محمود کیانوش؛ عمری در چالش با خود

در کارنامه کاری محمود کیانوش، بیش از ۹۰ اثر در زمینه‌های گوناگون به چشم می‌خورد

محمود کیانوش در ۸۶ سالگی و به فاصله ۹ ماه پس از مرگ همسرش (پری منصوری، مترجم) در لندن درگذشت - سوشال مدیا

مرگ برای برخی، خاصیت‌ جادویی دارد و به قول شاعر معاصر، ه. ا. سایه، گویی آنها را زیر نورافکن و درخشش تازه‌ای قرار می‌دهد تا بیشتر و بیشتر دیده شوند.

مردن عاشق نمی‌میراندش
در چراغ تازه می‌گیراندش
این چراغ تازه همانند خورشیدی که در آسمان صاف بر کوه یخی بتابد، چنان تلالو و نفوذی دارد که تمامی پیکره کوه یخی را که آفتاب تنها بر نوک آن تابیده، در معرض دید همگان قرار می‌دهد. این ویژگی برای‌ کسانی مثل محمود کیانوش که استعدادی ویژه دارند و به خصوص در زمینه‌های هنری و ادبی فعالیت‌ می‌کنند و کار و هنرشان از بازی‌های زمانه، فخر‌فروشی‌های مرسوم و تبلیغات مسموم به دور است، جلوه و جلای بیشتری دارد.

 محمود کیانوش در ۸۶ سالگی (۱۳۱۳- ۱۳۹۹) و به فاصله ۹ ماه پس از مرگ همسرش (پری منصوری، مترجم) در لندن درگذشت. پس از مرگ کیانوش، بیش از تمامی سال‌های حیات، از او گفته و نوشته شد. او از شهرت گریزان بود. گوشه امنی اختیار کرده بود تا از آسیب و آفت‌های رسانه‌‌های این دور و زمانه به دور باشد. با نام‌های مستعار می‌نوشت و بیش از همه نزد دوستانش مشهور بود.

تقریبا تمامی رسانه‌‌های فارسی‌زبان مهم داخل و خارج از ایران، از او نوشتند و البته که طبق معمول، در رسانه‌های رسمی ایران کمتر از او سخن گفته شد. پیش از مرگ کیانوش، دوستان او بارها می‌خواستند از او بگویند ولی شهرت‌گریزی او مانعی‌ جدی بر این ستایش می‌شد. این بار اما، به جبران همه آن‌ سال‌ها، از او گفتند و نوشتند. اگر چه نمی‌توان این قاعده را در نظر نگرفت که در فرهنگ ایرانی، مرگ بر خلاف زندگی، توجه بیشتری را به خود جلب می‌کند و پس از مرگ بازار پاسداشت، نکوداشت و بزرگداشت، خودبه‌خود گرم می‌شود و کسی را هم یارای گریز از چنین فرهنگی نیست.

تنوع شگفت‌انگیز با کیفیت و رشک‌برانگیز

بر اساس آخرین اطلاعات، از محمود کیانوش بیش از ۹۰ اثر بر جای مانده است. فعالیت ادبی او تنوع شگفت‌انگیزی دارد. او در زمینه‌های متعدد، آثاری از خود به جا گذاشته است از جمله در حوزه نظم ادبی. او در اغلب زمینه‌ها سروده است، از جمله شعر کودک، شعر بزرگسال، در قالب‌های مثنوی، قصیده، غزل، رباعی، شعر نو و همچنین سرایش اشعار انگلیسی فصیح. او همچنین نخستین رمان فلسفی تاریخ ادبیات ایران را نوشت. مقالات تحقیقی ادبی نیز از وی به جا مانده است. در برخی مقالات، بعضی از شاخص‌ترین چهره‌های ادب و فرهنگ ایران را به نقد کشیده است. برخی نوشته‌های او نمایانگر توانایی او در به کار بردن طنز در نگارش نیز است و به او جایگاهی ویژه بخشیده است. او توجه دقیقی به درست‌نویسیِ نثر فارسی داشت. دقت و مهارت فراوانی در ویراستاری صوتی (ادیت رادیویی) نیز داشت. به نظر می‌رسد نوشتن برای او بیشترین لذت را به همراه داشت. احتمالا پس از مرگ او، باید منتظر آثار بیشتری از او باشیم.

