تهران تا کنفرانس سران اوزاکا فرصت دارد؟

مذاکرات ایران و روسیه در شانگهای برای تکمیل گام‌های ژاپن در میانجی‌گری

رئیس جمهور روحانی منتظر نماند تا گزارش‌های مربوط به حادثه حمله بر دو نفتکش در دریای عمان و در مسافه، که چندان از سواحل کشورش دور نیست، را دریافت کند. حسن روحانی حتی به خود زحمت نداد پیرامون این ماجرا که ممکن است جرقه آن، جنگ گسترده‌ای را سبب شود که سیمای منطقه را دگرگون سازد، اظهارنظری بکند. روحانی بدون این‌که تغییری در برنامه‌های از قبل تعیین شده‌اش بیاورد، با مهمان خود شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن خداحافظی کرد و برای شرکت در نشست سران سازمان همکاری شانگهای و کنفرانس دو جانبه با همتای روسی‌اش ولادیمیر پوتین، سوار بر هواپیمای ریاست جمهوری، یکراست عازم بیشکک پایتخت قرقیزستان شد.

کنفرانس دوجانبه سران که قرار است در حاشیه کنفرانس شانگهای، میان ایران و روسیه برگزار شود، از نظر تهران، مکمل ملاقات دوجانبه‌ای است که میان رهبر مذهبی ایران، علی خامنه‌ای و نخست وزیر ژاپن، با حضور وزیر خارجه جواد ظریف، در تهران برگزار شد. آن دیدار مقدمه‌ای بود بر دیدار دو جانبه‌ای که نظر به اعلام دونالد ترامپ و تأیید وزیر خارجه پمپئو قرار است در حاشیه کنفرانس کشورهای گروه جی ۲۰ در اوزاکا میان ترامپ و پوتین برگزار شود. سفر آبه به تهران پس از چراغ سبز آمریکا صورت گرفته بود و پیام مستقیمی را از ترامپ برای رهبر مذهبی ایران حمل می‌کرد و با توجه به موضع مثبت روسیه در قبال آن سفر انتظار می‌رفت پیشرفتی در تخفیف تنشی که منطقه شاهد آن است حاصل شود.

البته دیدار دو جانبه سران آمریکا و روسیه که شهر اوزاکا مهماندار آنان خواهد بود، ممکن است با شرکت ژاپن به کنفرانس سه جانبه تبدیل شود تا نتایج حاصله از سفر نخست وزیر ژاپن به تهران مورد بررسی قرار گیرد. همچنین ممکن است دیدارهای دو جانبه‌ دیگری نیز میان سران ژاپن و روسیه‌ و ژاپن و آمریکا صورت گیرد. کشور آلمان، به عنوان تنها کشور اروپایی که از تهران بازدید کرده و به عنوان یکی از اعضای حامی برجام و یکی از طرف‌های ترویکای اروپایی که در جهت ایجاد ساز و کاری برای تعامل مالی با ایران کار می‌کند، نیز از این دیدار‌ها به دور نخواهد بود. طبیعی است که محور همه این دیدارها و نشست‌ها مشکل ایران، ارزیابی نتایج سفر آبه به تهران و دیدار وی با رهبر خواهد بود.

به‌رغم سخنان تند رهبر ایران درباره رئیس جمهور آمریکا و خودداری از پذیرش پیام وی، واکنش ترامپ به نتایج سفر آبه بیشتر به بی‌طرفی تمایل داشت تا موضع منفی. ترامپ در توئیتی نوشته است: «با تشکر زیاد از نخست وزیر آبه به‌خاطر سفرش به ایران و دیدارش با آیت‌الله خامنه‌ای، من شخصا احساس می‌کنم که حالا فکر کردن درباره دست‌یابی به یک توافق زود است؛ زیرا نه آنها آمادگی لازم در اینباره را دارند و نه ما.» این نکته تأیید می‌کند که دولت آمریکا در تلافی به موضع منفی ایران، اقدام به افزایش و تشدید تحریم‌ها و تنگ‌تر کردن محاصره ایران در آینده خواهد کرد و این بازی ممکن است اوضاع را بدتر کرده و منطقه را به پرتگاه جنگ ببرد. مگر این‌که ایران به میانجی ژاپنی پیامی داده باشد متفاوت با آنچه در ظاهر اعلام کرده و در آن سقف خواسته‌های ممکن و اجتناب از ساختن سلاح اتمی مورد تأکید قرار گرفته باشد.

شاید مقامات امنیتی و سیاسی در ایران مشغول جذب تکانی باشند که در اثر انفجار نفتکش‌ها در بامداد ۱۳ ژوئن در دریای عمان ایجاد شد و اتهام ایران در دست داشتن در آن را در پی داشت. ممکن است آنها درباره اظهارات تند برخی از رهبران سپاه تجدید نظر کرده شرط‌هایی بر اظهارات آنها وضع کنند؛ زیرا این اظهارات باعث شده تا در هر حادثه‌ای که در منطقه رخ می‌دهد، ایران در آن مقصر دانسته شده و محکوم شود. اما ایرانی‌ها امکان بازگشت آمریکا به گزینه نظامی در کنار اقدامات اقتصادی را منتفی نمی‌دانند؛ به خصوص پس از ناکام شدن همه کوشش‌های بین‌المللی و آمریکایی برای کشاندن ایران به میز مذاکرات، در زیر سایه پیش‌شرط‌های متقابل.

شک نیست که ایران برای نتایج گفت‌وگوهایی که از نشست‌‌های دو جانبه در حاشیه کنفرانس اوزاکا در اواخر ماه جاری حاصل خواهد شد، حساب باز کرده است. این کشور سعی خواهد کرد تا از موضع‌گیری روس‌ها، که از زبان وزیر خارجه‌اش سرگی لاوروف صادر و در آن خواستار عدم شتاب در متهم کردن ایران به دست داشتن در انفجار نفتکش‌ها شده بود، سود ببرد. همچنین ایران به نتایج دیدار دو جانبه ترامپ و پوتین برای جلوگیری از یک جنگ ویرانگر، چشم دوخته است.

بنابراین، نتایج و تبعات بازگشت ایران به بازی با آتش در دریای عمان، شاید مانند انفجارهای بندر فجیره و هدف قرار گرفتن خطوط نفت سعودی در «ینبع»، قابل پیش‌بینی نباشد و شاید سکوت برای واشنگتن و جامعه بین‌المللی، در برابر پیامی که ایران از طریق دریای عمان فرستاد، دشوار باشد. چون انفجارهای فجیره و ینبع خطوط نفت دو کشور منطقه‌ را هدف گرفته بودند، در حالی که عملیات دریای عمان، امنیت انرژی کل جامعه جهانی را هدف قرار داده است. در نتیجه میدان را برای بازی ایران در نوسانات آمریکا تنگ خواهد کرد؛ بازی میان گزینه جنگ که آثار و نتایج آن شاید غیرقابل کنترل باشد و میان بی رغبتی به جنگ.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه