پدیدآورندگان شبکه‌های اجتماعی، پرورش مار در آستین

فیلم «معضل اجتماعی»: چگونه اینترنت آرمانشهری را که ساخت نابود کرد

فیلم«معضل اجتماعی» اذعان می‌کند که تأثیر بنیادی شبکه‌های اجتماعی بر جوانان افسردگی یا اضطراب است-PIXABAY

فیلم «معضل اجتماعی» یک مستند درام به کارگردانی جف اوروسکی است که در سال ۲۰۲۰ ساخته شد و با شرکت در جشنواره سان دنس بر سر زبان‌ها افتاد. ما کم‌وبیش با پیامدهای نامطلوب دنیای آنلاین آشنایی داریم ولی جف اوروسکی با فیلم خود این خطر را برای ما محسوس می‌کند. بی‌تردید فیلم آگاهی ما را نسبت به رفتارمان ارتقا می‌دهد، نه‌فقط اینکه چگونه از اینترنت استفاده می‌کنیم، بلکه چگونه اینترنت از ما بهره‌برداری می‌کند و آن به‌گونه‌ای اتفاق می‌افتد که ما کمتر احساس دخالت گری می‌کنیم. کارگردان و موضوع فیلم آشکار می‌سازد که چگونه اینترنت خالق یک مدینه فاضله و تخریب آن به‌طور هم‌زمان است. این مستند به‌طور شگفت‌انگیزی ما را با مفاهیمی که بایستی در آن تفکر کنیم، تنها می‌گذارد. بی‌شک دوباره پس از تماشای فیلم به تلفن‌های هوشمند خود می‌چسبیم ولی به قول یکی از طراحان پیشین شبکه‌های اجتماعی: «اپلیکیشن هایی را که احتیاج ندارید پاک کنید. ارسال پیام‌ها را قطع کنید. ما به دنیایی نیاز داریم که از طریق چشمانمان دیده شود نه دنیای فیلتر شده و ساخته‌شده که بر روی صفحات تلفن‌های هوشمند قرار دارد.» این نوشته نقد فیلم «معضل اجتماعی» نیست بلکه پرداخت به موضوع فیلم است که دیدگاه نوینی را نسبت به دنیای نوین دیجیتال مطرح می‌کند.

پشت کردن طراحان، گردانندگان و خالقان شبکه‌های اجتماعی به تولیدات خود

فیلم با زنان و مردان جوانی گفتگو می‌کند که خود خالقان و بنیان‌گذاران شبکه‌های اجتماعی هستند و حالا از پیامدها و تأثیرات مخلوقات خود به وحشت و هراس افتاده‌اند. وحشت از سلامتی روانی استفاده‌کنندگان و صدمه به بنیان دمکراسی. تریستن هریس یکی از طراحان پیشین گوگل در فیلم اعتراف می‌کند: «هرگز در تاریخ بشر ۵۰ طراح برای تأثیرگذاری بر دو میلیارد انسان تصمیم نگرفته بود.» آنالمبک متخصص اعتیاد در دانشگاه استنفورد توضیح می‌دهد چگونه این کمپانی‌ها از نیاز تکاملی مغز انسان برای ارتباطات بهره‌برداری می‌کند. مهندسان، طراحان و مجریان شبکه‌های اجتماعی در فیلم که خود مخترع این ابزار هستند پس از مدتی از کار استعفا دادند و تلاش دارند تهدید اساسی را که تمدن ما را تهدید می‌کنند دریابند. این افراد کسانی هستند که مثلاً دکمه لایک را اختراع کردند. مشکل بتوان نادیده گرفت چرا فردی از کار خود در فیس‌بوک در رده‌بالا استعفا داده است. با همه انتقادات گسترده، برخی از مصاحبه‌شوندگان بر این باورند که با تغییرات حقوقی می‌توان شبکه‌های اجتماعی را نجات داد.

باوجود همه راه‌حل‌های فردی و سیاسی که آن‌ها در فیلم مطرح می‌کنند دو هدف انتقادی را مخدوش می‌کنند: فنّاوری که باعث رفتار مخرب شده و فرهنگ سرمایه‌داری که آن‌ها تولید کرده است. نکته جالب دیگری که بر مخاطب تأثیرگذار است صداقت نابی است که مصاحبه‌شوندگان دارند. برخی از آن‌ها صادقانه اعتراف می‌کنند که خود به سرویس‌هایی که تولید کرده‌اند معتاد شدند. «انسان هوش مصنوعی تولید می‌کند ولی نمی‌تواند آن را تحت کنترل خویش بگیرد. » فرد دیگری با دستپاچگی اعتراف می‌کند که چگونه در خودروی خود می‌نشسته و پاسخ ایمیل‌هایش را می‌داده و حتی تلفن همراه خود را به اتاق‌خواب می‌برده درحالی‌که کودکان خردسالش نیاز به محبت و توجه او داشتند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

کنترل و نظارت علایق ما توسط شبکه‌های اجتماعی

پر کردن شکاف بین تهدید و پیامدهای مستقیم نگاهی است که در سراسر فیلم بارها دیده می‌شود. بزرگ‌ترین کلاه‌برداری که در فیلم مطرح می‌شود نگرانی از مدل‌های تجاری است که به‌عنوان خیانت به ارزش‌های فردی محسوب می‌گردد. همچنان که بارها در فیلم گفته شد: «یا کالا را می‌خرید یا خود تبدیل به کالا می‌شوید.» آن‌قدر رفتارهای شما مورد نظارت و کنترل قرار می‌گیرد که بالاخره فنّاوری متوجه می‌شود که شما کی و به کجا می‌خواهید مسافرت کنید و به‌این‌ترتیب عرضه‌های گوناگونی به شما ارائه می‌گردد. کنکاش بین تکنولوژی و رفتار انسانی از جذابیت‌های دیگر فیلم است. کارگردان استدلال آشنایی را به تصویر می‌کشد: اعتیاد تنها پیامد شبکه‌های اجتماعی نیست بلکه الگوی تجاری صنعتی دوران ماست. داده‌ها و اطلاعات ما به‌عنوان منبع مالی کمپانی‌ها استفاده می‌شود، اما زمان و وقت ما که برای پرداخت به شبکه‌های اجتماعی صرف می‌کنیم، کالای بسیار گران‌بهایی در زندگی است که هنوز روشن نیست تا چه حد مورد تخریب قرار می‌گیرد. هر چه ما بیشتر وقت برای شبکه‌های اجتماعی می‌گذاریم، هر چه بیشتر آینده انسانی خود را به گرو می‌گذاریم، به همان اندازه آگهی‌های تجاری و تبلیغاتی بیشتری مایل‌اند ما را مورد خطاب قرار دهند.

شکل‌گیری علایق و عقاید ما توسط شبکه‌های اجتماعی

چگونه کمپانی‌هایی مثل یوتیوب و فیس‌بوک که هر دو درواقع شبیه گوگل هستند، ما را قانع می‌کنند که زمان بیشتری را برای پلاتفرم های آن‌ها بگذاریم؟ آن‌ها به‌طور اساسی دریافت ما از واقعیت را تغییر می‌دهند. الگوریتم‌ها به‌گونه‌ای طراحی‌شده‌اند که به ما خوراک تبلیغاتی بدهند، ما را بیشتر به درون غارهای فردی‌مان بکشاند تا در واقعیت‌های جداگانه خود غرق شویم. برنده این مسابقه سرمایه‌داری نظارتی است که کنترل بی‌همتای مؤثر خود را بر ما اعمال می‌کند. چگونه شبکه‌های اجتماعی تفکر ما در مورد موضوعاتی مانند سیاست، نژاد و سرگرمی شکل می‌دهد؟ چه تأثیری بر روی ایمان و علایق، حقایق عینی و درک ما می‌گذارد؟ آیا الگوریتم‌های برنامه‌ریزی‌شده جایگزین تجربه‌های واقعی خواهد بود؟ با مرور زمان، آینده بشر تبدیل به امروز می‌گردد و این‌ها پرسش‌هایی است که بشدت رشد می‌کند و پاسخ به آن‌ها ضرورت می‌یابد؛ اما تا آن زمان فیلم پیشنهاد می‌کند: روی تبلیغات اینستاگرام کلیک نکنید، فیس‌بوک را ترک کنید، مطمئن شوید که توییتر خود را بر روی «بهترین توییت‌ها را اول نشان دهید» تنظیم نکنید، چه تنها امیدی که می‌ماند در تفاوت محتوایی است بین آنچه شما و الگوریتم آن‌ها مطلوب می‌پندارید.

پیامدهای شبکه‌های اجتماعی بر روی انسان امروز

فیلم اذعان می‌کند که تأثیر بنیادی شبکه‌های اجتماعی بر جوانان افسردگی یا اضطراب است که با اخبار جعلی و افزایش سرمایه‌داری نظارتی همراه است. در دوره‌ای که جوانان می‌توانند با برنامه‌های دستکاری‌شده بینی جراحی‌شده خود را پیش از جراحی مشاهده کنند. ما از دوران اطلاعات به دوران اطلاعات جعلی انتقال‌یافته‌ایم.

شبکه‌های اجتماعی می‌خواهند همواره ما را مشغول نگه‌دارند تا ما بیشترین زمان ممکن را با آن‌ها بگذرانیم. برای مثال وقتی شما یک پیغام از دوستی دریافت می‌کنید که به شما در عکس اشاره‌شده ولی عکس را دریافت نمی‌کنید، هدف این است که شما تنها روی آن کلیک کنید. این بخشی از روانشناسی ماست که شبکه‌های اجتماعی روی آن حرکت می‌کند.

در فیلم گفته می‌شود دستکاری‌شده رفتار انسانی برای سود و منفعت بخشی از ایده‌های ماکیاولیستی (ماکیاولی فیلسوف ایتالیایی قرن ۱۶ معتقد بود آنچه نباید در سیاست موردتوجه قرار گیرد اخلاقیات است) برای شرکت‌هاست: مشغول نگه‌داشتن بی‌انتهای ما در صفحات شبکه‌های اجتماعی، استفاده از داده‌های شخصی نه‌تنها برای پیش‌بینی رفتار خرید بلکه برای تأثیرگذاری درکنش ما و استفاده از این داده‌ها برای تبلیغات و پروپاگانداست.

بیشتر از فرهنگ و هنر