ایران در سال ۲۰۲۰ ، ترور در نیمه دوم سال

جمهوری اسلامی مدعی است که آمریکا با خروج از برجام، توافق را برهم زده و تحریم‌های غیر قانونی بر ایران تحمیل کرده است

 محسن فخری‌زاده، دانشمند هسته‌ای ایران در در روز ۲۷ نوامبر ۲۰۲۰ ترور شد - ATTA KENARE / AFP

در نیمه دوم سال ۲۰۲۰، عواملی همچون فعالیت‌های اتمی ایران، حمایت از گروه‌های نیابتی، و بی‌ثبات‌سازی منطقه همچنان تعیین‌کننده رابطه این کشور با غرب بود. از این مجموعه، فعالیت‌های اتمی ایران، بیش از سایر عوامل تحت ذره‌بین قرار داشت. فشارهای حداکثری، به حدی توان اقتصادی را ضعیف کرده است که ظاهراً جمهوری اسلامی قادر نیست هزینه‌های اداری دفاتر دیپلماتیک خود را در سایر کشورها از طریق سیستم بانکی پرداخت کند. به ناچار به نقل‌وانتقال پول نقد در چمدان دیپلماتیک مبادرت می‌ورزد.

علیرغم اینکه غذا و مواد دارویی مشمول تحریم نیست، به علت قرارداشتن جمهوری اسلامی در لیست سیاه گروه ویژه مالی (FATF)، اغلب بانک‌ها از هر گونه تبادل مالی با ایران اجتناب می‌کنند تا با ریسک تحریم مواجه نشوند. در یکی از موارد که اخیراً افشا شد، جمهوری اسلامی یک و نیم میلیون دلار بابت هزینه خدمات کنسولی به وزارت خارجه روسیه را به صورت نقدی و در پوشش جعبه‌های وُدکا ارسال کرده بود.

زمینه‌های چالش

چالش‌های متقابل ایران و آمریکا در نیمه دوم سال۲۰۲۰ نیز ادامه داشته است. روز اول ژوئیه، کلی کلارک، سفیر آمریکا در سازمان ملل، اعلام می‌کند که به‌زودی پیش‌نویس قطعنامه‌ای را برای تمدید قطعنامه‌های تحریم تسلیحاتی ایران به سازمان ملل تسلیم خواهد کرد. این گام اول از سلسله اقداماتی است که به پیشگامی آمریکا تا پایان سال ادامه می‌یابد و البته با وجود منافع متضاد اروپا، چین و روسیه حمایت کافی در سازمان ملل یا شورای امنیت کسب نمی‌کند.

در روز سوم همان ماه، ایران طی یادداشتی به کمیسیون برجام، نسبت به عدم اجرای مفاد برجام از سوی سه کشور آلمان، فرانسه، و بریتانیا اعتراض و طی ماده ۳۶ توافق اتمی، خواهان حل اختلاف با استفاده از مکانیسم پیش‌بینی‌شده در برجام می‌شود. اتفاقاً اعضای اروپایی برجام نیز در چهارچوب همین مکانیسم، در آغاز سال ۲۰۲۰ به ایران اعتراض کر ده بودند که در اجرای مفاد توافق کوتاهی می‌کند.

دو مقوله فوق برای بخش عمده‌ای از باقیمانده سال، موضوع اصلی مراودات ایران، اروپا، و آمریکا را رقم می‌زند. زمینه‌های تقریباً ثابتی در این کنش و واکنش قابل مشاهده است:

جمهوری اسلامی مدعی است که آمریکا با خروج از برجام، توافق را برهم زده و سپس تحریم‌هایی را به صورت غیر قانونی بر ایران تحمیل کرده است. در مقابل، ایران با اقدامات گام‌به‌گام در جهت عقب‌نشینی از تعهدات برجامی، اهرم فشاری را به‌کار می‌گیرد که واکنش اروپا و آمریکا را به دنبال دارد و عملاً سیاست خارجی کشور را وارد دور فاسدی می‌کند بدون اینکه توان حل‌وفصل اختلافات را داشته باشد.

