با دولت جدید آمریکا چنان برخورد می‌کند که گویا رهبر جمهوری اسلامی ایران خودش شخصا ترامپ و بایدن را شکست داده و در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شده است. از این جهت تهران برای بازگشت به برجام گستاخانه شروط می‌گذارد، اروپا به ویژه بریتانیا، آلمان و فرانسه را تهدید می‌کند و برای آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای، جدول زمانی معین می‌کند. افزون بر آن علی ربیعی، سخنگوی دولت ایران، به صراحت اظهار می‌کند که: «فرصت آمریکا برای بازگشت به برجام تا ابد ادامه نخواهد داشت، هم‌چنان فرصت برای کشورهای اروپایی نیز محدود خواهد بود.»

رژیم ایران پس از آنکه به غلط بودن برداشت‌ها و محاسبات خود از دولت جوبایدن متوجه شد و امیدها و آرزوهایش بر باد رفت، به یک نوع تشنج هیستریک دچار شد که در اثر آن شدید‌ترین حملات را متوجه دولت  جدید آمریکا کرد.

جالب است که دولت جدید آمریکا هم خطوط درشت سیاست خود در برابر ایران را بر اساس همین موضع‌گیری‌های ایران، ترسیم کرد و بازگشت خود به برجام را مشروط به شروط معینی کرد. در بخش دوم این مقاله در آینده سیاست دولت جدید آمریکا در برابر ایران را توضیح خواهیم داد و روشن خواهیم کرد که ایران به‌رغم غوغای تبلیغاتی‌اش، سرانجام در خفا به شروط آمریکا تمکین خواهد کرد و حتی اگر رئیس‌جمهوری تندرو هم در ایران روی‌ کار آید، باز هم نه‌تنها مانعی ایجاد نخواهد کرد بلکه فرآیند تمکین را سریع‌تر و آسان‌تر خواهد کرد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه