روسیه و اوکراین: خطر جنگ اروپایی

آیا اروپا در آستانه اولین جنگ خود در قرن بیست و یکم ایستاده است؟

ولادیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین در خط مقدم نبرد با جدایی طلبان مورد حمایت روسیه در منطقه ماریوپول - STR / AFP

خطر جنگ در اروپا بار دیگر بالا گرفته است. روسیه بالاترین شمار نیروهای خود در هفت سال اخیر را در مرزش با اوکراین گرد آورده. چهره‌هایی در هر دو کشور رجز‌خوانی را شروع کرده‌اند. آمریکا اعلام کرده به دریای سیاه ناوگان می‌فرستد. آيا باید نگران بالاگرفتن جنگ در قاره سبز باشیم؟

«تخاصم‌های منجمد»

وقتی اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ فروپاشید، بیشتر پانزده جمهوریِ «سوسیالیستی»‌ که آن‌را تشکیل می‌دادند به سرعت استقلال و مرزهای یکدیگر را به رسمیت شناختند تا خطر جنگ‌های مرزی کنار رفته باشد. بیشتر جنگ‌هایی که در خاک شوروی سابق از پی آمد، داخلی بودند، مثلا در گرجستان و تاجیکستان. مورد استثنا البته آذربایجان و ارمنستان است که از همان ابتدا درگیر شدند و تا امروز نیز همچنان درگیرند. اما به غیر از سه کشور همجوار با دریای بالتیک (لیتوانی، لتونی و استونی) که حضور خود در شوروی را اشغال غیرنظامی می‌دانستند، بقیه کشورها همه حول سازمان جدیدی به نام «اتحاد دولت‌های مستقل» گرد آمدند که انتظار می‌رفت رابطه آن‌ها را با برادر بزرگ روسی در دوران مستقل‌ شدن‌شان هماهنگ کند.

حالا با گذشت قریب سی سال اما در چندین نقطه از خاک شوروی سابق شاهد آن چیزی هستیم که تحلیل‌گران «تخاصم منجمد» می‌نامند؛ یعنی جنگ‌هایی که در سطح پایین در جریانند، اما خطر بالا گرفتن‌‌شان وجود دارد. این جنگ‌ها معمولا حاصل حضور روسیه در خاک این کشورهای مستقل و حمایت از جریان‌های خودمختاری‌طلب یا جدایی‌طلب است. روسیه، که بیش از ۲۰ سال است تحت رهبری ناسیونالیستیِ ولادیمیر پوتین قرار دارد، این دخالت‌ها را حرکتی دفاعی در مقابل گسترش ناتو و اتحادیه اروپا در مرزهای غربی خود می‌داند؛ منطقه‌ای که پوتین می‌خواهد حیاط خلوت روس‌ها باشد.

خطرناک‌ترین این «تخاصم‌های منجمد» در شرق اوکراین جریان دارد؛ جایی که از سال ۲۰۱۴ دو دولت خودخوانده به نام‌های «جمهوری خلق دونتسک» و «جمهوری خلق لوهانسک» اراضی‌ همجوار با مرز روسیه را در دست گرفته‌اند و با دولت مرکزی درگیر شده‌اند. با وجود انکارهای روسیه، نقش نیروهای نظامی این کشور در حمایت از این دو «جمهوری» از ابتدا آشکار بوده است. بیشتر مردم مناطق شرق اوکراین روس‌زبان هستند و خیلی‌هایشان به روسیه یا حداقل به روابط خوب روسیه و اوکراین دلبستگی دارند.

پس از آن‌که انقلاب ۲۰۱۴ اوکراینی‌ها، رئیس‌جمهوری وقت، ویکتور یانوکوویچ، را سرنگون کرد، خیلی از همین مردم از جدایی‌طلبان دونتسک و لوهانسک حمایت کردند. آقای یانوکوویچ توسط منتقدینش زیادی نزدیک به مسکو دانسته می‌شد، بخصوص که در سال ۲۰۱۳ حاضر به امضای توافقی تاریخی با اتحادیه اروپا نشد. حالا با گذشت هفت سال، دو «جمهوری» خودخوانده شرق اوکراین همچنان با حمایت ضمنی روسیه سرکارند. مسکو در ضمن شبه‌جزیره کریمه را که بخشی از خاک اوکراین است، در پی برگزاری همه‌پرسی در همان سال طوفانی به خاک خود الحاق کرد. از جمله عوارض این حرکت این بود که اوکراین بخش عمده نیرو دریایی خود را (که بیشترش در کریمه بود) از دست داد.

یکی از انتقادهایی که به باراک اوباما، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا، می‌شود این است که آن سال نتوانست جلو مسکو بایستد. این‌ واقعیت را که اروپایی‌ها در این ماجرا نقش اصلی میانجی‌گری را داشتند می‌توان از نشانه‌های افولِ هژمونی جهانیِ آمریکا دانست. در ژوئن ۲۰۱۴ که نمایندگان کشورهای مختلف برای یادبود عملیات تاریخی متفقین در جنگ جهانی دوم، موسوم به «روز دِی» در نورماندیِ فرانسه گرد آمدند، نمایندگان روسیه و اوکراین با هم توافق کردند که غائله‌شان را در قالب گروهی از چهار کشور حل کنند: دو کشور درگیر به‌اضافه فرانسه و آلمان.

اولین نتیجه توافق نورماندی مذاکراتی در مینسک، پایتخت بلاروس، با حضور امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه و آنگلا مرکل،‌ صدراعظم آلمان، بود که منجر به پروتکل مینسک در سپتامبر ۲۰۱۴ شد. طبق این توافق قرار بود جنگ در مناطق شرقی اوکراین متوقف شود، روسیه به حمایت از جدایی‌طلبان خاتمه دهد و اوکراین نیز به آن مناطق و به شهروندان روس‌زبان خود، خودمختاری دهد. در عمل اما تنها نتیجه توافق مینسک کاهش و نه توقف کامل تخاصم بوده است. جنگ‌افروزی در شرق اوکراین هرگز خاتمه نیافته و تا کنون ۱۴ هزار شهروند غیرنظامی کشته شده‌اند. «مینسک ۲» در فوریه ۲۰۱۵ امضا شد و آخرین اقدام این روند «نشست پاریس» در سال ۲۰۱۹ بود. اما به نظر می‌رسد پاریس و برلین از همین «منجمد» ماندن تخاصم راضی باشند و عجله‌ای برای حل نهایی آن نداشته باشند.

وقتی که یخ‌ها آب می‌شوند

تحرکات اخیر اما خبر از خطرِ آب شدن یخ این تخاصم می‌دهد. در روز ۲۶ مارس چهار سرباز اوکراینی به دست جدایی‌طلبان مورد حمایت روسیه کشته شدند. روسلان خومچاک، رئیس ستاد ارتش اوکراین، چهار روز بعد در صحن مجلس از لزوم افزایش نیروها سخن گفت. ارتش اوکراین می‌گوید پنجشنبه همین هفته یکی دیگر از نیروهایش در درگیری با جدایی‌طلبان کشته شده است. در بیانیه ارتش می‌خوانیم که جدایی‌طلبان با مسلسل، نارنجک و خمپاره چندین دفعه به نیروهای اوکراینی حمله کردند و آن‌ها هم پاسخ گفتند. نیروهای جدایی‌طلب هم از کشته شدن یکی از سربازان خود طی پرتاب خمپاره از سوی نیروهای اوکراین به سوی روستایی در نزدیکی شهر دونتسک خبر دادند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، جمعه این هفته گفت روسیه حق دارد نیروهایش را هر جای خاک خود که می‌خواهد مستقر کند و حضور آن‌ها در نزدیکی مرز اوکراین به علت «خطرناک و پرتلاطم بودن منطقه مرزی» است. او در ضمن در مورد ناآرامی در این منطقه هشدار داد و گفت:«خطر از سرگیری کامل تخاصم وجود دارد.»

پوتین هم روز جمعه در گفتگویی تلفنی با همتای ترک‌اش، رجب طیب اردوغان، موضوع اوکراین را مطرح کرد. به گزارش کرملین، آقای پوتین، اوکراینی‌ها را متهم کرد که مشغول «اعمال تحریک‌آمیز و خطرناک» در منطقه دونباس هستند. این واقعیت که تاتارهای کریمه از حامیان کیف هستند و از زیر چتر روسیه رفتن دل خوشی ندارند، باعث شده آنکارا گاه از متحدین کیف محسوب شود؛‌ اوکراین را در واقع می‌توان در کنار لیبی و سوریه به فهرست کشورهایی اضافه کرد که اردوغان و پوتین در آن چشم در چشم نگاه می‌کنند.

حرف‌های پرطمطراق روس‌ها را اما از زبان دیمیتری کوزاک، معاون رئیس دفتر پوتین، شنیدیم. او گفت روسیه اگر لازم باشد برای «دفاع» از روس‌زبان‌ها در اوکراین وارد خاک این کشور می‌شود. کوزاک از این هم فراتر رفت و هشدار داد که این تخاصم می‌تواند «آغازِ پایان» اوکراین باشد و گفت:«نه شلیکی به پا که شلیکی به صورت.» با این‌که این حرف‌های آقای کوازک خود بوی کشتار می‌دهد، او اما از سالگرد قتل عام سربرنیتسای سال ۱۹۹۵ که در آن هشت هزار مرد مسلمان در بوسنی هرزگوین به دست شبه‌نظامیان صربِ بوسنیایی کشته شدند استفاده کرد و گفت اگر از دونتسک و لوهانسک دفاع نشود، آن‌ها با خطر نسل‌کشی مواجهند. کوزاک گفت: «همان‌طور که رئیس‌جمهوری‌مان می‌گوید، اگر سربرنیتسایی در بگیرد ما احتمالا باید به دفاع از آنان برخیزیم.»

آقای پوتین اولین بار در سال ۲۰۱۹ بود که نمونه سربرنیتسا را مطرح کرد. در همین سال بود که مجلس روسیه قانونی تصویب کرد که دریافت گذرنامه روسیه را برای شهروندان روس‌زبان اوکراین (و خیلی کشورهای دیگر) راحت‌تر می‌کند. روسیه قبلا در گرجستان نیز از این تاکتیک استفاده کرده بود: این‌گونه است که می‌تواند حضور نظامی خود را با لزوم دفاع از شهروندانش توجیه کند.

تلاطم نظامی همیشه بر سیاست داخلی دو کشور نیز تاثیرگذاشته است. در ماه فوریه، دولت اوکراین شبکه‌های تلویزیونی تحت مالکیت ویکتور مدودچوک، سیاستمداری اوکراینی را که رابطه نزدیکی با پوتین دارد، ممنوع کرد و مجازات‌هایی برای او تعیین کرد. این اقدام می‌تواند از عوامل بالا گرفتن اوضاع بوده باشد.

دولت جو بایدن از حزب دموکرات آمریکا، در چهار سال گذشته بارها به روابط نزدیک پوتین و دونالد ترامپ اعتراض داشتند. در نتیجه از همان اول سعی کرده‌اند در ماجرای اوکراین همبستگی خود با کیف را اعلام کنند. علاوه بر بایدن، تونی بلینکن، وزیر خارجه،‌ لوید آستین، وزیر دفاع، مارک میلی، رئيس ستاد ارتش و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی همگی در هفته‌های گذشته با همتایان اوکراینی خود گفتگو کرده‌اند.

بایدن چند روز پیش در تماسی تلفنی با همتای اوکراینی‌اش، ولودیمیر زلنسکی، از «حمایت قاطع خود از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی اوکراین در مواجهه با ادامه تهاجم روسیه در دونباس و کریمه» خبر داد. بوریس جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا، هم با آقای زلنسکی صحبت و اعلام حمایت کرد. استوآرت پیچ، رئیس کمیته نظامی ناتو، از اوکراین دیدار کرد و با زلنسکی و هومچاک ملاقات کرد. آقای زلنسکی در ضمن صحبتی تلفنی با دبیر کل ناتو، ینس استولنبرگ، داشت و در آن تاکید کرد که تنها راه پایان جنگ در شرق کشورش، ناتو و گام برداشتن اوکراین به سوی عضویت در این سازمان است.

در حال حاضر اوکراین به همراه پنج کشور دیگر (گرجستان، استرالیا، فنلاند، سوئد و اردن) لقب «شرکا با فرصت‌های ویژه» ناتو را دارند، اما این‌که این کشور بتواند به عضویت این پیمان نظامی در آید یا نه موضوع دیگری است. بسیاری از کشورهای اروپایی چنین حرکتی را تحریک بی‌فایده روسیه می‌دانند که نمی‌خواهد یکی دیگر از کشورهای هم‌مرز آن عضو ناتو باشد.

یک مقام دفاعی آمریکا روز پنجشنبه به «سی ان ان» گفت آمریکا به زودی به دریای سیاه (که شبه‌جزیره کریمه بر کرانه آن واقع شده) کشتی گشتی می‌فرستد. طبق توافق مونتروی ۱۹۳۶ (که اخیرا موضوع جدالی داغ در ترکیه شده است) واشنگتن برای این کار باید از ۱۴ روز قبل به آنکارا اطلاع دهد. حضور نظامی آمریکا در منطقه البته ادامه دارد و هزاران سرباز آمریکایی در پایگاه‌های نظامی این کشور در ترکیه و سایر کشورهای منطقه هستند. روز چهارشنبه شاهد عملیات‌های نمایشی دو هواپیمای بمب‌افکن «بی ۱» آمریکایی بر فراز دریای اژه بودیم.

جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید، روز پنجشنبه گفت اعمال روسیه «عمیقا نگران‌کننده» هستند و افزود:‌ «تهاجم‌های روسیه در شرق اوکراین اخیرا افزایش یافته‌ و نگرانی آمریکا در این مورد هم به تدریج افزایش می‌یابد. از جمله شاهد تحرکات روسیه در نزدیکی مرز اوکراین هستیم.»

او با اشاره به کشته شدن پنج سرباز اوکراینی در هفته جاری و حضور هزاران سرباز روس در نزدیکی مرز گفت:«این‌ها همه نشانه‌های عمیقا نگران‌کننده‌ای» هستند. جان کربی، سخنگوی پنتاگون، هم چند هفته پیش بر لزوم تبعیت از پروتکل مینسک تاکید کرد و گفت: «روسیه باید به تمامیت ارضی و حاکمیت ملی اوکراین احترام بگذارد.»

در بین اروپایی‌ها، خانم مرکل روز پنجشنبه در تماس تلفنی با پوتین از او خواست نیروهایش را عقب بکشد. در گزارش کرملین از این گفتگوی تلفنی می‌خوانیم که پوتین متقابلا کیف را متهم به «حرکات تحریک‌آمیز» کرده است.

بار دیگر یک «تخاصم منجمد» در خاک شوروی سابق خطر درگیر کردن قدرت‌های بزرگ جهانی را مطرح کرده است؛ یادآور آن گفته هنری کیسینجر، وزیر خارجه سابق آمریکا، که در مورد «وسوسه این باور که عقب انداختن حل مسائل به معنی اجتناب از مشکل‌ها است» هشدار می‌داد و می‌گفت: «اغلب، عقب انداختن حل چنین مسائلی به معنای دعوت از بحران است.»

بیشتر از جهان