آمریکا مدعی است که ایران علیرغم تعهدات برجام، برنامه مخفی اتمی را دنبال می‌کند. علاوه بر آن موشک‌هایی تولید می‌کند که مغایر با قطعنامه ۲۲۳۱ است و با در اختیار قراردادن منابع مالی و تسلیحاتی به گروه‌های نیابتی، در امنیت منطقه اخلال ایجاد می‌کند. آمریکا از طریق فشارهای حداکثری، هر چند روز یکبار، اهداف جدیدی را مورد تحریم قرار می‌دهد که مستقیم یا غیر مستقیم به منابع مالی ایران مرتبط است.

کشورهای اروپایی عضو برجام، ضمن همدلی با آمریکا در مورد فعالیت‌های بی‌ثبات‌سازی ایران، معتقدند برجام یک پیمان منع تسلیحاتی خوب است و خطر تولید تسلیحات اتمی به‌وسیله جمهوری اسلامی را مهار می‌کند. بر مبنای اظهارات جوزف بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، این کشورها می‌توانند هم منافع کمپانی‌های خودشان را تامین و محافظت کنند و هم با ایران مراودات تجاری داشته باشند.

روز چهارم ژوئیه انفجار در تاسیسات غنی‌سازی نطنز و در یکی از سوله‌های غنی‌سازی رخ می‌دهد. در ابتدا، سازمان انرژی هسته‌ای دامنه آن را بسیار محدود دانست و اعلام کرد «این رخداد هیچ‌گونه تلفات جانی نداشته و لطمه‌ای به فعالیت‌های جاری این مجموعه نیز وارد نکرده است.» ولی کم‌کم گمانه‌زنی‌های گوناگونی مطرح شد که طیف وسیعی از احتمالات را از گروه‌های داخلی، کارکنان تاسیسات و یا حتی دخالت‌داشتن اسرائیل در آن دیده می‌شد. منابع نزدیک به شورای امنیت ملی ایران، انفجار را عمدی می‌‌دانند.

در طول ماه‌های تابستان، مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا نهایت کوشش را به عمل می‌آورد که شورای امنیت را متقاعد کند تحریم‌های ایران را ادامه دهند ولی موفق نمی‌شود. با فرا ر رسیدن ۱۸ اکتبر، در تئوری آن تحریم‌ها منقضی می‌شوند. پمپئو اعلام می‌کند آمریکا به صورت یکجانبه آن تحریم‌ها را ادامه خواهد داد. البته ترس از تحریم، تاثیرات خودش را دارد و مانع بسیاری از مبادلات اقتصادی دنیا با ایران می‌شود.

آژانس انرژی هسته‌ای و ایران

سفر رافائل گروسی به تهران (۲۴ اوت) از نظر رسانه‌های ایران بسیار بااهمیت و حتی به‌وسیله خبرگزاری رسمی ایران (ایرنا) به عنوان «لحظه درخشان در دیپلماسی» تعبیر شد. در این مذاکرات بود که موضوع دسترسی آژانس به دو سایت اتمی، مورد بحث و گفتگو قرار گرفت. موضع ایران همیشه این بوده است که قبل از امضای برجام، هیچگونه فعالیت اتمی نظامی نداشته و اتهامات بر اساس منابع جاسوسی و بی‌پایه است. ولی ایران در عین حال اجازه بازرسی از سایت‌ها را به آژانس نداده است. پس از سفر گروسی، توافق شد چنین بازرسی‌هایی صورت بگیرد. دست‌کم تا پایان سال، اطلاعات دقیقی از نتایج بازرسی منتشر نشد. دولت اسرائیل بر مبنای اطلاعاتی که از محلی بنام توقوزآباد در اطراف تهران ربوده و به خارج منتقل کرده، پیوسته ادعا کرده است که ایران برنامه اتمی نظامی مخفی داشته و در صدد تولید بمب اتمی بوده است.

اواخر ماه اکتبر، رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای تائید می‌کند که ایران اقدام به ساخت تاسیسات جدیدی کرده است تا جایگزین تاسیسات منفجرشده در روز دوم ژوئیه شود. گروسی اعلام می‌کند که عملیات شروع شده ولی خاتمه نیافته است.

این در شرایطی است که دو روز قبل از آن، دولت دونالد ترامپ با صدور فرمان اجرایی ۱۲۳۳۴ تحریم‌هایی را علیه بانک‌ها و واحدهای تحت مسئولیت شرکت نفت ایران در ارتباط با تروریسم اعمال کرده بود.

در آغاز ماه نوامبر، مجلس شورای اسلامی با تصویب لایحه‌ای از سازمان انرژی هسته‌ای ایران می‌خواهد در تاسیسات «فردو» اقدام به تولید اورانیوم-۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد کرده و سری جدیدی از سانتریفیوژها را نصب کند. این لایحه «اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها» نام گرفته و بازتاب‌های موافق و مخالف زیادی در داخل کشور داشته است. در لخارج اما، این لایحه با واکنش آژانس بین‌المللی مواجه شده و منجر به صدور گزارش جدیدی می‌شود. بنا بر این، گزارش میزان ذخایر گاز اورانیوم چهار و نیم درصدی به ۲۴۴۳ کیلو گرم رسیده که نسبت به سه ماهه قبل ۳۳۸ کیلوگرم افزایش نشان می‌دهد. همچنین نصب آبشارهای سانتریفیوژ انجام شده نیز، غیر مجاز بوده و ایران مجوزی برای نصب سانتریفیوژهای جدید نداشته است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

انتخابات در ایالات متحده

 با شدت گرفتن کارزار انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، منازعه ایران و آمریکا وارد مرحله جدیدی شد. در خلال این دوران، دونالد ترامپ کوشش کرد از جمهوری اسلامی تصویری نشان دهد که تحت فشارهای حداکثری، تمایل زیادی به مذاکره با آمریکا دارد ولی منتظر است نتایج انتخابات مشخص شود. از طرف دیگر، جو بایدن رقیب انتخاباتی ترامپ از موضعی اصولی‌تر به ایران نگاه می‌کند و معتقد است روابط خارجی آمریکا در سطح جهانی و تداوم تعهدات و عضویت در پیمان‌ها و سازمان‌ها راه بهتری برای حل‌وفصل مسایل جهانی است و به همین لحاظ بازگشت به توافق برجام نیز ضرورت پیدا می‌کند. در چارچوب این نگرش است که جو بایدن ممکن است تحت شرایطی، با ایران بر سر میز مذاکرات برجام بنشیند، گرچه بایدن مایل به تغییرات ماهوی در توافق است. با پیروزی جو بایدن، ایران تمایل احتیاط‌آمیزی برای مذاکره با آمریکا نشان داد؛ هرچند علیرغم تمایل دولت حسن روحانی، دست‌کم تا پایان سال اجماعی برای انجام مذاکرات در میان اجزای حاکمیت و رهبری مشاهده نمی‌شود.

مخالفت‌ها با بازگشت آمریکا به برجام

 مخالفت با مذاکره بین ایران و آمریکا بر سر برجام، محدود به آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی نیست. برخی کشورهای منطقه و بخصوص اسرائیل نیز از چنین مذاکره‌ای خوشنود نیستند و به دفعات مخالفت خود را بروز داده‌اند. مثلا ران درمر، سفیر اسرائیل در آمریکا، بازگشت آمریکا به برجام را اشتباه دانسته و پیشنهاد می‌کند رئیس جمهور منتخب، قبل از هر اقدامی با متحدین آمریکا تبادل نظر کند. وزیر امور خارجه بحرین نیز نظر مشابهی دارد.

