کُردها از نو؛ زیر ضرب حکومت الله

وضعیت این روزهای شهروندان و فعالان مدنی و اجتماعی کُرد با بازداشت بیش از صد نفر چندان خوب نیست

وضعیت فعلی کُردها، یادآور روزهای سیاه و تلخ سال‌های پس از انقلاب و دهه شصت است - kordestan.doc

سر خط اخبار این روزها در استان‌های کُردنشین ایران بازداشت تعداد زیادی از فعالان اجتماعی و مدنی است. اقدامی که به لحاظ میزان گستردگی، محدوده زمانی و اتهام‌های امنیتی وارد شده به ایشان طی سال‌های گذشته بی‌سابقه بوده است.

اخبار بازداشت بیش از یکصد شهروند کُرد

دی ماه ۱۳۹۹ با فاصله چند ماه از انتشار اخبار مربوط به اعدام ۲۵ شهروند کرد با اتهام‌های مختلف طی چهار ماه؛ خبرهای بازداشت در کردستان، کرمانشاه و ایلام یکی پس از دیگری انتشار یافت. اخباری که رسانه‌های رسمی کشور به آن نپرداختند و رسانه‌های خارج از کشور و کردستان با تیترهایی به این شرح آن را منعکس کردند: بازداشت شهروند کُرد توسط نیروهای امنیتی در اشنویه. بازداشت رویا جلالی در سنندج. بازداشت چندین شهروند در سر پل ذهاب توسط نیروهای امنیتی. رسیدن شمار بازداشت شدگان اشنویه به سیزده نفر.

صدور حکم چهار سال حبس با اتهام امنیتی برای شهروند اهل سقز. بازداشت شش شهروند کرد در سنندج، پاوه، دیواندره و اشنویه. بازداشت ساکار عینی شهروند مهابادی. بازداشت سه شهروند کرد در ارومیه و اشنویه با اتهام‌های امنیتی. صدور حکم حبس برای دو شهروند اهل مریوان و پیرانشهر با اتهامات امنیتی. صدور حکم پانزده سال حبس برای سه شهروند اهل روستاهای پیرانشهر با اتهام‌های امنیتی. بازداشت دو برادر اهل مهابباد با اتهام‌های امنیتی. بازداشت جوانشیر مرادی از فعالان کارگری کرمانشاه.

اینها تنها بخشی از اسامی و اتهام نزدیک به ۱۰۰ شهروند کرد بازداشت شده طی یکماه گذشته و بیش از ۳۰ شهروند کرد محکوم شده به حبس‌های بلند مدت است.

سابقه برخورد قهرآمیز، از قارنا تا مریوان

برخورد قهرآمیز با شهروندان کٌرد در جمهوری اسلامی ایران طی ۴۲ سال گذشته موضوع تازه‌ای نیست. از روزهای اول پیروزی انقلاب ایران تا امروز بسیاری از شهروندان این بخش از کشور با اتهام عضویت، هواخواهی، تبلیغ و حمایت از گروه‌های مخالف توسط نیروهای امنیتی و نظامی، یا دستگاه قضایی کشته، بازداشت و یا اعدام شده‌اند.

اما اوج اعدام و کشتارها در کردستان مربوط به زمانی است که از بیت رهبر ایران دستور برخورد شدید نظامی با مخالفان کُرد در بیست و هفتم مرداد سال ۱۳۵۸ صادر شد. دستوری که فاجعه قتل عام مردم روستای «قارنا» و «مریوان» پیامد آن بود.

واقعه روستای قارنا پس از درگیری میان پیشمرگان کرد و نیروهای تحت فرمان غلامرضا حسنی معروف به ملا حسنی، امام‌جمعه سابق ارومیه که با عنوان «جوانمردان» به هواخواهی از حکومت وقت در منطقه فعالیت داشتند، روی داد. در این درگیری عده‌ای از نیروهای ملاحسنی کشته شدند. روز یازدهم شهریور ماه سال ۵۸ ساعت ۱ بعد از ظهر، لشکری مجهز به این روستای حمله کرد و به تلافی کشته شدگان حادثه مذکور، مردم را قتل عام کردند. براساس آمار منابع کُردی که با نام منتشر شده، ۶۸ نفر و بنا به آمارهای دولتی ۴۶ نفر در این حمله جانشان را از دست دادند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اما یکی دیگر معروف‌ترین اعدام‌های کردستان در مرداد سال ۵۹ انجام شد. این اعدام مشهورترین اقدام صادق خلخالی، نخستین حاکم شرع و رئیس دادگاه‌های انقلاب اسلامی بود که طی آن ۹ شهروند مریوانی در رابطه با «کوچ اعتراضی» محکوم شدند. ورود ارتش به شهر مریوان در آن سال با خروج اعتراضی مردم این شهر به مدت دو هفته برای جلوگیری از جنگ روبرو شد. در این زمان با دستور خلخالی ۹ شهروند کرد از جمله دو برادر تیرباران شدند.