کیانوش، آنگونه که خود در گفت‌وگویی عنوان کرد، از کودکی استعداد سرودن شعر و از نوجوانی استعداد داستان‌نویسی داشت. او همکاری‌ با نشریات را از همان نوجوانی آغاز کرد. تا مدت‌ها در دو نشریه خوشه و بامشاد، به سردبیری شاملو با امضای «م.ک» مطالبی منتشر می‌کرد. وقتی برای نخستین بار در دفتر نشریه بامشاد، با شاملوی به گفته خودش ۳۰ ساله روبرو شد،‌ از او شنید: «من گمان می‌کردم که« م.ک» باید شاعری سی و چند ساله باشد!» در حالی که کیانوش آن سال‌ها، ۲۱ سال داشت. سی‌ساله نشده بود که رمان «مرد گرفتار» را نوشت اما درگیری‌ او با جلال آل احمد، سبب شد کتاب‌ها و‌ آثارش عملا نادیده گرفته شود.

چالش با جلال آل احمد

کیانوش در مقاله‌ای با عنوان «مرید پارچه‌گیر»، به این رویارویی اشاره می‌کند. این مقاله روی وبلاگ او قرار دارد و بعدها گویا در قالب کتاب منتشر شد. درگیری او با آل احمد، با نقد مجموعه داستان کوتاه او شروع شد و سپس به بایکوت‌شدن او انجامید. در بررسی انتقادی داستان‌های‌ آل احمد، کیانوش نوشت «در داستان‌های کوتاه آل احمد، با شخصی رو به رو هستيم منفعل از بدبختی مردم، امّا دور از مردم؛ عاصی از خرافات و موهومات مذهبی، امّا سخت گرفتار آنها؛ خشمگين از ناروايی‌ها، امّا گريزان از طیّ يک مسير ثابت در بروز خشم؛ متظاهر به جدّيت، امّا خونسرد و متفنّن!»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

کسب موفقیت‌های بعدی، او را در قامت فردی صاحب ایده، به جامعه ادبی معرفی کرد. کیانوش سردبیر چهار دوره مجله سخن بود و نیز از ویراستاران بنگاه نشر و ترجمه کتاب. او همچنین، فعالیت جدی خود را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، با نوشتن و ترجمه نمایشنامه و داستان‌هایی از بزرگان ادبیات غرب آغاز کرد. خروج کیانوش از کشور در سال ۱۳۵۴، او را از محافل داخلی دور و به سایه برد. این عاملی مهم بود برای آنکه نوشته‌های او کمتر خوانده شود و خود او نیز کمتر در معرض نقد و نظر اهالی ادب و فرهنگ و هنر قرار گیرد. از این منظر، او در سال‌های پس از انقلاب و به رغم فعالیت پیوسته در عزلت، در حوزه عمومی کمتر نوشته‌هایش مورد توجه قرار گرفت. بسیاری او را همان شاعر کودک می‌شناسند، ‌نکته‌ای که کیانوش آن را خوشایند نمی‌دانست. حتی تا سال‌ها، جز دوستان نزدیک و همکاران کیانوش در بی‌بی‌سی، کمتر کسی می‌دانست که علیزاده طوسی همان محمود کیانوش است و یا طنزهایی که با عنوان مصلح‌الدین زشکی خراسانی منتشر می‌شود از قلم محمود کیانوش است.

بخشی از تلاش کیانوش به تمرکز او در فارسی‌نویسی درست، باز می‌گردد. تجربه تحصیل در رشته ادبی، به همراه ذوق و پیگیری در درست‌نویسی، سبب شد تا جزوه‌ای ۲۰۰ صفحه‌ای از راهنمای درست‌نویسی در نوشتن مطالب رادیویی، منتشر کند که همچنان مورد استفاده است.

در گفت‌وگویی که به مناسبت انتشار کتاب «بررسی شعر و نثر فارسی معاصر» در هفتم مرداد سال ۱۳۸۵ با ایسنا داشت، از وضعیت آشفته فارسی‌نویسی به شدت انتقاد کرد و گفت: «با اطمينان می‌توانم بگويم که در هيچ زمانی در ايران، زبان نوشتاری روشنفکران قلمزن و نويسندگان موضوع‌های سياسی، اجتماعی، فلسفی و ادبی، و مخصوصا زبان نوشتاری منتقدان ادبی به اندازه‌ی امروز ساختگی، بی‌روح، نامفهوم و آکنده از واژه‌های ساخت کارخانه‌ دشمنان زبان و ادبيات فارسی نبوده است. متأسفانه اين واژه‌ها به زبان گفتاری شبه‌بورژواهای خودپسامدرن‌بين» هم راه پيدا کرده است.»

تجربه نگارش رمان فلسفی

از جمله آثار او که کمتر مورد اعتنا قرار گرفت، تجربه نگارش رمان فلسفی است؛ رمانی که نخستین‌بار یک ناشر دولتی آن را به بازار نشر عرضه کرد. این رمان با عنوان «در آفاق نفس» از سوی انتشارات سروش منتشر شد. تا پیش از کیانوش، در یک رمان فارسی، اینگونه و با چنین ظرافت‌ها و پیچیدگی‌هایی، مفاهیم و شخصیت‌های فلسفی به کار گرفته نشده بودند.

«آفاق نفس» داستانی فلسفی است، بسیار خواندنی و شیرین. روایتی است که در آن ارتباط میان استاد و شاگرد، واکاوی و نقاط قوت و ضعف آنها نمایان می‌شود. بحث‌هایی درباره حقیقت زندگی و راز و رمز آن، شرح پرسش‌های فلسفی و عمیق درباره معنای زندگی و نیز بیان نکاتی از زبان شخصیت‌های اصلی داستان اما به واقع از زبان فیلسوفان بزرگ تاریخ، مخاطب را با دنیای پر رمز و راز دو دانشجوی فلسفه آشنا می‌سازد.

بر سر آثار کیانوش چه می‌آید؟

بسیاری از آثار به جا مانده از کیانوش، به صورت پی‌دی اف در دسترس است. او اما، آثار دیگری هم دارد که امید است دو فرزندش، در راه انتشار آن قدم بردارند.

اخیرا انتشارات فرهنگ جاوید در ایران، سعی کرده است تمرکزی بر انتشار آثار کیانوش داشته باشد. مطابق فهرستی که در سایت این انتشارات آمده است، پنج کتاب، شامل دو رمان به نام‌های «آی زندگی»، «حرف و سکوت»، دو ترجمه رمان به نام‌های «مالون می‌میرد» از سموئیل بکت و «مرگ و دختر» از اریل دورفمن و نیز یک کتاب در حوزه نقد و نظر ادبی با عنوان «بردار اینها را بنویس، آقا» منتشر شده است. کتاب‌های دیگر او، از نقد و نظر تا داستان و رمان و نمایشنامه، تالیف و ترجمه‌، قرار است در آینده انتشار یابد. انتشار این آثار، می‌تواند تجدید حیاتی دوباره برای این نویسنده باشد. به تعبیر خود او: نویسنده چون می‌نویسد شاید خودش بمیرد،‌حتی قلمش هم دیگر ننویسد و بمیرد، اما نوشته‌هایش ادامه حیات دارند و همیشه زنده و جاری خواهند بود.

بیشتر از فرهنگ و هنر