در مقابل محمد جواد ظریف معتقد است اگر ایالات متحده به تعهداتش در چارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ پایبند باشد، ایران از اقداماتی که در جهت کاهش تعهداتش نسبت به برجام انجام داده، بدون اینکه نیازی به مذاکره باشد، عقب‌نشینی خواهد کرد. در عین حال، وی معتقد است برای باز گشت رسمی آمریکا به توافق اتمی، انجام مذاکره ضروری است.

ترور محسن فخری‌زاده

در روز ۲۷ نوامبر، ناگهان با ترور محسن فخری‌‍‌زاده، دانشمند اتمی ایران، بار دیگر اوضاع متشنج می‌شود و پرونده‌های ترور شخصیت‌های اتمی ایران و قاسم سلیمانی، بار دیگر به تیتر اول رسانه‌های ایران و جهان بر می‌گردد. روز بعد، حسن روحانی صراحتاً اسرائیل را مسئول ترور معرفی می‌کند و اسرائیل هم آن را انکار نمی‌کند.

بازتاب مستقیم ترور فخری‌زاده را در مصوبه روز دوم دسامبر شورای نگهبان مشاهده می‌کنیم. این مصوبه لایحه‌ای را که از تصویب مجلس شورای اسلامی گذشته بود، تبدیل به قانون می‌کند. بر اساس این قانون، سازمان انرژی هسته‌ای ملزم است ظرف مدت دو ماه، ضمن افزایش سطح غنی سازی، پروتکل الحاقی را که از تعهدات برجامی دولت است، به حال تعلیق درآورد.

این مصوبه، مسایل اتمی ایران را بیش از پیش پیچیده کرده و بر رابطه ایران با اروپا در چارچوب برجام، تاثیر منفی گذاشته است. تقاضا برای بازنگری برجام در اروپا هم عمق بیشتری پیدا می‌کند، به نحوی که اعضای اروپایی برجام در روز هفتم دسامبر، مصوبه مجلس در مورد افزایش ظرفیت‌های تولید، از جمله افزایش سطح و میزان غنی سازی، نصب یک هزار سانتریفیوژ جدید، و خروج از پروتکل الحاقی را موجب افزایش قابل ملاحظه توان اتمی ایران و محدودیت اقدامات بازرسی آژانس بین المللی اتمی دانسته و آن را کاملاً مغایر با تعهدات برجامی ایران دانستند. اکنون اروپا نیز بر ضرورت قانومندشدن مسایل موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای ایران فکر می‌کند به نظر می‌رسد بازگشت آمریکا به برجام مقدمه‌ای بر پافشاری همه اعضای برجام برای گسترش مذاکرات به سمت‌وسوی این مقوله‌ها باشد.

در آخرین روزهای سال، قانون موسوم به اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها، برای اجرا به دولت ابلاغ شد. تا زمان نگارش این یادداشت، روحانی موفق شد با تدوین آئین‌نامه اجرایی عملا اجرای قانون را موکول به فراهم بودن زمینه های اقتصادی بداند. او همچنین بررسی و تطابق با مصوبه‌های شورای امنیت ملی را از شرایط اجرای قانون دانست؛ شورایی که خود او بالاترین عضو آن است.

به این ترتیب، یکسال دیگر گذشت بدون اینکه گشایشی در معمای اتمی ایران و یا کاهشی در تحریم‌های تحمیلی به ایران رخ دهد. روز ۲۱ ژانویه ۲۰۲۱ٰ، رئیس جمهوری منتخب ایالات متحده، قدرت را در دست خواهد گرفت. باید منتظر ماند و دید آیا پراگماتیسمی که در تاریخ اخیر ایران به ندرت مشاهده شده و «نوشیدن جام زهر» و یا «نرمش قهرمانانه» نام دارد، بار دیگر در صحنه سیاسی ایران ظاهر خواهد شد یا خیر؟

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه