صدسالگی احمد سمیعی؛ همیشه ویراستار

احمد سمیعی به‌رغم آثار تالیفی و ترجمه‌ای برجسته، ویراستاری را مهم‌ترین و لذت‌بخش‌ترین بخش زندگی ادبی خود می‌داند

احمد سمیعی گیلانی ۱۱ بهمن‌ماه سال ۱۳۹۹ صدسالگی را پشت‌سر گذاشت - تصویر از فرهنگستان زبان و ادب فارسی

کمتر رخ می‌دهد که فردی، به‌خصوص از قشر هنرمندان و فرهیختگان، دهه نود زندگی خود را پشت سر بگذارد و ذهن و بدنش سرزنده و شاداب باشد و همانند دوران میانسالی و حتی کهنسالی خود فعالیت و کار کند و از کارافتاده نشود. زیستی که هم خود از آن لذت ببرد و هم دیگران محتاج و نیازمند وجود و تخصص او باشند. عموم افراد وقتی پای به سن ۸۰ و یا در نهایت ۹۰ سالگی می‌گذارند، یا خودخواسته کار و فعالیت را به کناری می‌نهند، یا بدن و ذهن آن‌ها دیگر مانند سابق توان و انر‌ژی‌ لازم را برای ادامه فعالیت و کار ندارد.

دکتر احمد سمیعی گیلانی اما استثنا است؛ فرهنگی‌مردی که ۱۱ بهمن ماه صد سالگی خود را پشت سر گذاشت و ذهن و بدن او همچنان فعال است و از خرمن دانش خود همچنان به دیگران می‌بخشد و کار روزانه خود را مانند سابق استمرار می‌دهد. 

این نوشته عبدالحسین آذرنگ، از چهره‌های برجسته‌ای که می‌توان او را ویراستار چند نسل بعد از آقای سمیعی نام نهاد، توصیفی است دقیق از تمامی روزهای کاری این مرد ۱۰۰ ساله که اگر او را در جزیره‌ای متروک رها کنند، از صبح روز بعد «برنامه کار منظم و روزانه او از این قرار خواهد بود: صبح زود از بستر برمی‌خیزد و کوتاه‌زمانی بعد پشت میز می‌نشیند و می‌خواند و یادداشت برمی‌دارد و می‌نویسد تا جایی که از خستگی از پا درآید.» (جشن‌نامه استاد احمد سمیعی، ص ۸)

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

ویراستاری پیشه‌ای است نیازمند آدمی صبور، خوددار، دور از جاروجنجال و بی‌اعتنا به ‌کسب شهرت و معروفیت. فردی که عیب و ایرادهای دیگران را چنان می‌پوشد که گویی ایرادی نداشتند. فرهنگی‌انسانی که برای راحتی خواننده و مخاطب رنج‌ فراونی می‌برد تا آنچه مخاطب و مصرف‌کننده کتاب به‌دست می‌گیرد،‌ خوانا و روان باشد و بیشترین لذت را به او ببخشد. حد واسطی که خود نیست، اما رد پای او را در گوشه‌گوشه هر جمله و پاراگراف یک کتاب می‌توان حس کرد. احمد سمیعی چنین ویراستاری است که صدها مقاله و کتاب و مدخل را ویراستاری کرده، اما پای بسیاری از‌ آن‌ها حتی نامش را هم قرار نداده است. چنان‌که خود در سخنرانی ۱۱ بهمن ۹۶ در کارگاه ویرایش فرهنگستان اشاره کرد: «من خودم شاید بیش از ۲۰ کتاب در انتشارات فرانکلین ویرایش کردم که اسم من رویش نیست.»

ادیبی که سیاست را بوسید و کنار گذاشت

احمد سمیعی گیلانی اگرچه گیلانی است، در محله سنگلج تهران متولد شد، اما یک سال بعد به رشت بازگشت و تا زمان کسب رتبه شاگرد اولی در سال ۱۳۱۸ در آزمون و کسب مدال درجه دو علمی، در آن دیار ماند و سپس به تهران آمد و وارد دانشکده ادبیات شد و سپس مدتی به فعالیت سیاسی پرداخت. در باور عمومی این است که احمد سمیعی ادیبی بوده است که از ابتدای زندگی تا ۱۰۰ سالگی‌اش را بی‌حاشیه گذرانده و سری در سیاست و جوش و خروش‌های سیاسی نداشته است، اما نگاهی به سال‌شمار زندگی او که در ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ در رشت تدوین شده بود، نشان می‌دهد سمیعی دو دهه پرتلاطم از زندگی‌اش را با سیاست گذرانده است. او در بهمن ۱۳۲۳ به شاخه جوانان حزب توده ایران پیوست و در همان‌جا ترجمه و نگارش مقالاتی درباره فیلسوفان جدید غرب را در نشریه ارگان آن سازمان (رزم) عهده‌دار شد و پس از واقعه ترور ناموفق شاه، چهارماهی به زندان رفت و سپس تبرئه و آزاد شد. او سپس در سال ۱۳۳۰ به خارج از ایران رفت در اروپای شرقی، به‌ویژه در بوداپست، به‌عنوان نماینده «کانون جوانان دموکرات ایران» در فدراسیون جهانی جوانان دموکرات فعالیت کرد. بازگشتش به ایران سبب شد تا به مدت شش‌ ماه دوباره به زندان بیفتد. خود در همان سال‌شمار نوشته است که به دلیل آشنایی عمیق‌تر با جنایت‌های استالین، در سال ۱۳۳۳ فعالیت ‌سیاسی را کنار گذاشت، اما در سال ۱۳۴۲ پرونده‌اش مجدد به‌کار افتاد و او را به سه سال زندان محکوم کردند. ولی از سال ۱۳۴۵ که از زندان آزاد شد، دیگر نه در قبل و نه در بعد از انقلاب، خود را درگیر فعالیت‌های سیاسی نکرد و یک‌سره به نوشتن و ویراستاری و ترجمه پرداخت.

از مرکز نشر دانشگاهی تا فرهنگ آثار ایرانی- اسلامی 

بخشی از فعالیت‌های سمیعی به ویراستاری و آموزش ویراستاری اختصاص داشت. از یادگارهای بزرگ او ویراستاری کتاب ارزشمند «از صبا تا نیما» است، اما بخشی دیگر از فعالیت او مدیریت و سرپرستی برخی از آثار دانشنامه‌ای شاخصی است که کمک بسیاری به شناخت بیشتر فرهنگ ایران و اسلام کرده است. 

پس از آن‌که مجموعه شش‌جلدی فرهنگ آثار با همکاری او و اسماعیل سعادت و زیر نظر رضا سیدحسینی منتشر شد، باتوجه به اشرافی که به کتاب‌های حوزه ایران و اسلام داشت، طرح فرهنگ آثار ایرانی- اسلامی را به انتشارات سروش داد. این کار که مدیریت و انتشار آن در ۶ جلد بیش از ۱۵ سال زمان برد، اثری ماندگار در حوزه دانشنامه‌نگاری در ایران به‌شمار می‌رود که تصویری دقیق و همه‌جانبه از آثار ادبی، فلسفی، تاریخی، علمی و دینی گذشته ایران و اسلام را پیش چشم مخاطب می‌نهد.

ویراستار در جایگاه کاشف و معرف نویسنده

احمد سمیعی اما تنها ویراستار فنی نبود و نیست، بلکه او در کشف گوهر یک نوشته نیز دستی چیره دارد. آن‌هایی که با او کار کرده‌اند، می‌گویند گاه یک نوشته یا متنی را که از نظر دستورزبانی بسیار آشفته‌ است، زیر و رو می‌کند و با توجه به محتوای متن، تصمیم می‌گیرد که آن را ویرایش کند، یا نه. این نگاه  و روش، نشان می‌دهد که از تجربه ویراستاران برجسته غرب در نویسنده‌پروری به‌خوبی وام گرفته و آن را در فضای ادبی ایران درونی و بومی کرده است.

بسیاری را این گمان بود که حضور او در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تنها به توجه افزون‌تر به ادبیات کهن خواهد انجامید. اما او بنای نهادی را در فرهنگستان گذاشت که سبب شد تا حلقه میان ادبیات معاصر با ادبیات کهن گسسته نشود. این نهاد، «گروه ادبیات معاصر» نام دارد که در ‌آن جدا از اهمیت و تاکید بر رمان هم از جنبه ماهیتی و هم از جنبه ادبی، به ایجاد رابطه‌ای سنجیده انجامید بین تتبعات ادب کلاسیک، که پایگاهش در دانشگاه است، و ادبیات معاصر، که جایگاهش در بطن جامعه است، و این را نه از سر تفنن، که با انگیزه‌ای علمی و با توجه به اهمیت ادبیات معاصر انجام داد. آن‌هایی که در این گروه با آقای سمیعی به‌عنوان دستیار یا همکار فعالیت می‌کنند، از اخلاق علمی و شخصی او سخن گفته‌اند و آن را ستوده‌اند. نمونه‌وار، حسن میرعابدینی، مولف کتاب «فرهنگ داستان‌نویسان ایران»، در یادداشت خود در جشن‌نامه آقای سمیعی به این نکته اشاره کرده و نوشته است: «آنچه استاد سمیعی را از همگنان متمایز می‌کند، منش و اخلاقیات انسانی والای اوست. فضای مساعدی که در گروه ادبیات معاصر برای پژوهش ایجاد کرده است و کوششی که برای برکشیدن نوآمدگان عرصه تحقیق به خرج داده و می‌دهد، ‌نمونه‌ای از این اخلاقیات کمیاب زمانه ماست.» (جشن‌نامه استاد احمد سمیعی-ص ۴۰)