این حوادث همگی همزمان با سفر صادق خلخالی رئیس دادگاه‌های انقلاب به کردستان انجام شد. طبق اسناد منتشر شده در سال‌های ۵۸ و ۵۹ او برای ایجاد رعب و وحشت میان مخالفان در شهرهای مختلف حضور پیدا کرده و با برگزاری دادگاه‌های نمایشی و کوتاه دستور اعدام بسیاری از شهروندان را صادر کرد. عمده این افراد که جوانانی پُرشور و بعضاً ساکن روستاهای کرمانشاه، کردستان و ایلام بودند با اتهام فعالیت‌های ضد انقلابی به مرگ محکوم شدند.

کُردها، زیر ضرب حکومت الله

به موضوع کشتار و اعدام شهروندان کُرد در مرکز اسناد حقوق بشر ایران نیز که به اعدام‌های انجام شده در سال ۱۳۵۸ می‌پردازد اشاره شده است. صادق خلخالی در مقدمه کتاب «ایام انزوا» که پاییز سال ۱۳۸۰منتشر شده است، ضمن تایید بر این مسئله در خصوص آن گفته است: «در سرآغاز این دفتر خاطراتم اعلان می‌کنم: من حاکم شرع بودم و پانصد و چند نفر از جانیان و سرسپردگان رژیم شاه را اعدام کردم و صدها نفر از عوامل غائله‌های کردستان و گنبد و خوزستان و شماری از عوامل اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر را هم کشتم! و اکنون در مقابل این اعدام‌هایی که کردم؛ نه پشیمان و نه گله‌مند و نه دچار عذاب وجدانم!

تازه معتقدم که کم کشتم! خیلی‌ها سزاوار اعدام بودند که به چنگم نیافتادند، همانند: شاه، فرح، اشرف پهلوی، جعفر شریف امامی، سپهبد قره باغی، سپهبد حسین فردوست و…»

البته تعداد اعدام شدگان کُرد با دستور خلخالی در آن زمان، طبق اسناد موجود بسیار بیشتر از رقم ادعایی وی می‌باشد. او در پاوه، مریوان، سنندج، سقز و بسیاری دیگر از شهرهای کردنشین ایران حکم اعدام‌های زیادی را به اسم انقلاب صادر کرد که اخبار آن در روزنامه‌هایی مانند: کیهان، اطلاعات و آیندگان منتشر شد.

مجله فرانسوی پاری ماچ، در ۲۱ سپتامبر ۱۹۷۹ با عنوان «کردها، زیر گلوله الله» عکسی را منتشر کرد که مربوط به اعدام تعدادی از مبارزان و مخالفان کردستان در پنجم شهریور ۱۳۵۸ در محوطه فرودگاه شهر سنندج بود. این تصویر همچنان یکی از اسناد روشن در خصوص حوادث تلخ آن روزها است. عکسی که جهانگیر رزمی عکاس روزنامه اطلاعات به دلیل ثبت این لحظه تکان دهنده و خلق آن برنده جایزه پولیتزر شد.

طبق اسناد ۱۴۷۹۴ نفر بین سال‌های ۶۰ تا ۶۴ در ایران در رابطه با فعالیت‌های سیاسی و مخالفت با نظام جمهوری اسلامی، همچنین اقدامات مسلحانه اعدام شده‌اند که سهم شهروندان کُرد نیز در این میان بسیار زیاد است. درسال‌های بعد نیز طی وقایع مختلف از جمله اعتراض سال‌های ۸۸.۹۶ و آبان‌ماه ۹۸ نیز سهم شهروندان کشته شده و اعدام شده کُرد چند صد نفر می‌باشد.

موج جدید بازداشت‌ها و نگرانی‌ها

حالا موج جدید بازداشت شهروندان کُرد طی ماه‌های اخیر یادآور خاطره تلخ آن روزهاست. اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ در خبری اعلام شد که طی چهار ماه ۲۵ شهروند کرد اعدام شده‌اند که در میان ایشان یک نفر با جرائم سیاسی محکوم بوده است. همچنین چند ماه بعد از دی ماه همین سال اخبار متعدد آنطور که در ابتدا این گزارش اشاره شد حاکی از بازداشت نزدیک به شهروند کرد در سه استان کردنشین و استان آذربایجان غربی توسط نیروهای امنیتی و صدور احکام حبس طولانی مدت برای تعدادی دیگر بود.

آنچه در خصوص این وضع اهمیت زیادی دارد این است که مشخص نیست، نیروهای امنیتی و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران به چه دلیل متوسل به موج جدیدی از بازداشت شهروندان در این مناطق، حبس و تعقیب ایشان شده‌اند. همچنین باتوجه به اینکه اخبار نشان می‌دهد طی ماه‌های اخیر برخورد یا اقدام مسلحانه خاصی در این منطقه رخ نداده، ابعاد این موضوع بیچیده‌تر و مبهم‌تر می‌شود.