باشگاههای ایرانی در همین سالهای اخیر آسیبهای بزرگی از ناآشنایی با مبانی حقوق ورزشی دیدهاند، آسیبهایی جبرانناپذیر که در فوتبال ایران به عادت تبدیل شدهاند. باشگاهها چندان ملالی از شکستهای خود در دعاوی حقوقی ندارند و در قراردادها نیز زیانهای بزرگی را متحمل میشوند و خم به ابرو نمیآورند.
بهرغم محرومیتها از پنجره نقل و انتقالات و پرداخت جریمههای سنگین، باشگاهها همچنان به سمت استخدام نیروهای متخصص در حقوق ورزشی نمیروند. همین چند هفته پیش باشگاه استقلال تمام درآمدش از حضور بازیکنانش در جام جهانی را پای پرداخت جریمه به پروپیچ، بازیکن سابقش داد و حتی تعحبآور اینکه پرداخت این جریمه را از موفقیتهای مدیران خود دانست. نکته مهمتر البته این است که فوتبال ایران فضایی را برای آموزش حقوقدان حرفهای در نظر نگرفته و باشگاهها اگرچه جرایم سنگین را به دلیل ناآشنایی با مبانی حقوقی میپردازند اما حاضر نیستند برای تربیت نیروی انسانی متخصص در زمینه حقوق ورزشی سرمایهگذاری کنند.
قراردادهای بازیکنان در فوتبال ایران اغلب منافع باشگاه را در نظر ندارند و باشگاهها با قراردادهای کوتاهمدت بازیکنان را استخدام میکنند و از انتقالهای بعدی بازیکنان خود همیشه بیبهره میمانند. این داستانی قدیمی در فوتبال ایران است و باشگاهها در روز قرارداد دغدغهای برای آینده ندارند.
دراینباره سردار آزمون یک مثال از دهها مثال است. آخرین باشگاه ایرانی سردار سپاهان بود، باشگاهی که در انتقال سردار به روبینکازان هیچ نقشی نداشت و بازیکن ۱۶ سالهاش به عنوان بازیکن آزاد و بدون قرارداد با باشگاه پیشین، به روسیه رفت. برای انتقالهای بعدی سردار در لیگ روسیه اما همیشه رقمهای بزرگی پرداخت شده و سپاهان از بازیکن ۱۶ سالهای که به اروپا رفته هیچ سهمی تا ابد ندارد. کدام باشگاه تا این اندازه میتواند سهلانگار باشد؟ باشگاههای ایرانی اما بسیاری از ستارههای خود را به همین سادگی از دست میدهند و به درآمد از نقل و انتقال بازیکن بیتوجهاند.
مرور خبرها، بازخوانی ساز و کاری فراموششده
حتی مرور چند خبر از فوتبال اروپا کافی است که یک باشگاه در ایران بداند چه مسیری را اشتباه رفته و چه درآمدهایی را با سهلانگاری در قراردادها از دست میدهد. البته که ارقام در خبرها قابل مقایسه با ظرفیت اقتصادی فوتبال ایران نیستند، اما ساز و کار را نشان میدهند.
خبرها همیشه ساده و گویا هستند. سود ۲۵۵ میلیون یورویی باشگاه فرانسوی المپیک لیون از پرورش و فروش شش بازیکن. یا این خبر که آرسنال لندن برای نخستین بار پس از سال ۲۰۰۲، در فصل ۱۹-۲۰۱۸ زیانده شد. دلیل آن حضور در لیگ اروپا و راه نیافتن مجدد به لیگ قهرمانان اروپا و همچنین کاهش سود حاصل از فروش بازیکن در فصل گذشته عنوان شده است.
از ۴,۴۲ میلیارد یورو درآمد سازمان لیگ آلمان، ۳,۸ میلیارد یورو فصل گذشته در دسته اول بوندسلیگا ایجاد شده است. ۱۸ باشگاه حاضر در فصل ۱۸-۲۰۱۷ بوندسلیگا ۱,۲۴۸ میلیارد یورو از محل فروش حقوق پخش تلویزیونی درآمد کسب کردهاند و ۸۷۲ میلیون یورو درآمد تجاریشان از فروش حقوق اسپانسرشیپ حاصل شده است. بوندسلیگا از محل فروش بازیکن به سایر لیگهای اروپا سود کسب میکند. درآمد باشگاهها از این محل ۶۴۵ میلیون یورو بوده که رقمی قابل توجه است. درآمدهای روز مسابقه ۱۸ باشگاه دسته اول لیگ آلمان در فصل گذشته در مجموع به ۵۳۸ میلیون یورو رسید. از طریق بازارپردازی (مرچندایزینگ) و فروش پیراهن و سایر کالاهای هواداری نیز ۱۸۳ میلیون یورو عاید باشگاههای بوندسلیگا شده است.