گوهرنشان ادب

عمر و اثر طولانی، این برکت‌خیزی را دارد که آدمی بیشتر دیده شود ودرباره‌اش سخن بگویند. تلاش‌های احمد سمیعی و برگزاری کلاس‌های مختلف ویرایش و انتشار کتاب‌هایی در این زمینه، چه زمانی که در مرکز نشردانشگاهی بود و چه زمانی که به فرهنگستان آمد، این فرصت را برای دیگران و به‌خصوص برخی از شاگردانش که به درجات بالایی از کار حرفه‌ای رسیده بودند، فراهم کرد تا فعالیت‌های او را دقیق‌تر گزارش کنند، که چند کتاب در بزرگداشت او، از آن جمله است.

علاوه بر آن آثار تجلیلی، گروه تاریخ شفاهی سازمان اسناد وکتابخانه ملی نیز با او گفت‌و‌گویی طولانی انجام دادند که در کتابی با عنوان «گوهرنشان ادب» منتشر شد. آقای سمیعی در این کتاب، که خودش آن را چندین‌بار ویرایش کرده است، علاوه‌بر بیان تاریخ خانواده و دوران کودکی و نوجوانی و تحصیل در دانشگاه تهران، به سیر تحول و پیشرفت فن ویرایش، شرح فعالیت موسسات موثر در گسترش ویراستاری، توضیح در مورد شیوه‌های ترجمه و مهارت‌های مترجم، شرح فعالیت‌های گروه ادب معاصر فرهنگستان زبان و ادب فارسی، سردبیری فصلنامه‌های نشر دانش و نامه فرهنگستان، روند ترجمه مقالات فرهنگ آثار و اندیشه تالیف فرهنگ آثار ایرانی و اسلامی پرداخت. این کتاب از این منظر که از زیر نظر چندباره شخص مولف گذشته است، نمونه‌ای شاخص از زندگینامه‌نگاری است و به همین دلیل، در نخستین آیین نکوداشت راویان تاریخ شفاهی، به‌عنوان راوی برتر شناخته شد.

 به‌رغم این همه آثاری که از او در زمینه‌های مختلف باقی مانده است، احمد سمیعی همچنان از این‌که خود را نویسنده یا مترجم بنامد، خرسند نیست. به گفته خودش، «علاوه‌بر ترجمه و تالیف چند کتاب و ترجمه و نگارش ده‌ها مقاله در فرهنگ آثار ایرانی- اسلامی، مجلات و نشریات معتبر،‌ مجموعه‌ها و جشن‌نامه‌ها… پرارزش‌ترین خدمت خود را در ویرایش آثار می‌دانم که در آن، فراوان مایه‌ گذاشته‌ام و هم متقابلا از آن فراوان آموخته‌ام… عمدتا از این راه است که می‌پندارم توانسته‌ام بهره‌ای از دین خود را به جامعه علمی و فرهنگی ایران، که بسی وامدار آنم، ادا کنم.» (گلگشت ادبی، جلد ۱، ص ۱۲) 

مهم‌ترین کاری که احمد سمیعی و هم‌نسلان او چون ابوالحسن نجفی، منوچهر انور، اسماعیل سعادت و… انجام دادند، بسترسازی و در نهایت پذیراندن اهمیت ویرایش و فرهنگسازی برای آن بود؛ روندی که طی چند دهه و از سال‌های میانی دهه ۴۰  با پاگرفتن واحد ویرایش در انتشارات فرانکلین و سپس انتشارات امیرکبیر آغاز و در سال‌های پس از انقلاب در نشر دانشگاهی پی‌گرفته شده است و اکنون ناشران معتبر، ویرایشگرانی شناخته‌شده و حرفه‌ای دارند و بابت این کار هزینه‌ می‌کنند و اصولا ناشران معتبر کتاب را بدون ویرایش وارد چرخه نشر نمی‌‌کنند؛ هرچند به گفته آقای سمیعی در همایش ویرایش ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ که در خانه کتاب برگزار شد، شرایط ویراستاری در ایران با آرمان‌هایش فاصله فراوان دارد و «هنوز ناشران ایرانی شیوه‌نامه ویرایش ندارند، درحالی‌که ناشران آمریکایی شیوه‌نامه ویرایش دارند و بر انجام و اعمال آن شیوه‌نامه اصرار می‌ورزند».

بیشتر از فرهنگ و هنر