شهروندان عرب اسرائیل که با نام «عربهای داخلی» یا «عربهای ۴۸» نیز از آنها یاد میشود، تقریبا ۲۱ درصد جمعیت بیش از ۹ میلیون نفری اسرائیل را تشکیل میدهند. اغلب شهروندان عرب اسرائيل، یعنی حدود ۸۳ آنها، مسلمان هستند و ۱۵ کرسی در کنست دارند؛ علاوه بر این، شماری از اعراب اسرائیل، مناصب دولتی مختلفی دارند.
تا سال ۲۰۱۸، عربی هم مانند عبری، یک زبان رسمی در اسرائيل شناخته میشد اما در همان سال و به دنبال تصویب قانون «کشور یهود» در کنست، زبان عربی موقعیت خود به عنوان یک زبان رسمی دولتی را از دست داد و به زبانی که جایگاه ویژهای دارد، تبدیل شد.
همچنین برخی شکافهای اقتصادی و اجتماعی بین یهودیان و اعراب اسرائیلی وجود دارد که ناشی از تبعیض علیه اعراب به بهانه عدم حضور برای خدمت در ارتش است. افرادی که در ارتش اسرائیل خدمت میکنند، از مزایا و فرصتهای شغلی بسیاری برخوردار میشوند که در دسترس شهروندان دیگر نیست. با این حال، عربهای اسرائیل در صنایع و مشاغلی مانند ساختوساز فعالیت میکنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
هرچند میان اعراب و سایر شهروندان اسرائيل جدایی رسمی وجود ندارد، اما یهودیان و اعراب در بیشتر شهرها به طور جداگانه زندگی میکنند. این در حالی است که مقامات اسرائیلی، تبعیضهای آشکاری علیه اعراب اِعمال میکنند؛ به طوری که روستاها و مناطق عربنشین نسبت به مناطق یهودینشین، بودجه کمتری دریافت میکنند و همین امر کیفیت مدارس، زیرساختها و خدمات اجتماعی مناطق عربنشین را تحت تاثیر قرار داده است.
اعراب در بخشهای آموزش عالی و صنعت هم حضور کمرنگی دارند و بین یهودیان و اعراب اسرائیلی تقریبا ارتباطی وجود ندارد، زیرا بیشتر کودکان و نوجوانان در مدارس ابتدایی و متوسطه مختلف تحصیل میکنند و ممکن است تا زمان ورود به دانشگاه با یکدیگر ارتباط نداشته باشند و البته تا این مرحله، اندیشهها و پیشداوریهای زیادی در اذهان دو طرف جای گرفته است که اغلب تشدید تنش میان آنها را به دنبال دارد.
یکی از مهمترین تحولات سیاسی اسرائیل در دو سال گذشته، تکرار انتخابات بود و شهروندان اسرائیل برای انتخاب دولت جدید ناگزیر شدند بارها به پای صندوقهای رای بروند. اما برگزاری انتخابات هم نمیتواند اسرائيل را از بنبست سیاسی بیرون کشد و اینجا است که اهمیت روزافزون رای اقلیت عرب فلسطینی در اسرائيل، نمایان میشود.
شاید بتوان گفت که تداوم بنبست سیاسی در اسرائیل، به طوری که هیچ ائتلافی از احزاب سیاسی این کشور نتوانست دولت پایداری تشکیل دهد، تا حدودی ناشی از موفقیت اعراب اسرائيل در به دست آوردن کرسیهای مجلس بود. آنها در انتخابات پارلمانی قبل توانستند از اصل ۱۲۰ کرسی مجلس، ۱۵ کرسی به دست آورند؛ افزون بر این نبود تمایلی برای جذب احزاب عربی به ائتلافهای حاکم، عامل دیگری بود که باعث شد هیچ ائتلافی نتواند کرسیهای موردنیاز برای رسیدن به حدنصاب را از آن خود کند.
برای بیشتر فلسطینیهایی که تابعیت اسرائيل را ندارد، از مدتها پیش بدین سو، پیوسته این امید وجود داشته است که شهروندان اسرائيل، دولتی را انتخاب کنند که درصدد چنان صلحی باشد که فلسطینیها بتوانند آن را بپذیرند. اما با امتناع اکثریت اسرائیلیها از ارائه چنین شرایطی به فلسطینیان، این امیدواری عملا کاهش یافت. در عین حال، فلسطینیها این حقیقت تلخ را میدانند که آنها از حق رای و شرکت در روند انتخابات و دولتی که بر تمام جنبههای زندگی آنها حاکمیت داشته باشد، محروم هستند.
البته عربهای اسرائيل هم از موانع ساختاری متعددی که از تاثیرگذاری آنها در سیاست و تصمیمگیری به عنوان اقلیت در سیستم قومی اکثریت اسرائیل، جلوگیری میکند، آگاهی و درک عمیق دارند. در واقع، سیاست در حاشیه قرار دادن مداوم عربهای اسرائيل تنها به این دلیل که آنها یهودی نیستند، بیش از پیش آشکار شده است. شکی نیست که در سایه محرومیت از هرگونه نفوذ و قدرت سیاسی، حق رای تا حد بسیار زیادی مفهوم خود را از دست داد و همین امر، میزان ناامیدی شهروندان عرب از دموکراسی در اسرائیل را افزایش و میزان مشارکت اعراب در انتخابات اسرائیل را با گذشت زمان کاهش داد. این وضعیت تا سال ۲۰۱۵، ادامه داشت تا این که در واکنش به نقشه حذف اعراب از کنست، چهار حزب بزرگ عربی با افزایش حداقل نصاب موردنیاز برای ورود به مجلس، لیست مشترکی ارائه دادند.
این اقدام نه تنها به احزاب عربی اجازه داد از حدنصاب تعیین شده عبور کنند، بلکه واکنش مثبت رایدهندگان عرب را هم برانگیخت و در نتیجه، احزاب سیاسی عربی توانستند کرسیهای زیادی در کنست به دست آورند؛ به طوری که در سال ۲۰۱۵، ۱۳ کرسی و در ۲۰۲۰، ۱۵ کرسی به دست آوردند.
به باور ناظران، ناسازگاری و چندپارگی بین عربهای اسرائیل در انتخابات اخیر آن کشور که هیچ حزبی نتوانست اکثریت کرسیهای کنست را به دست آورد و قادر به تشکیل دولت شود، عامل اساسی بود که اعراب را به «بزرگترین بازنده» در این انتخابات تبدیل کرد. با این حال، شماری از نویسندگان معتقدند که عربهای اسرائیل ممکن است عاملی تعیینکننده در برهم زدن توازن به سود یکی از طرفهای رقیب برای تشکیل دولت بعدی اسرائیل باشند. البته با توجه گسترش دامنه اختلافات سیاسی در جامعه اسرائيل، برخی از ناظران عقیده دارند که اسرائيل ممکن است بار دیگر به سمت انتخابات برود و پنجمین انتخابات را در مدت این دو سال برگزار کند.
تردیدی نیست که وحدت و همبستگی عربهای اسرائیل میتواند به تغییر احتمالی قوانین بازی در کنست منجر شود و نظام سیاسی اسرائیل را در چنان موقعیتی قرار دهد که ناگزیر شود دیر یا زود، به قدرت و نقش عربها احترام بگذارد. این در حالی است که برخی از ناظران اظهار میدارند که برای عربهای اسرائيل فرصت ویژهای فراهم شده است که آنها را به ایفای نقشی تعیینکننده در نتایج انتخابات و سرنوشت بنیامین نتانیاهو قادر میسازد.
از سوی دیگر و با توجه به این که تشکیل یک ائتلاف پایدار دولتی در پرتو نتایج اولیه انتخابات اخیر عملا دشوار به نظر میرسد، بنابراین، احتمال برگزاری پنجمین دور انتخابات بسیار است و ممکن است اسرائيل ناگزیر شود انتخابات را در بازه زمانی دو سال برای پنجمین بار برگزار کند.
با این حال، احزاب سیاسی عربی باید بکوشند به ناسازگاریها و اختلافها پایان دهند؛ زیرا تداوم وضعیت کنونی، خدمت به راست اسرائيل است. شکی نیست که احزاب سیاسی عربی برای دستیابی به حقوق خود در اسرائیل هنوز راه درازی را در پیش دارند، اما یک سفر ۱۰۰ مایلی همیشه با برداشتن گام نخست آغاز میشود و در حال حاضر، مهمترین گام برای عربهای اسرائيل، پایان بخشیدن به اختلافات و ایجاد مسیری برای رسیدن به وضعیت مشترکی است که همه روی آن توافق داشته باشند.