چلسی گزارش مالی فصل ۱۸-۲۰۱۷ را منتشر کرد. چلسی در فصل گذشته درآمد و سود بیسابقهای را ثبت کرده است. علت اصلی آن فروش بازیکن بوده است. درآمد چلسی در فصل پیش ۴۹۹٫۳ میلیون یورو بود. آبیها درآمدشان را نسبت به فصل قبل آن ۲۲٫۷ درصد افزایش دادهاند. سود چلسی نیز ۶۹٫۸ میلیون یورو بوده که آن هم یک رکورد جدید محسوب میشود. دلیل اصلی این عملکرد مالی خوب در فصل پیش فروش بازیکن بوده که چلسی بابت آن ۱۲۷٫۳ میلیون یورو درآمد داشته است. به ویژه فروش دیگو کاستا به اتلتیکو مادرید (۶۶ میلیون یورو) و نمانیا ماتیچ به منچستر یونایتد (۴۵ میلیون یورو) سهم زیادی در این درآمد داشتند. ۲۲۹٫۸ میلیون یورو از درآمد چلسی نیز در فصل ۱۸-۲۰۱۷ از محل فروش حقوق رسانهای بوده است. درآمد از محل اسپانسرینگ هم با ۳۶ میلیون یورو افزایش نسبت به سال قبل، به ۱۷۵ میلیون یورو رسید.
یا برسیم به سود ۴۱۵ میلیون یورویی باشگاه موناکو از خرید و فروش تنها هفت بازیکن. در میان تمام باشگاههای اروپا، بنفیکا لیسبون در بازار نقل و انتقالات با کسب سود ۱۰۹ میلیون یورو سودآورتر از همه باشگاهها بود. پرتغالیها چهار بازیکن خود را با قیمتهایی بین ۱۵ تا ۴۰ میلیون یورو فروختند. گرانترین خرید آنها هم سه میلیون یورو قیمت داشت. بنفیکا سالهاست که هدفمند و برای رفع مشکلات مالی خود این سیاست را دنبال میکند. آنها در سه فصل گذشته نیز در بازار نقل و انتقالات سودی بین ۶۵ تا ۸۰ میلیون یورو بدست آوردند. در رده دوم باشگاههای سودآور در بازار نقل و انتقالات بوروسیا دورتموند قرار دارد که با فروش عثمان دمبله به بارسا و فروش ماتیاس گینتنر، اسون بندنر و امره مور ۸۵ میلیون یورو سود داشتهاند.
نه فقط اعداد و ارقام، بلکه ساز و کار درآمدزایی میتواند هشداری بزرگ برای فوتبال ایران باشد. باشگاهداری با شیوههایی که در فوتبال ایران رایج است، با قراردادهای کوتاهمدت بازیکنان که منافع باشگاه در آن معنا ندارد، ممکن نیست به سوددهی برسد.
فدراسیون، دور از بدیهیات قانونی
بیتوجهی به حقوق ورزشی فقط در باشگاههای ایرانی رایج نیست. فدراسیون فوتبال ایران هم در این زمینهها دانش حقوق ورزشی ندارد. در آخرین پرده فدراسیون فوتبال برگزاری سوپرجام فوتبال ایران را به یک بحران تبدیل کرد و کار به دادگاه عالی ورزش (کاس) رسید. آخرین خبر این است که دادگاه بینالمللی ورزش بار دیگر صدور نهایی حکم سوپرجام فوتبال ایران را به تعویق انداخته و تاکید کرده که این پرونده نیاز به زمان بیشتری برای رسیدگی دارد. دادگاه بین المللی ورزش قرار بود هفته گذشته رای نهایی خود را در خصوص شکایت باشگاه استقلال تهران از سازمان لیگ فوتبال و باشگاه پرسپولیس بابت سوپرجام سال ۱۳۹۷ صادر کند. اما مسئولان دادگاه کاس پس از بررسی دوباره این پرونده نامهای را به باشگاههای استقلال و پرسپولیس ارسال و اعلام کردند این پرونده دارای پیچیدگیهایی است که نیاز به بررسی همهجانبه دارد. دادگاه بین المللی ورزش بار دیگر رسیدگی به اعلام رای سازمان لیگ فوتبال ایران مبنی بر پیروزی سه بر صفر پرسپولیس مقابل استقلال تهران به دلیل حاضر نشدن آبیپوشان پایتخت در زمین مسابقه را که منجر به کسب سوپرجام فوتبال برای باشگاه پرسپولیس شد، شامل قانون آر ۵۹ دانست. طبق این ماده قانون رسیدگی به شکایت تیمهای ورزشی در صورتی که یک پرونده دارای ابعاد گسترده باشگاهی و ملی باشد نیازمند زمان بیشتر برای رسیدگی است. دادگاه عالی ورزش اما زمان جدیدی را برای صدور حکم سوپرجام مشخص کرده و وعده داده که تا ۸ آگوست رأی این پرونده را صادر کند.
این بلبشو محصول پیشبینی نشدن یک نکته ساده و بدیهی در آییننامه فدراسیون فوتبال است، اینکه اگر قهرمان لیگ و جام حذفی یک تیم باشد، تکلیف سوپرجام چه میشود؟ مثلا طبق قوانین لیگ آلمان، در صورتی که یک تیم قهرمان دو جام شود، مسابقه سوپرجام بین قهرمان جام حذفی و نایبقهرمان بوندسلیگا برگزار میشود. فدراسیون فوتبال ایران اما در آییننامهاش به این موضوعات ساده فکر نکرده و این موضوع بیتوجهی عمیق به حقوق ورزش را با ما درمیان میگذارد.
فوتبال ایران هنوز اولین قدمها را برای حرفهای شدن برمیدارد و شیوههای مدیریت دولتی هرگز فرصتی را فراهم نکرده که فوتبال در ایران از زاویه حرفهای دیده شود. شاید در آینده، الزامات فیفا و ایافسی فوتبال ایران را مجبور به نگاه حرفهای کند، چنان که بر اساس همین الزامات درهای ورزشگاهها به روی زنان در حال باز شدن است.